اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت

تحریم‌ها و خاورمیانه آمریکایی

آمریکا در تحقق خاورمیانه آمریکایی ناکام بوده و حربه نظامی هم جواب نداده است اما سوال اصلی این است که چه عاملی در دو دهه گذشته، مانع بزرگ تحقق خاورمیانه آمریکایی بوده است؟

تحریم‌ها و خاورمیانه آمریکایی

به گزارش خبرگزاری فارس، حسام الدین برومند طی یاداشتی نوشت: این روزها درپی بازگشت دموکرات ها به قدرت در کاخ سفید، نام اندیشکده آمریکایی «بروکینگز» در فضای رسانه ای برجسته تر شده است. این اندیشکده در واقع از کانون های اصلی و موثر تصمیم سازی های استراتژیک برای دموکرات ها بخصوص در حوزه سیاست خارجی است. بنیاد  فورد و  راکفلر وابسته به سازمان سیا و همچنین «بانک آمریکا» و «بانک جی پی مورگان» تا برخی از پیمانکاران پنتاگون از حامیان مالی اندیشکده بروکینگز هستند.
بروکینگر اخیرا ( 12 اسفند 99) از انتخاب «ریچارد نفیو» از معماران شبکه تحریم‌های آمریکا علیه کشورمان در دوران «باراک اوباما» و نویسنده کتاب «هنر تحریم‌ها» به عنوان معاون «رابرت مالی» نماینده ویژه واشنگتن در امور ایران خبر داد. فعال شدن دوباره بروکینگز در مورد ایران و خبر از به میدان آمدن چهره ای مانند نفیو، هر چند چیز تازه ای نیست و در دوره اوباما، سناریوها و عملیات های اقتصادی -روانی - رسانه ای آنها درخصوص ایران عیان و نمایان بود اما موضوعی که این یادداشت می کوشد به آن بپردازد کارویژه تحریم ها در سطح کلان برای آمریکاست که اگر بخوبی عمق این مسئله واکاوی و شناخته شود؛ اساسا برخی نگاه ها به موضوع مذاکره با آمریکا به امید برداشته شدن تحریم ها و به اصطلاح گشایش های اقتصادی، دچار دگردیسی خواهد شد مگر اینکه خواب نباشند و خود را به خواب زده باشند!
 هدف اصلی آمریکایی ها که شواهد روشن آن در دو دهه گذشته کلید خورده است، تحقق خاورمیانه با مختصات آمریکایی است. پروژه هایی چون طرح «خاورمیانه بزرگ» در سال 2003 یا «خاورمیانه جدید» در سال 2006 تا راه اندازی جنگ های مختلف در این 20 سال گذشته و تا تاسیس داعش از جمله تحرکات و تقلاها برای خاورمیانه آمریکایی بوده است که البته این ابرسناریو ناکام مانده است. جالب اینجاست که هفته گذشته،کاخ سفید سند امنیتی موسوم به «راهنمای موقت راهبرد امنیت ملی» دولت جدید آمریکا به ریاست «جو بایدن» را منتشر کرد و در مورد راهبرد آمریکا در خصوص جنوب غرب آسیا آمده است: «لکن ما باور داریم که قدرت نظامی، پاسخ چالش‌های این منطقه{خاورمیانه} نیست و ما به شرکای خود در خاورمیانه، چک سفیدی برای پیگیری سیاست‌هایی که با منافع و ارزش‌های آمریکا مخالف باشد، ارائه نمی‌کنیم. به همین دلیل است که ما حمایت خود از عملیات‌های نظامی تهاجمی در یمن را برداشتیم و از تلاش‌های سازمان ملل برای پایان دادن به جنگ حمایت کردیم. هدف ما، کاهش تنش‌های منطقه‌ای و ایجاد فضایی برای مردم خاورمیانه جهت تحقق بخشیدن به آرزوهایشان است». این چند خط دو نکته روشن دارد؛ آمریکا در تحقق خاورمیانه آمریکایی ناکام بوده و حربه نظامی هم جواب نداده  است و دیگری آنکه به اسم آرزوهای مردم خاورمیانه درصددند تا نفوذشان را در اعماق این منطقه برای خاورمیانه آمریکایی عملیاتی نمایند.
اما سوال اصلی این است که چه عاملی در دو دهه گذشته، مانع بزرگ تحقق خاورمیانه آمریکایی بوده است؟ جواب سخت نیست و این ایران اسلامی بوده که کاخ سفید را در تحقق خاورمیانه آمریکایی ناکام گذاشته است. برای همین است که واشنگتن می خواهد به زعم خود با حربه تحریم ایران را ضعیف کند و او را مشغول خودش کند تا مانعی برای خاورمیانه با مختصات آمریکایی نباشد. کدهای فراوانی وجود دارد که نشان می دهد هدف آمریکایی ها از تحریم های ضدایرانی، ایجاد به اصطلاح شورش و ناامنی در کشورمان بوده است. به عنوان نمونه «واشنگتن پست» در دوره اوباما( رییس جو بایدن)-اسفند 1391- تصریح کرد که هدف واشنگتن از تحریم ها ، ناآرامی های اجتماعی و کشاندن مردم ایران به خیابان ها بوده است.
بنابراین امروز هم بار دیگر دموکرات ها به کاخ سفید بازگشته اند، اهرم و حربه اصلی آنها علیه ایران اسلامی چیزی جز تحریم ها نیست و کارویژه تحریم ها در سطح کلان، همانا تضعیف ایران به عنوان مانع بزرگ خاورمیانه با مختصات آمریکایی است.

به عبارت دیگر؛ زیرساخت ابرپروژه خاورمیانه آمریکایی، تحریم ها است و دقیقا اینجاست که آمریکایی ها طبق یک قاعده حیاتی تحت هر شرایطی باید زیرساخت تحریم ها علیه ایران اسلامی را نگه دارند ولو اینکه مذاکره کرده باشند و وعده بدهند که تحریم ها  برداشته می شود! همچنانکه تجربه برجام این ادعا را ثابت کرد و در سطح راهبردی و کلان میان ترامپ و بایدن فرقی نیست.
ساده انگاری محض است که جریانی سیاسی بپندارد که با مذاکره می تواند تحریم ها را لغو نماید چون مذاکره و تحریم ها را باید در پازل خاورمیانه آمریکایی دید. اگر این صحنه را می بینند چرا می خواهند امتیاز راهبردی بدهند تا یک امتیاز نسیه و تاکتیکی بگیرند که البته در برجام همین هم محقق نشد و اگر این صحنه و اعماق آن را نمی بینند چگونه مدعی فهم دیپلماسی و پیچیدگی های عرصه سیاست خارجی هستند؟!

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول