اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

دیگر رسانه ها

مرجعیت خاتمی کاهش یافته است/ وجوه نظری اصلاح‌طلبان لیبرالیزه شده / گفتمان اصلاحات دچار بحران است

سعید مدنی،فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت: به نظر من در مرحله اول علت حضور‌نداشتن اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس فعلی را باید ناشی از بن‌بست استراتژیک اصلاحات دانست.

مرجعیت خاتمی کاهش یافته است/ وجوه نظری اصلاح‌طلبان لیبرالیزه شده / گفتمان اصلاحات دچار بحران است

به گزارش گروه دیگر رسانه‌های خبرگزاری فارس، سعید مدنی، فعال سیاسی اصلاح‌طلب با روزنامه شرق گفتگویی داشته است که مهمترین بخش‌های آن در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

ایستادن پشت روحانی سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان را به باد داد

ایستادن اصلاح‌طلبان پشت نیروهایی مثل آقای روحانی که قادر نیستند در چارچوب سیاست‌های اصلاح‌طلبان عمل کنند، ریسک بزرگی بود که سرمایه اجتماعی آنها را تا حد زیادی بر باد داد.

امروز شکست‌های دولت روحانی به‌درستی پای اصلاح‌طلبان نوشته می‌شود و دور از واقع هم نیست. اصلاح‌طلبان تا اواسط دور دوم دولت آقای روحانی کمترین مرزبندی با ایشان نداشتند.

استراتژی رفرمیستی اصلاح‌طلبان به بن بست رسید

- استراتژی رفرمیستی اصلاح‌طلبان زمانی که آقای خاتمی در پایان دوره دوم ریاست‌ جمهوری‌اش گفت رئیس‌جمهور فقط یک تدارکاتچی است، به بن‌بست رسید.

- این جمع‌بندی صادقانه آقای خاتمی از دو دوره تلاش برای پیشبرد اصلاحات بود و همان موقع باید اصلاح‌طلبان به فکر بازبینی استراتژی‌شان می‌افتادند؛ اما چنین نشد و امروز این بن‌بست استراتژیک بیش از هر زمان دیگر به‌ویژه با تجربه دولت آقای روحانی پیش‌روی آنان قرار گرفته است.

- به نظر من در مرحله اول علت حضور‌نداشتن اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس فعلی را باید ناشی از بن‌بست استراتژیک اصلاحات دانست. به‌علاوه تصمیمات اشتباه مکرر اصلاح‌طلبان بعد از دولت آقای خاتمی و پذیرش مسئولیت نمایندگانی که هیچ تعهدی به اصلاحات نداشتند، طبیعتا پایگاه اجتماعی آنها را دچار ریزش جدی کرد.

گفتمان اصلاحات دچار بحران است

- هیچ‌وقت اصلاح‌طلبی گفتمان واحد نداشت. موفقیت‌نداشتن شورای عالی اصلاح‌طلبان یا تلاش برای تدوین مانیفست اصلاح‌طلبی ناشی از همین تکثر و پراکندگی است. به‌علاوه امروز گفتمان اصلاح‌طلبی بیش از هر زمانی دچار ابهام و تناقض و بن‌بست است.

- گفتمان اصلاح‌طلبی هیچ‌وقت یک چارچوب مشخص نداشت و از جنبه نظری هم اصلاح‌طلبان فاقد بنیه کافی برای تبیین چارچوب نظری‌شان بودند. در جریان اصلاح‌طلبی ترکیبی از لیبرال تا سوسیال، از محافظه‌کار نزدیک به اصولگرا تا رادیکال متمایل به ملی-مذهبی را می‌بینیم. از سوی دیگر بن‌بست اساسی، بن‌بست سیاسی و استراتژیک اصلاح‌طلبی و مشی رفرمیستی است که در یک فرایند بیش از 20 سال نشان داده پاسخ مناسبی برای حل مسائل جامعه ایران ندارد.

