به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، یکی از بلایای طبیعی که در طول 5 سال گذشته به طور مکرر در کشور اتفاق افتاده، پدیده سیلاب است. این پدیده در سالهای 94 و سال 98 به طور پیاپی مردم بخشهای از 4 جهت جغرافیایی کشور را درگیر کرده و به نوعی زمینه بحران گسترده در این حوزه را به وجود آورد.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، بحران سیل میتواند آثار بسیار مخربتری از سایر بلایای طبیعی نظیر زلزله داشته باشد و حتی زمینه مهاجرت مردم از مناطق سیلزده را فراهم کند.
در همین راستا و به منظور بررسی شرایط کشور و راهکارهای مدیریت شرایط کنونی به سراغ علیرضا الماسوندی، مدیر عامل اسبق شرکت منابع آب ایران رفتیم تا پیرامون این مسئله با وی به گفتگو بپردازیم.
با توجه به مفصل شدن بحث در این حوزه این گفتگو در 2 بخش تنظیم و منتشر شد.(بخش اول این گفتگو را میتوانید از (اینجا) بخوانید) در بخش دوم این گفتگو مسائلی نظیر لزوم ایجاد حکمرانی موثر آبهای زیرزمینی، تاثیر سیل و راهکارهای مقابله با این بلای طبیعی و ارتباط مدیریت منابع آب با مسئله محیط زیست، مورد توجه قرار گرفته است.
مشروح این گفتگو به شرح ذیل است:
*از مدیریت منابع آب زیرزمینی غفلت کردیم
فارس: به نظر شما اولویت دولت آینده در سرمایهگذاری پیرامون منابع آب کشور باید با حفظ کدام اولویتها صورت بپذیرد؟
الماسوندی: اولویت دولت بعدی باید این باشد که یک حکمرانی موثری در ارتباط با آب زیرزمینی برقرار و بابت این موضوع سرمایهگذاری کند. شما در قوانین بودجهای و برنامهای هم نگاه کنید، میبینید که ما پیشنهاد داده بودیم که دولت سرمایهگذاری کند و به وزارت نیرو هم پیشنهاد داده بودیم، ولی متاسفانه همه این موارد حذف شد.
میگویند اگر کنتوری هم قرار باشد نصب شود باید مالکان چاهها هزینۀ آن را بدهند و بعد در ارتباط با آن سمت که آب سطحی توسعه پیدا میکند، انواع و اقسام تجهیزات را خود دولت تقبل میکند. این چه تناقضی است؟ ما تا مادامی که به سمت کشت بهینه نرویم، به سمت تکمیل و تجهیز نرویم و تا مادامی که به کشاورز کمک نکنیم، وضعیت بهبود نخواهد یافت.
اگر درآمد کشاورز خوب بود، فرزندان کشاورزان به سمت کلانشهرها مهاجرت نمیکردند. از طرفی میانگین سن کشاورزان بالای 55 سال است که طبیعتاً هیچ انگیزهای ندارند که وام بگیرند یا کنتور نصب کنند. ما یک بار هم این موضوعات را آسیبشناسی نکردیم که چرا برنامههای چهارم و پنجم و ششم ما اتفاق نیفتاد و دوباره همان قوانین برنامه را کپی میکنیم و برنامۀ هفتم هم ممکن است، همین بشود.
فارس: پس این طرحهای سازگاری با کم آبی که مدام توسط وزیر نیرو و فعالان دولتی این حوزه مطرح میشود، مگر این موارد را در نظر نگرفته است؟
الماسوندی: این که مسئولان بخواهند یک نگاه عمیق داشته باشند، مهم است. حالا ممکن است در این میان یک حرف قشنگ هم بزنند مثل طرح سازگاری با اقلیم که با مشق و انشا درست نمیشود باید وارد عمل شد، باید قوانین را اصلاح کرد، باید بودجه تخصیص داد، باید بانکها را به خط کرد و در کل نیازمند یک تغییر نگرش و رویکرد هستیم. مردم چه کار کنند، مردم چه سرمایهای دارند که به سمت شبکههای مدرن بروند، لذا آن قدری که جهش داشتیم و روی آب سطحی در قالب سد تبلیغ کردیم و عکس یادگاری گرفتیم به مزارع آب زیرزمینی توجه نکردیم و شبکهها را توسعه ندادیم.
