به گزارش خبرنگار موسیقی خبرگزاری فارس، در چهارمین روز سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر، اجرای ارکستر سمفونیک تهران، دوئت نوازندگان اتریشی و گروههای همنوازان چکاد، آوای اصلان کتول از گلستان، دالاهو از کرمانشاه، رسیتال پیانو و دنشگاه آزاد و علمی کاربردی پخش شد.
*همنوازان چکاد
در اولین اجرای روز چهارم جشنواره موسیقی فجر، از ساعت ۱۷ کنسرت گروه موسیقی «چکاد» پخش شد.
اعضای گروه موسیقی «چکاد» در این کنسرت ابتدا قطعه «شب نیشابور» را که یکی از ساختههای استاد فرامرز پایور است و استاد شجریان نیز خوانده است، اجرا کرد. همانطور که از نام آن پیداست در این قطعه از رباعیات خیام استفاده شده است.
در ادامه قطعه «عشاق» به صورت ساز و آواز اجرا شد و تصنیف «از خون جوانان وطن لاله دمیده» نیز آخرین قطعهای بود که این گروه اجرا کردند. «از خون جوانان وطن لاله دمیده» که یکی از تصنیفهای موسیقی ایران به شمار میرود از ساختههای عارف قزوینی است.
عابد خدامی (سرپرست و نوازنده کمانچه)، مجتبی عسگری (خواننده)، زمان خیری(نوازنده نی)، شهریار جعفری (نوازنده عود)، پانیذ مجاهدنیا (نوازنده تار)، حامد بالنده (نوازنده سنتور)، محمد براهیمی (نوازنده رباب) و مرتضی آقاباقری (نوازنده تنبک) اعضای این گروه را تشکیل میدادند.
مجتبی عسگری خواننده این گروه درباره تجربه اجرا در جشنواره موسیقی فجر گفت: تجربه خوبی بود ولی آن حال و هوا که خواننده مردم را ببیند و از آنها انرژی بگیرد کمی با این اجراها متفاوت است. اتفاقی که در آن اجراها میافتاد در این اجرا نمیافتد.
*آوای اصلان کتول(گلستان)
در دومین اجرای روز چهارم، گروه آوای اصلان کتول از شهرستان علیآباد کتول به اجرای قطعات کتولی پرداختند که این اجرا از ساعت ۱۸:۳۰ پخش شد.
گروه آوای اصلان کتول این کنسرت را با اجرای مقام «هرایی علی سیا» آغاز کردند. علی سیاه هنرمند برجسته و مبدع مقام هرایی است. دومین قطعهای که توسط این گروه موسیقی کتولی اجرا شد قطعه «می فاطی رو ندینم» با شعری از نعمت اصلان کتولی بود.
«هی باغچه سران» قطعه سومی بود که این گروه به زبان کتولی اجرا کردند. این اجرا با قطعه «چَکهِ سِما» به پایان رسید. چَکهِ سِما یا چکه سماع گونهای از رقصهای محلی است که خاستگاه آن بیشتر استان مازندران است. این گونه از رقص رایجترین گونه در مازندران است که اغلب در مراسم محلی و جشنها برگزار میشود و پشت آن یک منظومه وجود دارد.
علی اصلان کتولی (نوازنده کمانچه). نعمت اصلان کتولی (خوننده و نوازنده دوتار)، حسین اصلان کتولی (خواننده و نوازنده دوتار) مهدی اصلان کتولی (نوازنده تنبک)، صاحب اصلان کتولی (نوازنده دایره زنگی)، افسانه اصلان کتولی و عالمه اصلان کتولی (گروه کر) اعضای گروه آوای اصلان کتول در این اجرا هستند.
علی اصلان کتولی نوازنده کمانچه که از آهنگسازان سریال «پایتخت» است درباره این اجرا گفت: تالار رودکی از لحاظ صدا کیفیت بالایی داشت و همکاری که با ما داشتند بسیار خوب بود. این اجرا با وجود اینکه به صورت مجازی و بدون تماشاگر برگزار شد ولی برای ما لذتبخش بود.