- این گفتمان دچار بحران است و قادر نیست با زبان مشخصی با طبقات جامعه گفت‌وگو کند. به نظر من آنچه از اصلاح‌طلبی باقی مانده، مشی خشونت‌پرهیز آن است؛ چیزی که تقریبا در بین نیرو‌های اجتماعی ایران مشترک است. در‌واقع تنها مؤلفه اصلاح‌طلبی که امروز می‌شود از آن دفاع کرد، خشونت‌پرهیزی و دنبال‌کردن تغییرات با مشی خشونت‌پرهیز است؛ اما اگر اصلاح‌طلبان بخواهند به‌صورت جامع مؤلفه‌ها و مختصاتشان را تعریف کنند، با مشکلات جدی در مواضع اقتصادی، مواضع استراتژیک و چشم‌انداز روبه‌رو می‌شوند.

مرجعیت خاتمی کاهش یافته است

- متأسفانه به نظر می‌رسد مرجعیت آقای خاتمی هم تا حدی در میان اصلاح‌طلبان و جامعه ایران کاهش یافته و البته مسئولیت این وضعیت تا حدود زیادی متوجه عملکرد خودشان و مشاوران و کسانی است که طرف مشورت ایشان بوده‌اند؛ بنابراین امروز ما انشقاق و تفرق را در گفتمان اصلاح‌طلبی بیش از همیشه می‌بینیم. به‌همین‌خاطر به نظر من در انتخابات 1400 شکاف بین اصلاح‌طلبان بیش از گذشته نمودار می‌شود؛ مگر اینکه نیروی جدیدی در اصلاح‌طلبان بتواند گفتمان اصلاح‌طلبی را متناسب با شرایط امروز ایران نوسازی و باز‌تعریف کند.

 وجوه نظری اصلاح‌طلبان لیبرالیزه شده 

- نیروهایی که درون جنبش اصلاحات بودند، با خاستگاه‌ها و چشم‌انداز‌های متفاوتی وارد این جنبش شدند؛ بعد از آن هم که جنبش اصلاح‌طلبی تبدیل به اصلاح‌طلبان یا نیرو‌های اصلاح‌طلب شد و از موضع جنبشی فاصله گرفت، رابطه آنها با پایگاه اجتماعی‌شان ضعیف شد و تبدیل به نیروی سیاسی نخبه‌گرا شدند و چون استراتژی روشنی هم نداشتند، اصولا نیروی متزلزلی شدند که کارایی‌شان منحصر به انتخابات شد. پس به این اعتبار اصلاح‌طلبان نتوانسته‌اند خودشان را با مطالبات و خواسته‌های امروز طبقه متوسط هماهنگ کنند؛ زیرا از اصلاح‌طلبان صدای واحدی بلند نشد که به گوش طبقه متوسط برسد. برای مثال در انتخابات اخیر مجلس، اصلاح‌طلبان ناچار شدند به دنبال طبقه متوسط و طبقات فرودست حرکت کنند و از شرکت در انتخابات انصراف دهند؛ البته به استثنای کارگزاران که در آن مقطع بین منافع طبقاتی خودش و تمایل غالب طبقه متوسط، اولی را برگزید و منتظر اصلاح‌طلبان نشد.

- فرایند طی‌شده از سوی اصلاح‌طلبان به‌عنوان یک نیروی اجتماعی، نشان از عدم موفقیت و ناکامی دارد. اصلاح‌طلبان با وجود امکانات، منابع و نیروی اجتماعی‌ای که داشته‌اند اکنون موقعیت مناسبی ندارند. یکی از وجوه نظری که اصلاح‌طلبان را لیبرالیزه کرد، چشم‌بستن بر پیوند توسعه اقتصادی و سیاسی و نادیده‌گرفتن مسائل معیشتی مردم بود. با وجود این، شاهد تجدید‌نظرهایی در برخی اصلاح‌طلبان هستیم که امیدوارم حاصل جمع‌بندی آنها از تجربه 25ساله‌شان باشد. آنها اخیرا به مسائل اجتماعی و اقتصادی بیشتر توجه می‌کنند و گرایش لیبرال اقتصادی در میان آنها در‌ حال افول است.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول