به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه جام جم به بهانه سالروز درگذشت دکتر محمد قریب با هوشنگ توکلی، که در سریال «روزگار قریب» نقش دکتر سیاسی، رئیس وقت دانشگاه تهران را بازی کرده و مطالعات تاریخی هم دارد درباره دکتر قریب و نقشی که در سریال داشت به گفتگو نشسته است. بخشهای خواندنی این گفتگو در ادامه از نظرتان میگذرد.
جوانان برای ساخت آینده حتما باید تاریخ بخوانند
- آقای عیاری برای ساخت سریال روزگار قریب زحمت زیادی کشید و شاید اگر شخص دیگری جز او کارگردانی این اثر را به عهده میگرفت، کار تمام نمیشد. خط قرمزهای تلویزیون زیاد بود و او باید مدام سناریو را روتوش و بازنویسی میکرد تا هم به روند کار آسیبی نرسد و تاریخ تحریف نشود و هم سفارشدهنده کار راضی باشد. تا جایی که میدانم هم در زمان نگارش و هم فیلمبرداری و تدوین، بخشی از کار با حذفیات و تعدیلهایی روبهرو میشد و بخشی هم که در زمان پخش حذف میشد اما آقای عیاری با بینش و سواد خوبی که دارد، کار را چنان ساخت که نقد منفی زیادی به آن وارد نشد و کار به سرانجام خوبی رسید و مردم و منتقدان آن را پسندیدند.
- معتقدم تلویزیون به عنوان پرمخاطبترین رسانه کشور یا نباید وارد موضوعات و شخصیتهای تاریخی شود یا زمانی که این اتفاق افتاد باید بیطرفی خود را حفظ کرده و اجازه دهد تاریخ با شفافیت و بدون اعمال سانسور روایت شود چون نمیتوان به مردم تاریخی را نشان داد که در واقعیت آن شک یا حذف و اضافات آن زیاد است.
- به نظر من جوانان ما باید آینده را ببینند و نگاهشان به آینده باشد اما درست مانند زمانی که رانندگی میکنی و باید نگاهت به روبهرو باشد اما برای امنیت بیشتر از آینه، عقب را هم نگاه کنی؛ جوانان هم باید برای ساخت آینده شفاف و روشن حتما تاریخ و گذشته را بدانند تا بتوانند آیندهای شفاف بسازند.
- نمیتوان به گذشته نگاه نکرد و شخصیتهای موثر تاریخ ایران را نشناخت و آینده خوبی ساخت. دکتر قریب و همدورههای او را جوانان حتما باید بشناسند و سریال روزگار قریب برای شناساندن این شخصیت گام موثر و خوبی است.
کاش «قریب» سیاسی نمیشد
آقای عیاری با تیزهوشی و خلاقیت در سریال دکتر قریب نه تنها زندگی این شخصیت مهم را به تصویر کشید بلکه شخصیتهای معاصر و مهم دوره او را هم به مردم معرفی کرد؛ شخصیتهایی مانند دکتر سیاسی و مهندس بازرگان و بقیه هر چند خیلی کم در این سریال حضور داشتند اما آقای عیاری با روایت بخشی از دیدگاههای اجتماعی و سیاسی آنها و تاثیرشان بر روند زندگی دکتر قریب و انتخابهای او، به این شخصیتها ادای دین کرد.
دکتر قریب، آدم باسواد و بامعلوماتی بود. هم به علوم حوزوی و مذهب آشنایی داشت و هم غرب و علوم این خطه را میشناخت. آقای قریب هم پزشک بود و هم روشنفکری که با این ایده جلو میرفت که میتوان با استفاده از رهآوردهای غرب، ایران پیشرو ساخت. اما این ایده شکست خورد شاید به این دلیل که ایشان و همعصرانش در تحلیل غرب و دستاوردهایش افراط کردند یا نگاهشان به سنت و مذهب عالمانه نبود.
معتقدم اگر دکتر قریب روی شاخه پزشکی متمرکز میشد و وارد جریانات سیاسی نمیشد، موفقتر بود اما ایشان نگاهش فرهنگی و بر این باور بود که اصلاحات اجتماعی از مسیر اصلاحات فرهنگی عبور میکند به همین دلیل نمیتوانست در این مسیر وارد جریانات سیاسی نشود.
او شخصیتی بود که نمیتوانست در قبال اتفاقات اجتماعی بیتفاوت باشد. فرد آگاهی بود و اصلاحاتی که مدنظر داشت، قابل قبول بودند و باید انجام میشدند اما کار از جایی لنگید که نگاهش مانند بقیه همدورهایهایش بیشتر از آنکه به داخل باشد به غرب بود.
اتفاقاتی که در زمینه درمان و پزشکی در کشور رقم زد بینظیر است و او را میتوان یکی از پیشگامان پزشکی نوین در ایران دانست. نامش و فعالیتهایش برای همیشه در تاریخ ایران ثبت شده و خواهد ماند و همه ما به دکتر قریب احترام گذاشته و خواهیم گذاشت.
انتهای پیام/