به گزارش خبرگزاری فارس؛ رودکی برایشان هویت است؛ میگویند اگر به جایی رسیدهایم بیش از همه مدیون این کتابخانهایم. حالا مسئولین بهزیستی قرار است با تصمیمی یک شبه رودکی را تعطیل و مخزن آن را موقتا به کتابخانه ملی منتقل کنند. این کتابخانه بخشی از زندگی نابینایان است اگر تصمیمی برای آن گرفته میشود، نظر آنها را نیز باید بپرسند. روشندلان عضو کتابخانهی رودکی با ثبت کمپین «امکان از بین رفتن منابع نابینایان رودکی در انتقال به کتابخانه ملی» نسبت به اقدام سازمان بهزیستی در تعطیلی موقت این نهاد اعتراض کردهاند ما نیز به سراغ آن ها رفته و سخنانشان را شنیدیم متن زیر حاصل این گفتوگوست:
اهمیت ویژه کتابخانه روشندلان رودکی چیست؟
در ابتدای جلسه آقای دکتر فرهاد صبوریفر که خودش استادیار رشته تاریخ دانشگاه اراک است در مورد تاریخچه رودکی بیانداشت: «مرکز نابینایان رودکی به لحاظ قدمت اولین و تنها کتابخانهای است که اختصاصی برای نابینایان کار میکند. این مرکز با قدمت ۴۵ ساله تفاوتی که با دیگر کتابخانهها دارد در تولید کتاب بریل و گویا برای نابینایان است. درواقع رودکی علاوه بر کتابخانه یک ناشر هم میباشد. کتابخانههای دیگر مانند حسینیه ارشاد، هیچ کدام کتابخانه تخصصی برای نابینایان نیستند و این خدمات را به صورت جنبی برای آنها ارائه میدهند.»
از وی در مورد ویژگیهای مهم رودکی سوال پرسیدیم که در پاسخ بیان داشتند: «ویژگیهای متمایزکننده رودکی در سه محور مهم خلاصه میشود؛ نخست بهرهمندی از آرشیوی قوی که در آن حدود ۷۰۰۰ عنوان کتاب بریل و ۶۰۰۰ عنوان کتاب گویا شامل (۹۴ هزار ساعت صوت) موجود میباشد. دوم رودکی به صورت کشوری خدمات به نابینایان ارائه میدهد.این کتابخانه طی تفاهمنامهای که با سازمان ملی پست بسته است، بستههای پستی شامل کتاب بریل و کتاب گویا را به سراسر کشور ارسال میکند.»
دکتر صبوری فر در ادامه افزود: «ویژگی سوم و از نظر بنده مهمترین ویژگی، ارزش رفیع رودکی در میان نا بینایان است. در ۵۰ سال اخیر هر کس از نابینایان به مقام و مرتبهای اجتماعی، علمی و فرهنگی رسیده است جایگاه خود را مدیون رودکی میباشد. بعلاوه رودکی فقط یک کتابخانه نیست بلکه در آن آموزش هم به نابینایان داده میشود.»
مهمترین مسؤلیت رودکی پشتیبانی از روشندلان است؛ خطر نابودی کتب بریل
خانم ولدخان از دیگر روشندلان حاضر در جلسه در تکمیل سخنان آقای صبوری، گفتند: «از نظر من آن چیزی که رودکی را برجسته میکند در چند نکتهی بسیار مهم است. تجهیزات تولید کتاب بریلی که رودکی دارد در هیچ جای ایران موجود نیست. به نحوی که کتابخانههای دیگر مانند کتابخانه حسینیه ارشاد کتب بریل خود را نیز از رودکی خریدهاند.»
از نظر خانم ولدخان این نهاد وظیفهاش حمایت از نابینایان است: «رودکی تنها جایی است که میتوانیم انتظار داشته باشیم بر اساس تعهد قانونی خویش به امر تولید کتاب برای نابینایان بپردازد. سایر مراکز و کتابخانهها اگر خدماتی به روشندلان ارائه میدهند به صورت یک کار خیر و اضافی است. که نمیتوان انتظار داشت این کار خیر ادامهدار باشد و ممکن است هر آن مدیر و یا مسئول جدیدی که سر کار بیاید، خدمترسانی به نابینایان را متوقف کند.»
وی در ادامه افزود: «افراد نابینا اگر کتاب خود را از رودکی نگیرند با توجه به اینکه تولیدکننده کتاب هم میباشد، از جای دیگر امکان تهیه کتاب بریل را ندارند. یکی از نگرانیهای مهم ما مربوط است به گنجینههای کتاب بریل رودکی که تک نسخه میباشند و اگر از بین روند نمونهای از آنها دیگر در بازار موجود نیست. از ویژگیهای مثبت دیگر رودکی روزنامه ایران سپید است. اولین و تنها روزنامه نابینایان که در این موسسه منتشر میشود.»
مسؤلان بهزیستی درباره روزنامه نابینایان ایرانسپید توضیح دهند
صبوریفر پیرامون ایران سپید نکات قابل تاملی را بیان کرد. وی معتقد است: «موسسه ایران با سازمان بهزیستی نزدیک به سه دهه است که سالیانه قرارداد همکاری برای چاپ روزنامه نابینایان ایران سپید میبندد. باید این قراردادها شفاف شود زیرا چاپ روزنامه باعث مستهلک شدن دستگاههای چاپ رودکی شدهاست اما هزینهی این قرارداد کامل خرج این نهاد نشدهاست، که اگر اینگونه بود ما تاکنون باید ده موسسه مشابه رودکی با تامین اعتبار از همین قراردادها داشتیم .»
بالاترین رشد علمی میان معلولان ویژه نابینایان است
یکی دیگر از اعضای رودکی حاضر در جلسه دکتر بهنام یوسفیان است که استادیار رشتهی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی میباشند. ایشان معتقدند: «نابینایان از جهت علمی بهترین رشد را در گروههای معلولین دارند به نحوی که بیشترین تعداد استاد دانشگاه و دانشجو مربوط به این قشر است. من حس میکنم همین سرآمدی نابینایان باعث شده سازمان بهزیستی و ظایف خود را نسبت به ما فراموش کند.»
ایشان در بیان مشکلات خود بیان داشتند: «سازمان بهزیستی به اعتراف مسئولان بخش زیادی از سرانه توانبخشی نابینایان را به آنها پرداخت نمیکند. این سخنان بنده مقدمهای بود تا جنبه دیگری از اهمیت رودکی اثبات شود، زیرا رودکی جزو معدود مراکزی میباشد که به طور علمی در مورد توانبخشی نابینایان فعالیت میکند.»
وی در ادامهی گفتوگو افزود: «متاسفانه ما توانبخشی نابینایان را به طور علمی در ایران پی نمیگیریم و حتی این مسئله در دانشگاههای کشور نیز تدریس نمیشود. خیلی از معلمانی که در مدارس استثنایی به روشندلان درس میدهند فارغالتحصیلان روانشناسی با گرایش کودکان استثناییاند که حتی بریل را هم کامل بلد نیستند. تجربه کارشناسی توانبخشی نابینایان که در ایران به آن نیاز داریم بخش عمدهای از آن در رودکی تأمین میشود.»
تعطیلی رودکی کتابخانه روشندلان را نابود خواهد کرد/ دسترسی ساده از مزایای رودکی بود
یوسفیان دل پری از وعدههای عمل نشده مسئولین بهزیستی دارد و میگوید: «من گمان میکنم همانطور که وعدههای مسؤولان بهزیستی در گذشته نیز تحقق نیافته است و نتیجهاش به نفع جامعه نابینایان نشد، به طوری که الان حتی یک عصای استاندارد در کشور نداریم، با تعطیلی رودکی و انتقال آن به کتابخانه ملی نیز اتفاق خوبی رخ نمیدهد.حرفمان سیاسی نیست، ما مطمئن هستیم اگر رودکی از بین رود، هیچ چیز نمیتواند جایگزینی برای آن شود. تصمیمگیریهای مهم باید با همفکری و رضایت معلولان گرفته شود، این گونه نمیشود که یک مسؤول یک شبه تصمیم به تعطیلی کتابخانهای با ۴۵ سال قدمت بگیرد.»
آقای دکتر صبوری فر در سخنان خودبه جنبهی دیگری از اهمیت رودکی اشاره میکند: «مرکز نابینایان رودکی جا افتاده است و در مرکز شهر میباشد. به دو خط مترو سعدی و بهارستان دسترسی دارد. یک فرد نابینا که چند دهه است این مسیر را یاد گرفته است سختش است به کتابخانه ملی در خیابان حقانی رفت و آمد کند.گمان دارم سازمان بهزیستی برای زمین ارزشمند ۱۰۲۴ متری رودکی در این مدت زمان باقیمانده از دولت آقای روحانی برنامه دارد. یکی از شاعران نابینا در این رابطه گفته است؛ رودکی را نگذارید که پاساژ شود/ اهل فرهنگ کجایند که تنذیر کنند!»
از حاضرین در جلسه پیرامون عملکرد کتابخانهملی در حمایت از معلولین پرسیدیم خانم ولدخان پاسخ دادند: «قبل از انتقال مخزن رودکی به کتابخانه رودکی، مسؤولان این کتابخانه گزارش دهند بعد از ۱۵ سال که بخش نابینایان در این نهاد با آن همه امکانات فیزیکی راهاندازی شده است چه دستاورد مثبتی داشتهاند؟ کتابخانه ملی تاکنون ۲۳۸ عضو نابینا دارد. در حالی که اعضای نابینای رودکی حدود ۷۰۰۰ نفر است. بخشی از این ۲۳۸ نفر به شکل افتخاری عضو شدهاند که خود ما نیز جزئی از آن هستیم و تاکنون یک بار هم به کتابخانه ملی مراجعه نکردهایم. به خاطر دسترسی سختی که دارد که حتی برای افراد سالم هم دشوار است، رفت و آمد تا آنجا.