*دالاهو(کرمانشاه)
پس از اجرای گروه آوای اصلان کتول، نوبت به اجرای گروه دالاهو به سرپرستی هوشنگ امیریان رسید.
هوشنگ امیریان در این کنسرت ابتدا شروع دستگاه شور اجرا کرد و بعد مقام «سرتر» را نواخت. تصنیفهای «دوش دیدم که ملائک» با شعر حضرت حافظ و «تا کی به تمنای وصال تو یگانه» با شعر شیخ بهایی، تصانیفی بودند که در این کنسرت اجرا شدند و در ادامه امیریان مقام پیشروی گوران را نواخت.
بعد از نواختن مقام پیشروی گوران، تصنیف «شمالداران» که از دیوان مولوی کردها است اجرا شد و در نهایت این کنسرت با اجرای تصانیف «ساقی نامه» با شعری از حضرت حافظ و «الهی به مستان» به پایان رسید.
هوشنگ امیریان متولد ۱۳۴۳ شهرستان سرپل ذهاب کرمانشاه است. او در چهارمین دوره جشنواره موسیقی فجر به همراه گروه «مولوی» به خوانندگی زندهیاد مرتضی شریفیان حضور داشت و کار رسمی خود را از همان دوران شروع کرد. امیریان در سال ۱۳۷۰ نیز گروه تنبور دالاهو را راهاندازی کرد.
*دوئت سان موس(اتریش)
اجرای بعدی که در قالب سی و ششمین دوره جشنواره فجر در روز چهارم و از ساعت ۲۰ پخش شد، اجرای دوئت سان موس بود.
یکی از اجراهای شاخص بخش بینالملل سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر را نوازندگانی از کشور اتریش رقم زدند. این دو نوازنده که به اجرای قطعاتی از موسیقی مجلسی، راک، بلوز و جز در قالب دوئت پرداختند، «فیلیپ ارزموس» و «کلمنس زاینیتسا» نام داشتند.
در ابتدای این کنسرت، فیلیپ ارزموس نوازنده چیرهدست گیتار الکترونیک و کلمنس زاینیتسا نوازنده ویلنسل، قطعه «آنا دارد تایپ میکند» را نواختند و سپس در ادامه قطعه «صدایت» توسط این دو هنرمند اجرا شد. ارزموس و زاینیتسا که در زمینه ساخت موسیقی تبحر خاصی دارند در بخشهایی از این کنسرت به بداههنوازی پرداختند و موسیقی زیبایی را به صورت بداهه نواختند.
«پست هورن» یکی دیگر از قطعاتی بود که توسط این نوازندگان به صورت دوئت اجرا شد و در نهایت آهنگسازان اتریشی به عنوان حسن ختام برنامه قطعه "شمال کجاست" را به زیبایی اجرا کردند.
*رسیتال پیانو
جشنواره موسیقی فجر در روز چهارم شاهد اجرای رسیتال پیانو با نوازندگی دیبا پیشدادی، لیلی زمان احمدی و امیربهادر نصیری فر بود. اجرای نوازندگان دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه علمی کاربردی سایر اجراهایی بود که از ساعت ۲۱:۳۰ به صورت مجازی پخش شد.
در شروع این اجرا، دیبا پیشدادی یکی از شاگردان گاگیک بابایان که سابقه نوازندگی در جشنواره ملی موسیقی جوان را دارد، قطعاتی را از رپرتوار کلاسیک اجرا کرد. قطعات پرلود و فوگ در رِ مینور باخ و سونات مون لایت اثر بتهوون و همچنین پیانو سولوی شماره ۲ و ۳ قطعاتی که توسط خود او و تحت نظارت کارن کیهانی ساخته شدهاند، قطعاتی بود که توسط این نوازنده جوان اجرا شد. پیشدادی اخیراً در جشنواره پیانو یاماها برنده شده و در حال حاضر نیز نزد کارن کیهانی مشغول یادگیری آهنگسازی است.