فارس: یک مسئلهای مطرح میکنند که شبکههای درجه یک دست وزارت نیرو است و شبکههای درجه دو و سه دست وزارت جهاد کشاورزی است، همین مسئله زمینه ناهماهنگی را فراهم کرده و در کشور ما هم که کار بین بخشی اساسا معنا ندارد، به نظر شما دلیل این همه ناهماهنگی چیست؟
الماسوندی: اصلا همۀ شبکهها دست یک نفر هم باشد، همه اینها از آب سطحی است. به فرض همه دست وزارت نیرو باشد، ما روی 28 میلیارد متر مکعب آب سطحی حرف میزنیم ولی آن طرف 64 میلیارد متر مکعب آب زیرزمینی وجود دارد. از آن 28 میلیارد متر مکعب آب سطحی 50 درصد آن حقآبۀ تاریخی است. یعنی جریان سطحی بوده که استفاده میکردند و حالا ما سد زدیم و حقآبهها را هم میدهیم. من میگویم دولت روی این قضیه سرمایهگذاری میکند حالا اگر همه را هم دست یک وزارتخانه بدهند چه اتفاقی میافتد؟ کل این موضوع 25 درصد قضیه است. من میگویم سرمایهگذاری روی آب سطحی هم انجام شود، ولی از آب زیرزمینی غفلت نشود.
*ثقل فعالیت مسئولان مدیریت منابع آب باید به سمت منابع زیرزمینی برود
فارس: در مسائل آب سطحی که رایج شده میگویند خب سد بزنیم و سپس شبکههای درجه یک و دو و سه را احداث کنیم و در آخر هم شبکه آبیاریها را توسعه بدهیم. در آب زیرزمینی اینقدر حرف نزدیم، ما حتی مراحل کار هم نمیدانیم. این مراحل شامل چه مواردی است؟
الماسوندی: اولین مرحله باید اصلاح قوانین باشد. اگر مسائل شرعی داریم بروند این مسائل شرعی را حل کنند چراکه میگویند مالکیت خصوصی است. چطور اراضی کشاورزی که دیم است، برای مالکیت خصوصی آنها دولت پول میگذارد ولی برای اراضی دارای آب زیرزمینی، چاه و زمین مالکیت خصوصی دارد، دولت در آن زمین شبکه اجرا نمیکند. دولت برای آن منابع سرمایهگذاری کرده اما در اینجا که یک قدم هم جلوتر هستیم و خود مردم چاه را زدند، سرمایهگذاری نداریم.
فارس: بعضاً حتی در زمینهای که با آب زیرزمینی آبیاری میشود، خود مالک شبکه هم ایجاد کرده است.
الماسوندی: بله یعنی دولت یک گام جلوتر است. مردم خودشان چاه زدند و ما باید در اراضی آنها به سمت بهرهوری برویم. هر دو تولید دارند و باید به یک نحو از بیتالمال استحقاق داشته باشند و باید از پایه مسائل فقهی این موضوع را حل کرد.
فارس: یکی از پایهایترین مسائل همان مسئلۀ آمایش یا مانیتورینگ است که شما فرمودید به وسیله آن میتوانیم، پایش دقیقی از سفرههای آب زیرزمینی داشته باشیم و میزان آب خروجی مناسب برای سفره را برآورد کنیم. متاسفانه ما در این مرحله مشکلات جدی در زمینهای ترینکارها داریم. در شرایطی که امکان این مسئله مهیا شود، گام بعدی در چه جهتی است.
الماسوندی: بله و در مرحلۀ دوم باید برنامههای توسعه چه در برنامۀ بلندمدت و چه در برنامههای پنج ساله این قالب یعنی حکمرانی موثر آب زیرزمینی و سطحی را تعریف کنند و سپس برای آن برنامۀ سالانه بدهند و بگویند اراضی که از چاهها استفاده میکنند بنا بر شرایط حدی که در هر آبخوانی وجود دارد، چه میزان تخصیص آب دارد و بر مبنای آن کشت بهینه انجام شود.
این همان کاری است که ژاپن و یمن انجام دادند. پس نگاه و رویکرد باید عوض شود، باید قوانین را اصلاح کنیم و یک حرکت درستی را پیش ببریم. وزرای ما چه وزیر جهاد و چه وزیر نیرو باید این را بپذیرند و نمایشی عمل نکنند و بدانند که ثقل کارشان را باید به سمت آب زیرزمینی ببرند.
*سیلهای پیاپی منجر به مهاجرت مردم و تعطیلی تولید در منطقه میشود
فارس: یکی از پدیدههای غالبی که خلا حکمرانی موثر آب زیرزمینی به آن دامن زده است، مسئله فرونشست است، با توجه به برگشتپذیر نبودن این پدیده و آثار دائمی آن، آیا این موضوع باعث نمیشود که استقرار این نظام حکمرانی سریعتر از گذشته پیگیری شود؟
الماسوندی: نکتۀ بعدی که اتفاق میافتد و قابل تجدید نیست، وقتی آب زیرزمینی استفاده شد و زمین متراکم شد، دیگر منافذ زمین از بین میرود و هر چقدر هم نزولات ببارد، آبی جذب زمین نمیشود و همه به صورت روانآب خارج میشود و یک ذخیرۀ استراتژیک را ما از دست میدهیم.
پس اگر بحث بحران را بخواهیم مطرح کنیم، میگوییم مصرف آب ما به این صورت است و معادله به هم خورده است و بایستی به موضوع آب زیرزمینی بپردازیم با توجه به وضعی که داریم.
فارس: از دیگر مواردی که در سالهای اخیر به وضوح مشاهده شده، پدیده خشکسالی است، نحوه مواجه با خشکسالی در شرایط حدی چگونه باید باشد؟
الماسوندی: از سال 94 و 95 تا همین سال 99 و 1400 که هم خشکسالی و هم سیلاب داشتیم ناشی از چه چیزی است؟ موضوع تغییرات اقلیم یک موضوع جدی است. در کشور حدود 100 ایستگاه پایش داریم و 50 تای آن خیلی حائز اهمیت است که اندازهگیریهای آنها نشان میدهد در بعضی از نقاط حدود 2.5 درجه متوسط گرمای ما زیاد شده است و در بعضی حوضهها هم 2 درجه زیاد شده است.
در بحث گرم شدن زمین حتی 0.5 درجه هم خیلی مهم است. حالا این افزایش دما چه تاثیری دارد؟ این افزایش دما صرفا در تابستان نیست و در زمستان هم هست. در حوضۀ دز که 2 سیلاب مخرب داشتیم، بارشهای برفی به حداقل رسیده و کل بارش تبدیل به روانآب شده است. مثلا بارشی در بهمنماه اتفاق افتاده ولی افزایش دما باعث شده در ارتفاعات برف نداشته باشیم و در اسفند ماه همه به جریان سطحی تبدیل میشود.
در ارتباط با سد دز 8400 متر مکعب در ثانیه سیلاب لحظهای داشتیم. دورۀ بازگشت این آمار 1000 ساله است یعنی هر 1000 سال اتفاق میافتد. در حالیکه سال 94 و 95 اتفاق افتاد و در 98 و 99 هم اتفاق افتاد که یعنی دورههای زمانی بسیار کوتاه شدند و دلیل این موضوع همان تغییرات اقلیم است.
پس ما باید روی مسائل سیلاب یک تجدید نظری بکنیم. زلزله ممکن است بیاید و تا 100 سال دیگر رخ ندهد، ولی سیلاب اگر ظرف 5 سال در منطقهای مانند آققلا اتفاق بیافتد، هیچ سرمایهگذاری حاضر نیست در دشت آققلا در صنایع کشاورزی سرمایهگذاری کند و این فرصت از مردم گرفته میشود.
