به گزارش خبرنگار گروه سیاست خارجی خبرگزاری فارس، «مصطفی خوشچشم» کارشناس مسائل بینالملل امروز (سهشنبه) در نشست راهبردهای سیاست خارجی دولت سیزدهم که در محل خبرگزاری فارس برگزار شد، طی سخنانی در این نشست به تشریح وضعیت سیاست خارجی در کشور پرداخت و اظهار داشت: تک سناریو بازی کردن دولت به ویژه در حوزه سیاست خارجی و معطل کردن همه چیز به سیاست خارجی و آن هم به یک حوزه یعنی آمریکا و حل اختلاف با آمریکا که براساس محاسبات اشتباه انجام شد، بی توجهی مفرطی را نسبت به سایر حوزهها ایجاد کرد.
خوشچشم اضافه کرد: آنچه برای دولت آینده نیاز داریم تدوین یک نقشه راه راهبردی و استراتژی استفاده از روابط با کشورهای خارجی در کل جهان است که میتوان در قالب گروهبندیها یا سازمانهای بینالمللی یا روابط دوجانبه، منافع ملی را حاصل کرد. این نقشه راه باید ترسیم و به شکلی کنشگرانه و نه منفعلانه با مقوله سیاست خارجی برخورد شود.
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: نیاز است در دستگاه وزارت خارجه که نوک پیکان نقشه راه باید باشد این راهبرد ایجاد شود.
خوش چشم با بیان اینکه متاسفانه در چند زمینه ضعف مفرط وجود دارد، عنوان کرد: اولا وزارت خارجه ما دارای یک بصیرت یا استراتژی نیست، اگر بود این عدم توازن و تعادل در گسترش روابط با کشورهای دیگر پیش نمیآمد که اهم کار و وزن به برجام داده شود.در صورتی که چین که نه فقط در راستای منافع دوجانبه ما، بلکه برای خنثی سازی یا تضعیف استراتژی مهار آمریکا میتواند به ما کمک کند، مورد بی توجهی قرار گرفته و سفارت ما در این کشور ماهها خالی بماند.
وی اضافه کرد: این عدم تعادل و توجه بیش از حد سیاسی و جناحی به مقوله سیاست خارجی است. اول باید استراتژی ترسیم کنیم، قطعا اهداف کلان و راهبردی از طریق مقام معظم رهبری و کلیت نظام و نهادهای مختلف در حوزههای نرم، نیمه سخت و سخت و... مولفههایی هستند که منافع سیاست خارجی و اهداف اصلی سیاست خارجی ما را میتوانند ترسیم کنند، ولی آنچه برای رسیدن به این اهداف مهم است این است که باید نقشه راه داشته باشیم.
خوشچشم ادامه داد: به عنوان مثال وقتی در حوزه تمدنی ما در قفقاز، مقام معظم رهبری هدف را میگذارند که سرزمینهای مسلمانها باید به مسلمانها برگردند، این هدف استراتژیک ماست و نقشه راه را باید وزارت خارجه و دستگاههای مرتبط مثل شورای عالی امنیت ملی و بقیه ارائه میکردند، نه اینکه همان حرف را تکرار کنند و منفعلانه بنشینند.
این کارشناس مسائل بینالملل اضافه کرد: استراتژی و نقشه راه باید فعالانه و کنشگرانه و سیاست خارجی تهاجمی باشد. مقام معظم رهبری در دوره دوم احمدی نژاد برای کادر وزارت خارجه تاکید کردند و همچنان این رویکرد فعالانه کنشگرانه و تهاجمی را نمیبینیم.
وی خاطرنشان کرد: برای این کار باید کادر و ابزار مناسب را داشته باشید. بسیاری از کلیدیترین سفارتخانهها براساس نقشه راه و نیازها و مهارتهای مورد نیاز باید مورد سنجش قرار بگیرند. به ویژه سفارتخانههای کلیدی که سفرا در آخر دوره هستند، مثل نمایندگی ما در نیویورک و انگلستان و غیره و همه اینها باید به گونهای باشد که مهارتها به صورت یک شبکه در راستای آن هدف باشد.