در ادامه لیلی زمان احمدی، نوازنده دیگری بود که روی صحنه آمد و سونات در ر مینور اثر دومنیکو اسکارلاتی و پرلود شماره ۷ را اجرا کرد. زمان احمدی دانشجوی دانشگاه هنر است و موسیقی را نزد استاد صراف آموزش دیده است.
آخرین اجرا مربوط به نوازنده ساز پیانو بود که در این بخش امیربهادر نصیریفر یکی از آثار روبرت شومان را اجرا کرد. روبرت شومان یکی از آهنگسازان بزرگ دوره رومانتیک در موسیقی کلاسیک آلمان است. نصیریفر نیز موسیقی را ابتدا با جلال برآبادی شروع کرده و بعد با آقای میری ادامه داده است. او در حال حاضر نیز با گاگیگ بابایان کار میکند.
*دانشگاه آزاد/دانشگاه علمی کاربردی
بعد از اجرای بخش اول نوبت به اجرای بخش دوم یعنی استعدادهای جوان دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه جامع علمی کاربردی رسید.
سارا نادری نوازنده ویولن و دانشجوی سال دوم کارشناسی از دانشگاه فرهنگ و هنر اولین نوازندهای بود که روی صحنه آمد و به همراهی نیما شناوری نوازنده پیانو، یک سوناتی از فرانتس شوبرت اجرا کردند. نادری موسیقی را نزد آقای لطفی و خانم زربخش دنبال کرده و نیما شناوری هم ابتدا نوازندگی را نزد پدرش سعید شناوری و بعد با آقای طاهری و رافائل میناسکانیان پی گرفته است.
*ارکستر سمفونیک تهران
اجرای ارکستر سمفونیک تهران به رهبری نصیر حیدریان در آخرین اجرای روز چهارم جشنواره موسیقی فجر ساعت ۲۳ پخش شد و در این اجرا نوازندگان ارکستر با ماسک قطعاتی را اجرا کردند.
در این اجرا سمفونی شماره ۴ برامس آخرین اثر سمفونیک این آهنگساز آلمانی سبک رمانتیک اجرا شد.
قطعه بعدی «بومی وار» اثر ثمین باغچه بان اجرا شد. قطعه بومی وار با الهام از چندین ترانه محلی ایرانی از جمله موسیقی آذربایجانی در سال ۱۳۳۱ آفریده شد و در سال ۱۳۵۲ بر روی صحنه تالار رودکی تهران رفت.
رهبر ارکستر: نصیر حیدریان/ دستیار رهبر و کنسرت مایستر: بردیا کیارس / کنسرت مایستر: محمدرضا کریمی/ ویلن یک: امیر مینوسپهر، فرزاد صیدی، رایین نورانی، احسان شامی، عرفان شریف زاده، بهار فلسفی، محمدحسن دهلاری، فرشاد شیرانی، سارا نادری، فرمهر حسن بیگلو/ ویلن دو: مونیکا لران، مهوش عسکری، پیمان شامی، علیرضا چهره قانی، عرفان وکیلی، محمدامین واحدی، سارا بیرامزادگان، نگین حاتمی، محمدعلی غریبی، موژان میرزایی، علی گلستانه/ آلتو: کاوه تسعیری، امین زمانخان، پژمان اختیاری، آتنا زنگنه، زهرا عبداله زاده، الهام عادلیزاده، طناز اوستاداسدالهی، سیده صبا صفوی، مسعود پوربخت، مهدی منادی/ ویلنسل: ماکان خویینژاد، هستی حامدسپاسی، میرنوید حمیدی، علی آقاجانی، مسعود فیروزینژاد، کیانمهر کشاورز، پارسا هادی، شهرزاد مجد/ کنترباس: پورنگ پورشیرازی، پروانه انارکی، رضا دستفال، محمدرضا جبار، عادل اصغرزاده، پیمان حسینی/ هارپ: طناز بیگی/ ترومپت: علی ضرابی، کامیار ماندگاریان، مصطفی بیات/ ترومبون: سیامک کریمپور، سپهر عباسی، رامین براتی/ فاگوت: علیرضا متوسلی داراب، فرشاد محمدی/ ابوا: نازنین احمدزاده، کیمیا شعربافیان/ فلوت: شهرام رکوعی، مهسیما فلاحی/ فلوت پیکولو: غزاله میرزازاده/ کلارینت: مینلی دانلیان، آنیتا یعقوبی/ هورن: فاطمه یوسفینژاد، باران ذوالفقاری، نرگس تقیپور، لیلا بازغی کیسمی/ تیمپانی: محمدرضا پناهینژاد/ پرکاشن: کاوه میرحسینی، سالار محمداصغری، آرمین خیردان، فروغ فضلی، عرفان فرشیزاده اعضای این ارکستر را تشکیل می دادند.
****************************
سید علیرضا میرعلینقی، پژوهشگر موسیقی:
تاریخ نگاری موسیقی در ایران مقوله تازه ای است
در چهارمین نشست بخش پژوهش سی و ششمین جشنواره موسیقی فجر که با موضوع «تاریخ نگاری موسیقی و خطر روایت مسلط» برگزار شد، جمعه اول اسفندماه رضا مهدوی مجری و کارشناس این برنامه با سیدعلیرضا میرعلینقی پژوهشگر و تاریخنگار گفتوگو کرد.
سید علیرضا میرعلینقی در ابتدای این گفتوگو در پاسخ به این سوال که نسلها چگونه میتوانند به تاریخنگاریها اعتماد کنند، عنوان کرد: با کمال واقعگرایی و فروتنی عرض کنم که بدون هیچ ادعایی در این عرصه کار کردهام. در واقع میتوان گفت شاید یک فعال عاشق بودهام که تمام وقت سعی کردهام در این حوزه کار کنم. در پاسخ این پرسش باید بگویم تاریخنگاری موسیقی در ایران مقوله بسیار تازهای است و اصلاً به اندازه خود تاریخ موسیقی ایران قدمت ندارد. تاریخنگاری امر بسیار جدیدی است که اولین گامهای آن به حدود ۵۰ سال بعد ازدوران مشروطیت برمیگردد. اولین گامها در حوزه موسیقی تهران بوده که مؤلف آن آقای روحالله خالقی هم به هیچ وجه ادعای تاریخنگاری نداشته ولی این تاریخنگاری تبدیل به مبنا شده است. فکر میکنم واضح است که سه جلد کتاب "سرگذشت موسیقی ایران" تا وقتی موسیقی ایران وجود دارد یکی از مراجع حذف نشدنی تاریخ موسیقی شهری ما خواهد بود. در این سه جلد کتاب ارزشمند، تنها به یک حوزه مشخص از موسیقی شهری تهران در سالهای مشروطیت تا بعد از سکوت دولت دکتر مصدق پرداخته شده است. زمینه تاریخنگاری وجود نداشته و این حوزه همین طور ضعیف شده است.
میرعلینقی ادامه داد: نسخه تاریخنگاری بعد از استاد خالقی برای دوست و هم نسلشان استاد حسن مشحون است که حدود ۴۵ درصد آن کتاب به طور واضح رونوشت شده از کتاب زندهیاد خالقی است. بهعنوان تاریخ نگار باید گفت، امتیاز کتاب آقای مشحون از لحاظ آکادمیک بهتر است چون آن کتاب نظاممندتر است و به قصد تاریخنگاری نوشته شده ولی متأسفانه دیدگاه موسیقی در کار ایشان غایب است.