فارس: خب در این شرایط برنامه ما باید برای مدیریت منابع آب در شرایط حدی چه باشد؟
الماسوندی: سیل یک سری اثرات جانی و مالی مستقیم و کوتاه مدت دارد و یک اثرات بلندمدت دارد که نمیشود با یک وام و پول مسئله را حل کرد و نهایتاً به مهاجرت میانجامد. در حالیکه ما یک کشور سیلخیز هستیم ولی برنامهای برای سیلاب نداریم. بعد هم مسئولین ما یعنی آقای رئیسجمهور وقتی سیل 98 اتفاق افتاد، ایشان نخواستند، حتی تعطیلات نوروزی را به هم بزنند و زندگی بسیاری از مردم مختل شد تازه دم از مردم هم میزنیم. این چه نهاد مردمی است که کاری به مردم ندارد؟
مسئلۀ سیلاب در کشورهای مختلف بهعنوان سرمایه مطرح است. یک مدیریتی به نام IFM وجود دارد که براساس آخرین مدلها در جهان از سیل به عنوان فرصت استفاده میکند. ما در سیلاب آققلا، خوزستان، لرستان، شمال و سیستان و بلوچستان گزارش کردیم که باید این اقدامات را انجام بدهید. یک سری سدها را باید بزنید که فقط جلوی سیلاب را بگیرد و لازم نیست حتما سد آب شرب یا کشاورزی را تأمین کند.
کشور عمان یک حوضه به نام سلاله دارد که برای آن سرمایهگذاری سنگین میکنند که از امارات عقب نمانند. به خاطر اینکه برای سرمایهگذاران داخلی و خارجی امنیت ایجاد شود مسئلۀ سیلاب را به این صورت تعریف میکنند که 8 سد در بالادست احداث میکنند که فقط جلوی سیل را بگیرد و تضمین بدهد که تأسیسات و امکانات این منطقه دچار مخاطره نشود.
خب طراحی حوضه سلاله توسط ایرانیها انجام شد. ما برای سیستان و بلوچستان طرح دادیم، برای جازموریان طرح دادیم و حتی با استاندار هم صحبت کردم، ولی چند روز بعد یادشان رفته است. برای دشتها و صخرهها طرح دادیم، ولی هیچ خریداری نداشته است.
*سیل دزفول با سد بختیاری قابل مهار بود
فارس: اساسا مسئله سیل علاوه بر موارد آسیبهای اقتصادی که فرمودید، یک آسیب گسترده اجتماعی دارد که باید آن را هم در هزینه فایده اجرای این طرحها در نظر گرفت.
الماسوندی: مسئلۀ سیلاب مسئلهای است که تواتر دارد و اعتماد مردم به نظام را کم میکند. خدا نکند دچار سیل بشویم، ولی اگر سیل آمد و تمام زندگی از بین رفت آن فرد دیگر آدم جمهوری اسلامی نخواهد بود.
مسائل روانی زلزله کمتر از سیلاب است چراکه نمیتوان زلزله را کنترل کرد و فقط تمهیداتی در حین وقوع میتوان ارائه داد یا مقاومسازی بناها را انجام داد، اما تواتر خسارتهای سیلاب در مجموع بیشتر از زلزله است.
در یک منطقه که زلزله آمده میتوانیم مقاومسازی کنیم و تأسیسات را بنا کنیم که ضد زلزله باشد ولی در منطقهای که هر چند سال یکبار سیل میآید، نمیتوان هیچگونه تاسیساتی حتی مقاوم ساخت. میزان مرگ و میر و میزان خسارت در سیلاب با توجه به اینکه تکرار دارد خیلی بیشتر از زلزله است.
نهادهای ما اعم از وزارت کشو، شهرداریها، وزارت جهاد و وزارت نیرو هیچکدام مسئولیت نمیپذیرند. یکی میگوید در جغرافیای من نیست و دلایل دیگر که اینها بحثهایی است که در ارتباط با سیلاب داریم، اگر ما بتوانیم سیلاب را مهار کنیم، در سالهای خشکسالی هم میتوانیم از آن آب استفاده کنیم.
فارس: یکی از سدهایی که در مسئله کنترل سیلاب میتوانست به ما کمک کند، سد بختیاری بود که با بهانه نبود سرمایه خارجی احداث نشد، به نظر شما نقش این سد در جلوگیری از وقوع سیلاب خوزستان به چه نحو بود؟
الماسوندی: 10 سال است سد بختیاری معطل است. چقدر ما خسارت سیل در دزفول دادیم؟ با یک دهم آن خسارت میشد این سد را کامل کرد، ولی میگویند فقط خارجیها باید بیایند. یکبار چینیها را میآورند و فقط میخواهند، نمایش راه بیاندازند.
یک سری اقدامات که در دشتها باید انجام شود مثلا گودهایی ایجاد شود که این حداقلها را هم انجام نمیدهیم. ما کشور سیلخیزی هستیم، اگر بگویند در تهران هر 2 سال یک زلزله شدید میآید آیا کسی در تهران باقی میماند؟ ما باید سیلاب را بهعنوان یک فرصت در نظر بگیریم و از منابع آب آن استفاده کنیم.
فارس: یکی دیگر از موارد کاملا مرتبط با مسئله مدیریت منابع آب، مسئله محیط زیست است که اخیرا با توجه به مسئله مالکیت تالابها به مسئله مهم تبدیل شده است. به نظر شما این چالشها چگونه باید مدیریت شود؟
الماسوندی: بحثهای بعدی ما بحثهایی است که مربوط به مسائل محیطزیست است. ما منابع آب و خاک را آلوده میکنیم مثل گوگرد پتروشیمیها که در حوضۀ بختیاری یا پارس جنوبی میبینید. مردم هم ضرر این آلودگیها را میبینند.
در قوانین ما برنامۀ ششم را پیشنهاد دادیم که مراکز آلاینده را تعطیل کنید نه جریمه. با جریمه که سلامت مردم تأمین نمیشود. مگر تخلف راهنمایی رانندگی است که از چراغ قرمز رد شد، جریمه کنید، این با حیات جمع کثیری از مردم سر و کار دارد.
این شرایطی که در خوزستان ایجاد شده، با بارش تصاعد پیدا میکند و وارد ریههای مردم میشود و یکباره 2000 نفر راهی بیمارستان میشوند و به این پدیده باران اسیدی میگویند.
عامل این موضوع آمریکا و تحریم است؟ خیر، عامل این موضوع به فکر سلامت مردم نبودن است. آسیب وارده به مردم در قالب ریزگردها و باران اسیدی فراتر از آسیب کرونا است. در قالب کلانشهرهایی که الان آلودگی به حد بحران رسیده است.
*مسائل زیست محیطی تولید عسل کردستان را نصف کرد
فارس: مسئله ریزگردها نیز یکی از مسائلی است که زمینه ایجاد بحران در مرزهای شرقی و غربی کشور را فراهم کرده است، آیا این موارد نیز قابل مدیریت است؟
الماسوندی: ما در کانونهای ریزگزد ایران هیچ کاری نکردیم، حتی هیچ گیاه مقاومی نکاشتیم، فقط پولها را به فرمانداریها و استانداریها میدهند و معلوم نیست خرج چه چیزی میشود.
در کانون خارجی عراق اگر او سرمایهگذاری نمیکند، ما باید سرمایهگذاری کنیم ، تا ضرری که به خودمان میرسد کاهش پیدا کند. سازمان حفاظت محیطزیست فقط به دریاچۀ ارومیه چسبید و در این حوضه چه کار کردند؟ چه تعاملاتی با وزارت امور خارجه در قالب دیپلماسی آب برقرار شد؟ وقتی گرد و خاک میآید دو حالت اتفاق میافتد.
حالا این گرد و خاک یا آلودگی خواه هیدروکربنی باشد خواه قلیایی باشد مانند خاک و رس، اتفاق اول انسداد بارش است که ما تحلیل کردیم و ناسا هم در 2010 این تحلیل را انجام داده است.
زمانی که تهران آلوده بوده بارش در حد اسپری صورت گرفته و خفقان بارش داشتیم. آثار بیماری و روانی افزایش پیدا میکند. گیاه نمیتواند به خوبی فتوسنتز انجام دهد و اکسیژن آزاد کند و در نهایت رشد گیاه محدود میشود. تولید زنبور عسل حدود 60 درصد به علت همین آلودگیها در غرب کشور کاهش پیدا کرده است و در واقع این مسئله به تولید آسیب زده است.
انتهای پیام/ب