اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دیگر رسانه ها

مرعشی:‌ اصلاح‌طلبان نباید اسیر آرمان‌های روشنفکرانشان شوند/ قدرت را به هرقیمتی باید حفظ کنیم

سخنگیو کارگزاران سازندگی گفت: با احترامی که برای بخش روشنفکری اصلاح‌طلبان قائل هستم و معتقدم باید ایده‌پردازی کرده و افکار بلند و راهکار ارائه کنند، اما سیاست‌مداران اصلاح‌طلب نباید هیچ‌گاه خودشان را اسیر آرمان‌های روشنفکرانشان کنند.

مرعشی:‌ اصلاح‌طلبان نباید اسیر آرمان‌های روشنفکرانشان شوند/ قدرت را به هرقیمتی باید حفظ کنیم

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری، روزنامه شرق با حسین مرعشی، سخنگوی کارگزاران سازندگی و از اعضای نهاد اجماع‌ساز اصلاحات به گفت‌وگو نشسته است. محورهای خواندنی این مصاحبه در ادامه آمده است.

به دولت نمره 12 می‌دهم/ دولت اقتصاد ایران را خوب اداره کرد

- دولت آقای روحانی را ادامه دولت‌هایی می‌دانم که به مسائل کشور عمدتا سیاسی نگاه می‌کنند تا فنی. حتما سیاست مهم‌ترین رکن شکل‌دهنده دولت است، اما نگاه دولت نمی‌تواند به مسائل فنی کشور، سیاسی باشد. من در مجموع به دولت نمره 12 می‌دهم.

- در حوزه اقتصادی مشکل دولت عمدتا در خارج از کشور اتفاق افتاد. در این زمینه به نظرم دولت اقتصاد ایران را خوب اداره کرد. با فشاری که به اقتصاد ایران آمد، قرار نبود با تورم 45 درصد عبور کنیم و اصلا بمانیم. فشاری که آقای ترامپ به ایران به‌عنوان فشار حداکثری آورد، اولین تجربه یک تحریم سنگین و شکننده بین‌المللی بود.

روحانی روابط‌عمومی خوبی ندارد/  خیلی شرمنده مردم شدیم

- متأسفانه چون آقای روحانی روابط‌عمومی خوبی ندارد و تیمش هم محبوب مردم نیستند، ظلمی در افکار عمومی علیه دولت شکل گرفته؛ درحالی‌که این دولت با این فشار سنگین بین‌المللی، اقتصاد را خوب اداره کرد. اینکه توانستیم با تورم 45 درصد از این کار سخت عبور کنیم، بسیار موفقیت‌آمیز است.

- البته بخشی کارهای دولت بود، بخش مهمی صبوری مردم بود، با اینکه در دو سال هزینه زندگی‌شان سه برابر شد، سفره‌ها کوچک شد، اجاره‌نشین‌ها به‌شدت در فشار قرار گرفتند بسیار صبورانه رفتار کردند. ما هم به نوبه خود خیلی شرمنده مردم شدیم اما کاری نبود که دست کسی باشد، احمقی در دنیا پیدا شده بود که این ظلم را به مردم ایران روا داشت. صبوری مردم قابل تقدیر است و باید در هر جلسه‌‌ای از صبوری مردم ایران تجلیل شود.

ادامه غرب‌ستیزی، ایران‌ستیزی است!

- شخصا فکر می‌کنم شروع غرب‌ستیزی در ایران کاملا طبیعی بوده است. در دهه 50 که انقلاب شد و دهه 60 که انقلاب اسلامی مستقر شد به‌طور طبیعی در عکس‌العمل مردم ایران به خاطر فجایعی که غرب قبلا در ایران انجام داده بود، این غرب‌ستیزی وجود داشت. این نگاه با توجه به دخالت‌هایی که در ایران از سوی انگلیس و آمریکا انجام شده بود طبیعی بود، اما کم‌کم به یک خصلت ثانویه تبدیل شد.

- من قاطع هستم که کسی نباید در مسائل ایران مداخله کند، اما دلیلی ندارد روابطمان همیشه با غرب محدود باشد. اگر سیاست‌گذار باشم این سیاست را می‌پسندم که شرق یا غرب، هرکس در روابطش منافع بیشتری برای ملت و کشور ما منظور کرد، با او کار کنیم. دلیلی ندارد بهترین تکنولوژی را از غرب نگیریم یا‌ گران بگیریم. ما غرب و شرق را باید کاملا به رقابت دچار کنیم و منافع ملی خودمان را مدنظر قرار دهیم. شاید بتوان کم‌کم این تعبیر را پذیرفت که ادامه غرب‌ستیزی، ایران‌ستیزی است.

روحانی کاندیدای نیابتی نبود!

- در سیاست همیشه متناسب با مصالح و امکاناتی که در اختیار داریم باید این سرپناه را بسازیم. تصور اینکه سیاست میدان آرمان‌خواهی است، درست نیست. ممکن است شما ترجیحاتی داشته باشید که کاندیداهایتان را بر اساس اولویت و ترجیحات ردیف کنید.

- در صحنه سیاسی گاهی اوقات رأی ندارید، گاهی رأی کم است، گاهی می‌‌خواهید ائتلاف کنید. کاندیدای نیابتی معنا ندارد. ما تصمیم گرفتیم از آقای روحانی بعد از ردصلاحیت آقای هاشمی حمایت کنیم؛ ایشان کاندیدای نیابتی نبود.

- این توهین است که بگوییم ما کسی را حمایت کرده و رئیس‌جمهور کرده‌ایم و بعد بگوییم نیابتی است. این توهین به رئیس‌جمهور و خودمان است. سیاست عرصه واقعیت‌هاست.