این پژوهشگر موسیقی مطرح کرد: همه تاریخنگاریها در ایران تاریخنگاری سیاسی بوده و تاریخنگاری موسیقی یکی از حوزههایی بوده که دیرتر از تمام حوزههای دیگر تاریخنگاری تخصصی مورد توجه قرار گرفته و حقیقتاً حوزه بسیار دشواری است.
در ادامه این گفتوگو میرعلینقی گفت: مبنای تاریخنگاری فقط نوشته است و حتی به صورت فیلم هم آنچنان مورد اعتبار نیست، چرا که به خاطر یک سری معذروات و مقدورات بیان بصری مجبور هستید در واقعیت تاریخ دخل و تصرف کنید. تنها قالب واقعی تاریخ نگاری، نوشته و همراه با عکس است.
میرعلینقی اظهار داشت: ما دو حوزه داریم که این دو حوزه از همدیگر مجزا هستند ولی در یک جاهایی میتوانند با همدیگر تعامل و همپوشانی داشته باشند. یکی حوزه علمی است و دیگری حوزه هنر است. در حوزه هنر، پایبندی به واقعیت اصل نیست، بلکه دستکاری زیباشناسانه در واقعیت است که ملاک قرار میگیرد. اگر همه اینها کارشان را با رعایت اصول مربوط به کارشان و داشتن ذوق و استعداد خلاقیت انجام بدهند، در جای خودشان شایسته و نیکو هستند. در حوزه علم نیز تاریخنگاری موسیقی در ایران یک امر جدید محسوب میشود.
او در پاسخ به این سوال که آیا ما اسناد موسیقی داشتیم که در ادوار گذشته از بین رفته باشد، اذعان کرد: ما چیزهای فراوانی داشتهایم که از بین رفتهاند. برخی از اسنادی که داشتیم هم از بین رفته است. از دو قرن اول ظهور اسلام در ایران تا زمان استقرار دوره قاجاریه، یک سری دورهها وجود دارند که تاریک هستند و از این دورههای تاریک هیچ چیزی در دست نیست. در دوره صفویه دو اتفاق بسیار مهم و تراژیک افتاده است که یکی از آنها مهاجرت کلی موسیقیدان به سمت هند و ترکیه است و دیگری، به دار کشیدن یک سری موسیقیدانها بوده است. منظور از دورههای تاریک لزوماً دورههای بد نیست، بلکه دورههایی است که ما هیچ سند و اطلاعاتی از آن دورهها نداریم. بنابراین تمام هم و غم بخش نگارشی یا بخش فرهنگ مکتوب ذهنیت ایرانی در موسیقی ایرانی، برای نوشتن رسالات علمی مصروف شده است. در واقع خواستهاند علم موسیقی به یادگار بماند. شما اگر نگاه کنید از دوره تیموری تا اواخر دوره قاجار، رسالههای موجود فقط کپی از روی همدیگر هستند.
میرعلینقی ضمن اظهار تأسف از درگذشت گلنوش خالقی، درباره تأثیر ایشان در تاریخنگاری موسیقی گفت: ایشان از یک نوع سادگی آگاهانه و صراحت لهجه بدون تلخی برخوردار بودند. شاید بیش از ۲۵ سال با ایشان از راه دور در ارتباط بودم. در چند مکالمه طولانی بسیاری از ناگفتههای تمرین ارکستر گلها را به من گفتند.
وی اضافه کرد: ما از سال ۱۳۳۳ روایت تأثیرگذار استاد روحالله خالقی را داشتیم. آخرین نسخه تجدیدنظر شده سرگذشت موسیقی ایران هم در سال ۱۳۸۰ منتشر شد که یک بخش تازهای را آقای دکتر ساسان فاطمی به آن اضافه کرده و عکسها را تفسیر کردند. واقعاً جای این بخش در یک کتاب کلاسیکی مانند کتاب "سرگذشت موسیقی ایران" خالی بود. جا دارد که دیگران هم از آن الگو بگیرند. استاد خالقی با اینکه نماینده یک جناح مفید و تأثیرگذار بودند، اما هیچگونه گفتمان اقتدارگرایانهای در کارشان نبود. ایشان بسیار فروتن بودند و سخنشان به صورت تلویحی این است که این کتاب حرف اول است و حرف آخر نیست. یعنی ما یک بستری را برای شما میگذاریم که شما براساس آن به بالا بروید.
این پژوهشگر بیان کرد: برنامه گلها ابتدا با سری گلهای جاویدان تأسیس شد و اساساً هدف مرحوم پیرنیا، معرفی شعر فارسی و غزل عارفانه بود. در ادامه از آنجایی که دریافته بودند که رادیو نیاز مبرم به موسیقی دارد، گفتند از موسیقی ملی استفاده کنند. هدف پیرنیا از تأسیس برنامه گلها شعر بود ولی با آمدن استاد خالقی و استاد جواد معروفی بود که گلها تبدیل به یک برنامه موسیقی شد و اوج برنامه گلها نیز همان دوره بود.
میرعلینقی گفت: در کنار تأسیس نهادها، سازمانها و مدارس موسیقی در ایران در عصر تجدد بعد از دوره مشروطیت، تأسیس برنامه گلها یکی از مهمترین وقایع تاریخ اجتماعی موسیقی ما است. برنامه گلها یک برنامه تولیدی هر روزه بود و باید از گوینده، شاعر، سولیست، ارکستر، آهنگساز، صدابردار و ... استفاده میکرده و در عین حال سطح خودش را نیز حفظ میکرده است. برنامه گلها ۲۳ سال گوش مردم را با سطوح مختلفی از موسیقی غیر کوچه بازاری آشنا کرده است. هیچ دولت، سازمان و نهادی نتوانسته کاری را که آقای پیرنیا انجام داده است، انجام بدهد. تاریخنگاری موسیقی شهری ما بدون بررسی برنامه "گلها" مثل پیکرهای است که سر ندارد.
او در پاسخ به این سوال که خطر روایت مسلط بیشتر از جوامع آکادمیک است یا کسانی که امکانات و رسانه دارند ولی دانش کافی را ندارند، توضیح داد: کسانی که رسانه و امکانات دارند با برنامه گلها دشمنی خاصی ندارند. این دشمنی از یک جناح آکادمیک خاص است که براساس یک سری مفروضات کار میکند. متأسفانه مفروضات را به طوری به کل یک جریان تعمیم میدهند که تر و خشک را با هم بسوزانند.
سیدعلیرضا میرعلینقی در پایان با اشاره به اینکه خاطرهنگاری در بین موسیقیدانها میتواند زمینه تاریخ را بسازد، خاطرنشان کرد: خود آقای روحالله خالقی در بخش دوم کتاب "سرگذشت موسیقی ایران" خاطرهنگاری کرده است، منتها خاطرهنگاری به معنای ژورنالیستی زرد آن نیست، بلکه به معنی دید تاریخی و اجتماعی است و دیدش پر از احساس مسئولیت و حساسیت نسبت به موسیقی است. یعنی اینطور نبوده که صرفاً یک خاطره سرگرمکننده بگوید. فکر میکنم خاطرهنگاری موسیقی با چند نفر به موازات از هم شروع شده ولی به فاصله از هم منتشر شدهاند. خاطرهنگاری موسیقی را بیشتر افراد غیر موسیقیدان آغاز کردند.
در ادامه این نشستها روز شنبه دوم اسفند ماه، گفتوگوی فرهنگی رادیو به موضوع «سند ملی موسیقی و الزامات آن» می پردازد.
نشستهای بخش پژوهش این دوره از جشنواره به دبیری رضا مهدوی، پژوهشگر موسیقی با همکاری رادیو گفتوگو برگزار میشود وهر نشست در برنامه گفتوگوی فرهنگی رادیو گفتوگوساعت ۲۰ تا ۲۱ پخش میشود.
انتهای پیام/