خبرگزاری فارس ــ یادداشت میهمان؛ سیروس محمودیان: شبهه تلاش سازمند حکومت جمهوری اسلامی برای یک دست سازی حاکمیت از مدت ها پیش با ضرباهنگ سینوسی در دستور کار رسانهای لایه افراطی جریان اصلاحات قرار داشتهاست که با نزدیک شدن به ایّام ثبت نام و بررسی صلاحیتهای نامزدهای سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به اوج خود رسید و با برگزاری انتخابات و شکست این جریان چه در تحریم انتخابات و چه در رویگردانی مردم از حضور در پای صندوقهای اخذ رأی به عنوان یک کنش پسا انتخاباتی همچنان تعقیب میشود.
به طوری که در حال حاضر یک دست سازی حاکمیت، کلید رمز هجمه دامنه دار به نهادهای قانونی نظام در چند ماه آتی بشمار می رود تا با مسئله سازی های کاذب دولت سیزدهم را به حاشیه برده و آن را از رسیدن به اهداف تحولی و امیدآفرین بازدارد که نکاتی چند در این رابطه قابل تامل است:
1. بهطور منطقی اگر یکدستسازی حاکمیت به معنای تلاش نظاممند تصمیم سازان کشور برای نیل به تصمیمات و راهبردهای مشترک برای اداره امور جامعه و حل مشکلات اساسی مردم باشد امری پسندیده و اتفاقاً از الزامات پویایی اداره جامعه و به نتیجه رسیدن تلاشها برای توسعهیافتگی کشور است و میتواند فرجام ایده آلی برای مردم خسته از چنددستگیها و فرسوده از تنازعات بیحاصل مسئولان به ارمغان بیاورد.
2. در پاسخ به چرائی مخالفت علنی اصلاحطلبان با این هماهنگی استراتژیک بایستی گفت به طور بدیهی یکپارچگی حاکمیت از منظر کاسبان بحران که زیست سیاسی، اجتماعی و اقتصادی نامشروع خویش را مدیون بلبشوی های تصنعی و ترویجی میدانند امری مذموم است. از سوی دیگر سران افراطی جریان اصلاحات نیز دستیابی به اهداف نامشروع حزبی را تنها در بوته تشنجآفرینی و ایجاد فتنه و ایجاد هرج ومرج سیاسی در کشور جستجو میکنند.
3. متأسفانه در هشت سال گذشته تشتت مدیریتی و تعارضات لاینحل میان قوای سهگانه و سایر نهادهای تصمیمساز فرصت ایده آلی را در اختیار این کاسبان بحران قرار داده است تا با سوءاستفاده از فرصت پیشآمده به نتایج مطلوب دست یابند. در شرایط کنونی با احتمال دستیابی قوای سهگانه به اشتراکات راهبردی در حل مشکلات جامعه، هراس قابلتأملی اردوگاه ارتجاعی اصلاحطلبان را درهم نوردیده و آنها را به تقابل واداشته است.
آنها بهطور آشکار سعی وافر دارند با بزرگنمائی این موضوع و تحریک افکار عمومی برعلیه هماهنگی پیشآمده مانع از این تحول بزرگ ملی بشوند. واضح است آنان برای باورپذیری این دروغ بزرگ در قالب یک جنگ روانی سازمانیافته با مؤلفه حاکمیت هراسی و ترساندن مردم از هماهنگی معقول تصمیم سازان کشور تلاش میکنند تا مانع از این رخداد بزرگ شده تا همچنان بتوانند به اخاذی سیاسی، اقتصادی از مردم و امتیازگیری از حاکمیت بپردازند.
4. از زاویه دیگری نیز میتوان به ضرورتهای یکپارچگی در حاکمیت توجه کرد:
اولاً) حضرت امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری بارها رمز پیروزی را در وحدت کلمه دانستهاند و همه طیفهای جامعه را به همگرایی و وحدت دعوت نمودند. بدون تردید یکی از ثمرات و برکات وحدت مسئولان، تقویت وحدت ملی و ترمیم شکافهای اجتماعی حاصل از یارکشی های سیاسی در تنازع قدرت میان کارگزاران و مسئولان ارشد کشور است. بدیهی است این پدیده مبارک، وحدت بخش، امیدآفرین و دستمایه عمران و آبادانی بیشتر کشور خواهد شد.