اصلاح‌طلبان نباید اسیر آرمان‌های روشنفکرانشان شوند

- گاهی می‌توانیم یک کاندیدای برتر داشته باشیم که رأی مردم را داشته باشد و نیازی به ائتلاف با گروه دیگری نباشد که این اولویت ماست؛ اما گاهی ممکن است شرایط طوری محدود باشد که شما با گروه‌های دیگر ائتلاف کنید یا خطراتی باشد که ائتلاف به خاطر دفع خطر باشد. با احترامی که برای بخش روشنفکری اصلاح‌طلبان قائل هستم و معتقدم باید ایده‌پردازی کرده و افکار بلند و راهکار ارائه کنند، اما سیاست‌مداران اصلاح‌طلب نباید هیچ‌گاه خودشان را اسیر آرمان‌های روشنفکرانشان کنند. سیاست‌مدار کسی است که در بدترین شرایط می‌تواند راهی را برای پیشرفت کشور باز کند.

 اصلاحات حداقل 15 کاندیدا دارد

- جبهه اصلاحات یک طیف است نه حزب...الان جبهه اصلاحات که می‌گوییم، از آقای کرباسچی تا عباس عبدی داریم؛ از کرباسچی تا تاجزاده؛ موسوی‌لاری تا سعید حجاریان. اصلاح‌طلبان الان طیف هستند نه یک تفکر و گروه. کاندیداها می‌توانند از آقای جهانگیری، ظریف، بیطرف و زنگنه شروع شوند و به انتهای سمت راست که آقای عارف است، برسند. حداقل 10، 15 کاندیدا هستند...این یک ائتلاف درون‌جبهه‌ای است. هیچ‌کدام از این افراد کاندیدای حداکثری همه نیستند. اینها کاندیدای ائتلافی درون‌جبهه‌ای هستند.

پایگاه رأی لاریجانی خیلی قوی‌ ارزیابی نمی‌شود

- گاهی ممکن است شما به نقطه‌ای برسید که در عرصه واقعی کاندیدای ائتلافی درون‌جبهه‌ای نداشته باشید و با جبهه میانی اصولگرایان به ائتلاف برسید. الان چنین صحبتی در عرصه سیاسی ما مطرح نیست. در جبهه میانی اصولگرایان آقای ناطق که به میدان نمی‌آید. ممکن بود اگر ایشان بیاید، خیلی‌ از اصلاح‌طلبان علاقه‌مند به کار با ایشان باشند.

- وقتی به آقای لاریجانی می‌رسیم، سابقه همکاری‌ ایشان با اصلاح‌طلبان طوری نیست که علاقه‌ای به همکاری با ایشان داشته باشند. ضمن اینکه پایگاه رأی ایشان خیلی قوی‌ ارزیابی نمی‌شود.

- ما در گذشته در مقاطعی امکاناتی داشتیم که قدر ندانستیم «کفاره شراب‌خوری‌های بی‌حساب/ مخمور در میانه رندان نشستن است». مقاطعی سرمایه‌هایی داشتیم که ارزان سوزاندیم.

قدرت را به هرقیمتی باید حفظ کنیم

- شخصا فکر می‌کنم سیاست‌مدار حرفه‌ای، در هیچ مقطعی نباید سیاست را تعطیل کند. حتی اگر برسیم به این فرایند که تحریم کنیم (کسی در جبهه اصلاحات طرفدار این کار نیست)، کنش سیاسی نباید تعطیل شود. حتی اگر قرار است تحریم اتفاق بیفتد باید به عنوان کنش سیاسی و موضوع درازمدت باشد و مثلا در مقطعی باید روی یک موضوع تصمیم بگیریم که در انتخابات شرکت نکنیم که این هم باید یک کنش سیاسی باشد.

- اینکه سیاست‌مدار کنش سیاسی‌اش را کنار بگذارد که شرایط خوب نیست، خب تو هم سیاست‌مدار خوبی نیستی که نتوانستی زمین بازی را تحت تأثیر قرار دهی، پایگاه اجتماعی‌ات ضعیف بوده و مهم نبوده باشی یا نباشی. اگر جناحی داشته باشید که ۵۰،۶۰ درصد مردم ایران به حرف او باشند، مگر می‌تواند یک نظام سیاسی این ۵۰ درصد را لحاظ نکند.

- کنشگری سیاسی را در هیچ مقطعی نباید تعطیل کنیم. همیشه باید در صحنه سیاسی بود. بودن در صحنه سیاسی آینده بسیاری را رقم می‌زند و فقط مربوط به حال نیست.

- پس در کنشگری سیاسی مهم است که شما می‌خواهید چه کار کنید. سیاست‌ورزی، مدیریت‌کردن قدرت است. اینکه شما قدرت را برای چه هدفی می‌خواهید، مهم است؛ برای استحکام‌بخشیدن به قدرت خودتان است، دنبال ثروت یا سرکوب مخالفان هستید یا در جهت ائتلای مملکت؟ قدرت، ثروت، علم، حتی تقوا همه کارکرد دوگانه دارند؛ هم می‌توانند بد باشند و هم خوب. از زاویه مدیریت‌کردن قدرت، حتما سیاست‌ورزی حکم می‌کند شما کنشگری سیاسی را تعطیل نکنید. ‌اما این حفظ قدرت به چه قیمتی باید باشد؟ به هر قیمتی.

- مردم ایران مردم تصمیمات نابهنگام هستند. الان اتفاقات سرد است اما می‌توانیم با طرح مسائل واقعی و اولویت‌دادن به مسائلی که مورد توجه مردم است از مردم خواهش کنیم و دستشان را ببوسیم که در انتخابات شرکت کنند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول