به گزارش خبرگزاری فارس از زنجان، از آنجا که اغلب تماس گیرندگان با خط ۱۱۱ سامانه الکترونیکی ارتباط مردم با دولت (طرح سامد)، افرادی هستند که در مراجعات به سازمانها و دستگاههای مختلف، به دلیل عدم ملاقات با مدیر مربوطه و یا پروسههای طولانی اداری، با بن بست مواجه شده و به نتیجه لازم نرسیدهاند، ترجیح میدهند، از طریق تماس با خط ۱۱۱ مشکل خود را بدون هیچ واسطهای، با استاندار به عنوان نماینده عالی دولت در استان، مطرح کنند تا به احتمال قوی، به نتیجه لازم برسند.
آنچه که در ارتباط استاندار با مردم، در طرح سامد قابل توجه و حائز اهمیت است، این است که تا حد امکان، دستور صریح و سریع برای پیگیری مشکل مطرح شده از سوی تماس گیرندگان، صادر میشود و تا جایی که شرایط، امکانات و نوع مشکل یا درخواستها، اجازه میدهد، بدون فوت وقت، نسبت به حل آن اقدام میشود.
گاهی حتی خود تماس گیرنده هم فکر نمیکند که مشکلش ممکن است در کمتر از ساعتی حل شود، آنچه که اول مهر امسال، در دفتر استاندار زنجان و نشست ارتباط مردمی رخداد، از این دست بود.
یکی از تماسهای مربوط به خط ۱۱۱ سامد، در استانداری زنجان، شاید یکی از خاصترین تماسها بود، آن هم به این دلیل که، شاید کمتر کسی انتظار داشت که در میان انبوهی از تماسهای مردمی، یک کودک با استاندار تماس بگیرد.
دختری بچهای که به سختی صحبت میکرد و از صدا و لحن صحبت کردن خاص او، چنین به نظر میرسید که کودکی در سنین کمتر از هفت سال باشد و همین مدیران حاضر در نشست را سخت متعجب کرد.
صدای پشت خط ۱۱۱ این بود. «سلام آقای استاندار... من از شما یک دوچرخه میخواهم. من ورزشکار هستم و یک دوچرخه لازم دارم»، اما حیرت همگان، وقتی بیشتر شد که او گفت من ۲۷ ساله هستم.
وقتی هم که استاندار از او خواست برای درخواستش، روز شنبه به دفتر او مراجعه کند، او با خواهش و التماس از استاندار خواست اجازه دهد که همین امروز به دیدنش بیاید.
فتحالله حقیقی، استاندار زنجان هم متعجب و حیران از التماسش، قبول کرد که همان روز ملاقات حضوری با او داشته باشد و او در کمتر از حدود یک ساعت، خود را به دفتر استاندار، محل نشست طرح سامد رساند.
صدای پشت خط ۱۱۱، متعلق به دخترک که نه، بلکه دختر ۲۷ سالهای بود که به خاطر مشکلات گفتاری و نیز تا حدودی جسمی _حرکتی ناشی از معلولیت، زیر پوشش بهزیستی است. اگر چه خودش اظهار داشت که من سالم هستم و میخواهم کار کنم و روی پای خودم بایستم.
به گفته محمد محمدی قیداری، مدیرکل بهزیستی استان که در این فاصله به درخواست استاندار، در نشست حاضر شده بود، او ورزشکار است و در رشته دومیدانی مقام قهرمانی هم دارد و برای ادامه ورزش، نیاز به دوچرخه داشت.
با دستور استاندار در کمترین زمان ممکن، یک دستگاه دوچرخه در محل جلسه به این دختر اهداء شد تا به ورزش و فعالیت خود ادامه دهد.
حالا این دختر بود که از تعجب مات و مبهوت مانده بود. شاید در این لحظه رویاهای شیرین قهرمانی را مقابل چشمانش تجسم میکرد. بیشک برایش باورکردنی نبود دوچرخه ای را که مدتها آرزویش را داشت، به این سرعت به دستش برسد. برق شادی در چشمان این دختر معلول اما ورزشکار، موج میزد. و حالا پشت سر هم این جمله را تکرار می کرد که «آقای استاندار خیلی ممنونم ...خیلی ممنونم». استاندار زنجان از او خواست به ورزش و فعالیت خود تا حد قهرمانی ادامه دهد.
او گویا خواستههای دیگری هم داشت. حالا که به قول خودش استاندار را سخاوتمند دیده بود، میخواست که اگر امکانپذیر باشد به او کاری مانند بستهبندی در یک کارگاه هم بدهند میگفت من سالم هستم و میخواهم کار کنم تا روی پای خود بایستم.
میگفت پدرم پیر است و با شروع کرونا بیکار شده است و اگر منو خواهرم کار کنیم میتوانیم هزینه زندگی را تا حدودی تامین کنیم.
به دستور استاندار مقرر شد موضوع امکان اشتغال او و خواهرش، توسط آبیپور معاون اقتصادی بررسی و نتیجه گزارش شود.
همچنین مدیرکل بهزیستی هم مکلف شد تا مبلغی را به عنوان کمک هزینه، طی دو مرحله تا پایان مهر، به او پرداخت کند.
انتهای پیام/2308