ثانیاً) قوای سهگانه کشور در عین استقلال ذاتی و فارغ از مکانیسم انتخابی یا انتصابی به قدرت رسیدن آنان باید هماهنگ و همافزا با یکدیگر عمل کنند. به دلیل اهمیت بسیار زیاد این موضوع، قانون اساسی وظیفه حل اختلاف و تنظیم روابط قوای سهگانه را بر عهده شخص رهبری نظام قرار داده است. این نشان میدهد در صورتی که حتی این قوا با یکدیگر هماهنگ نباشند رهبری طبق اصل 110 قانون اساسی وظیفه حل اختلاف و هماهنگسازی آنها را بر عهده دارد. بنابر این هماهنگی و وحدت رویه قوا نه تنها امری مذموم نیست بلکه امری عقلایی و قانونی است که در همه حال باید مورد اعتنا قرار گیرد و به دلیل آثار و پیامدهای زیانبارش نباید از آن غفلت نشود.
5- یکی از دلایل ظهور و بروز پروندههای فساد و رانت و چپاول دارائیهای شرکتها و نهادهای دولتی و اموال مردم؛ از اختلاسهای چند دهمیلیاردی بانکی، فروش شبه رایگان شرکتهای مادر از قبیل ماشینسازی تبریز، نیشکر هفتتپه، لولهسازی اهواز، کشت و صنعت مغان، رشت الکتریک، دریافت مجوزهای رانتی چند صدمیلیاردی در حوزه نفت، واردات میوههای لوکس و بازار بورس و صدها نمونه دیگر که سیاهه بلندبالایی از عملکرد کاسبان بحران به شمار میرود، نبود وفاق و هماهنگی در مدیریت قوای سهگانه کشور است.
عناصر نفوذی، فرصتطلب و مفسد معمولا از روزنههای اختلاف مسئولان با یکدیگر با لباس حمایت از یکی از مسئولان و نفی و طرد یکی دیگر از مسئولان به بدنه نظام نفوذ میکنند و خود را به مسئولان نظام تحمیل کرده و چه بسا اعتماد آنان را جلب کنند و از رهگذر کاسبیهای هوادارانه خود به اهداف شوم و منافع نامشروع دست پیدا کنند. اگر مسئولان با یکدیگر یک پیکره واحد را تشکیل دهند هیچ موریانه فسادی نخواهد توانست به جان ستون های نظام بیفتد و آبرو و سرمایه نظام را بر باد داده و سرمایه ملت مظلوم را غارت و چپاول کند.
6- وفاق مسئولان ارشد نظام، همسویی، همدلی و همزبانی آنها نه تنها میزان نشاط و امید اجتماعی و اعتماد همگانی به نظام اسلامی را افزون خواهد ساخت و آرامش را به کار و زندگی مردم برخواهد گرداند بلکه دشمنان را از ایجاد اختلافات و چنددستگیهای در کشور مأیوس کرده و باعث خواهد شد که از جمهوری اسلامی از بیرون تنها یک صدا آن هم صدای عزت و اقتدار شنیده شود که پیامد آن بدون تردید کاهش دشمنی ها و از بین رفتن تهدید منافع ملی خواهد بود و زمینههای آبادانی و پیشرفت کشور را هر چه بیشتر و بهتر فراهم خواهد ساخت.
نگاهی گذرا به موارد فوق، مؤید آن است که برخلاف تبلیغات سوء دشمنان، وحدت و همدلی مدیران ارشد در سرعت بخشی به حل بنیادین مسائل و مشکلات کشور تأثیر به سزایی دارد.
از این رو باید به تلاشهای برخی عناصر جریانهای سیاسی افراطی که با طرح شبهه حاکمیت یک دست به دنبال تعمیق شکاف بین مسئولان و به تبع آن ایجاد نقار در مردم هستند با دیده تردید نگریست و آن را در راستای اهداف دشمنان انقلاب اسلامی برای انتقامگیری از نظام اسلامی و ملت قهرمان ایران و ممانعت از رشد و توسعه ملی قلمداد کرد که از آبشخور ترجیح منافع حزبی و سیاسی بر منافع ملی تغذیه میشود. با این توضیح که دقیقا به همین دلیل مردم در انتخابات اخیر به این رویه و روش از سوی این جریانها که سابقه تاریخی نشان میدهد تنها در بستر تنش و آشوب آفرینی امکان حیات دارند، «نه» گفتند.
انتهای پیام/