خوشچشم یکی از ارکان خنثی سازی استراتژی مهار آمریکا را تقویت بنیه اقتصادی برشمرد و افزود: باید از این بهره ببریم. وقتی وزارت خارجه ساختارسازی کرد و بخش اقتصادی را در چارت وزارت خارجه آورد، توقع بر این بود که دیپلماسی اقتصادی به شدت رشد کند، ولی از ۲۰ نفری (رایزن اقتصادی) که باید به ماموریتها میرفتند، الان فکر میکنم چهار نفر فقط ماندهاند. بنا به دلایلی مثل کمبود بودجه. مگر چقدر بودجه میبرد و این نشان میدهد نگاه دقیقی نیست و نگاه براساس استراتژی مدون و درست نبوده و بیشتر با اهداف دیگری دنبال میشده است.
وی به کادر وزارت خارجه نیز اشاره کرد و گفت: وزارت خارجه یک کار تخصصی است و نمیشود یک شبه و یک هفته، رویکرد را با تعویض آدمها تغییر دهیم. در همین وزارت خارجه افرادی مثل شهید رکن آبادی، امیرعبداللهیان و باقری، مرحوم شیخ الاسلام و بسیاری از افراد دیگر و دوستان انقلابی هستند. نگرش حاکم بر وزارت خارجه ما متاسفانه غیر از اینکه الان هشت سال است تک نفره و یک نگاه شخص محور است، آن نگرش به خاطر غرب گرایی است و دوستانی که شاید کنشگرتر و انقلابیتر بودند، یا با یأس و سرخوردگی و یا به خاطر عدم توفیق در زیر ماندهاند.
خوش چشم با بیان اینکه نگرش باید عوض شود، اضافه کرد: انقلابی، نه فقط شعار، بلکه به معنای خردگرا بودن، تحول و کنشگر بودن براساس منطق است. در رهبری کادر وزارت خارجه یک مشکل عمده این است که اکثر دوستانی که هدایت وزارت خارجه را عهده دار هستند، کسانی هستند که در سازمانهای بینالمللی فعالیت میکردند و در پست سفارت نبودند، یا کمتر آدمی هست که قبلا سفیر کبیر بوده باشد و روی روابط دوجانبه با کشورهای کلیدی کار کرده باشد. بنابراین ظرفیت گسترش روابط با بسیار از کشورها از جمله کشورهای خلیج فارس، روسیه و چین کمتر مورد توجه بوده است.
وی خاطرنشان کرد: گسترش روابط با کشورها به صورت دوجانبه و چندجانبه در منطقه ما مغفول بوده است. نمونه اینکه آقای روحانی بعد از شش سال ریاست جمهوری به عراق سفر کرد و این نیست، مگر بی توجهی به ظرفیتهای موجود برای بهبود حتی معیشت و اقتصاد مردم.
خوش چشم ترانزیت کالا به سوریه را یکی از نمونههایی برشمرد که معطل مانده است.
این کارشناس مسائل بینالملل گفت: فرصت بسیاری از دست رفت، ولی میشد قطب اقتصادی مقاومت را در راستای محور مقاومت بررسی کرد.
وی درباره آمریکا نیز اظهار داشت: آمریکا بخشی از این است و قطعا نباید نادیده گرفته شود، ولی استراتژی آمریکا استراتژی مهاری است که بر پایه مولفههایی مثل تحریم و تهدید است. برای اینکه با آمریکا طرف شویم، دو راه بیشتر نیست، یکی برچیده شدن همه تحریمها از طریق مذاکره که امکانپذیر نیست. او اسلحه نساخته که کنار بگذارد، یا از طریق تقویت بنیه اقتصادی از داخل، روابط منطقهای و روابط جهانی با کشورهایی مثل چین و ...
این کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: باشگاه تحریمیهایی که اصلا روی آن کار نمیکنیم، یک فقره ونزوئلا این همه به ما جواب داده و نشان داده ما کار نمیکنیم و همه چیز را معطل نگهداشتیم.
خوش چشم بیان کرد: پتانسیلهای زیادی برای کار کردن وجود دارد و رویکرد باید عوض شود. در زمینه آمریکا هم معتقدم که باید روی خنثی سازی و کم اثرسازی استراتژی مهار آمریکا فکر و اقدام شود.
انتهای پیام/