ایشان به جنبههای حقوقی مسئله نیز پرداختند: «کتابخانه ملی چون تعهد اساسنامهای نسبت به نابینایان ندارد ممکن است مدیر بعدی این نهاد بگوید من برای قشر نابینا کاری نمیکنم. آقای نفریه میگوید که میخواهیم با تخریب ساختمان رودکی و واگذاری آن به بخش خصولتی، ساختمان جدیدی بسازیم، در حالی که با این اتفاق عملا سرنوشت این زمین و نهاد را میسپارند به بخش خصوصی خارج از نهاد بهزیستی.مشکل اینجاست که کتابخانه ملی نه ماشین آلات را پذیرفته و نه تولید کتاب را، همچنین حاضر به پذیرفتن کارمندهای نابینای رودکی نمیباشد.»
آقای صادق عباسی از روشندلان حاضر در جلسه که خود نیز کارمند رودکی میباشد در پاسخ به سوال ما پیرامون دلایل تخریب ساختمان رودکی بیان داشت: «مطابق گزارش دفتر مهندسی سازمان بهزیستی ساختمان رودکی فرسوده و باید تخریب و دوباره از نو ساخته شود. آقای نفریه معاون بهزیستی میگویند ساختمان ارزش فرهنگی ندارد و همچنین از نظر آتش نشانی ناامن است و با وجود آنکه ما سیستم اطفای حریق هشداردهنده داریم چون افراد آنجا نابینا هستند، ا افراد متوجه نمیشوند و ایمنی آنها علاوه بر ایمنی کتابها به خطر میافتد.»
آقای عباسی معتقدند:«هیچ نهاد مستقلی به جز دفتر فنی مهندسی سازمان بهزیستی دستور تخریب را صادر نکرده است. اگر ساختمان فرسوده است، چرا با وجود گودبرداری دو ساختمان در اطرافش تاکنون آسیب کوچکی حتی دیوارهای آن ندیدهاند.»
ایشان پیرامون طرح پیشنهادی بهزیستی برای نوسازی ساختمان رودکی بیان داشتند: «در طرح پیشنهادی شان میگویند ابتدا مخزن کتاب را سبک میکنیم و به کتابخانه ملی میبریم. از کتابخانه ملی تعهد گرفتهایم دو کار انجام شود، اول؛ مناسب سازی و دسترس پذیر کردن این نهاد برای نابینایان دوم؛ ادامه ارائه خدمات پستی. بعد که کتابخانه ملی تعهدات را پذیرفت و کتب را منتقل کردیم دستگاهها و تجهیزات تولید بریل را از ساختمان اصلی به ساختمان جنوبی منتقل میکنیم تا آن را کوبیده و بسازیم. هزینهی نوسازی را هم قراراست با مشارکت بخش خصوصی تامین کنند که سرنوشتی نامشخص دارد.»
مشارکت بخش خصوصی برای کتابخانه نابینایان شبیه شوخی است!
آقای عباسی افزودند: «مشارکت بخش خصوصی در نوسازی رودکی عملا امکان پذیر نیست. چون باید بخش خصوصی دستگاههای چند ده میلیاردی رودکی را هم بخرد که برایش صرفه ندارد. مگر آنکه دولت رانتی به بخش خصوصی به منظور تشویقشان برای همکاری در نوسازی رودکی بدهد. چیزی مشابه معافیتهای مالیاتی که به خیرین داده میشود. این موضوع هم دور باطل و هزینه کردن بی خود از بیتالمال است. اگر قراره چنین اتفاقی رخ دهد حفظ رودکی به شیوهی فعلی کم هزینهتر است.»
آقای عباسی به ابعادی از مشکلات کارکنان رودکی هم در سخنان خوداشاره کردند: «با حذف چارت اداری رودکی هیچ بودجه مشخصی به آن تعلق نگرفت. ما بارها از مسؤولان خواستهایم چارت را برگردانند، میگویند نمیشود، سازمان مدیریت نمیگذارد، در صورتی که رودکی دارای کارمندان نابینایی است که معیشتشان از این طریق میگذرد.»
در پایان گفتوگو دکتر یوسفیان بحث را اینگونه جمع بندی کرد: «متأسفانه برونسپاری کارها در بین مسؤولان ما تبدیل به یک روال شده است تا آنچه که در حوزه مسؤولیتشان دارند کوچکتر شود و به همان میزان مسئولویتپذیری و پاسخگو بودنشان کاهش یابد. من اسم این برونسپاری را گذاشتهام مسؤولیتگریزی. در مورد رودکی هم آنچه برای ما مسلم است همین موضوع میباشد. مسؤولیتگریزی و کوچک کردن فعالیتها.»
گزارش از معین رضیئی
انتهای پیام/ع