به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، روزنامه کیهان گفتوگویی با دکتر فریدون عباسی، رئیس کمیسیون انرژی مجلس انجام داده است که بخشهای مهم آن در ادامه میآید.
خیلی در کار جدی بود
خیلی در کار جدی بود. تجهیزاتی را برای پدافند هستهای خریده بودیم و او آمادگی لازم را پیدا کرد که تجهیزات را در اختیار بگیرد و در مدت کمتر از دو سال به متخصص درجه یک کشور در کار با آشکارسازها و سیستمهای الکترونیک هستهای تبدیل شد. طوری که وقتی استاد بنده به او مراجعه کرد، تایید کرد که آقای فخریزاده در حوزه اندازهگیری تابشهای هستهای بیشتر از او میداند.
از خارجیها بینیازمان کرد
دکتر فخریزاده بسیار انسان دقیق و باحوصلهای بود. حدود شش سال در آزمایشگاه کار علمیکرد و روشهای جدیدی برای کشف عناصر پرتوزا پیدا کرد. به همین دلیل خیلی نیاز نبود که ما به خارج مراجعه کنیم و یا از خارجیها استفاده کنیم.
او توانست مراکز علمی را تقویت کند و در دورانی که دانشگاهها در رخوت به سر میبردند و یا منابع مالی کمی داشتند افراد و مراکز علمی را پشتیبانی کند. از جمله افرادی چون شهید علیمحمدی، شهید شهریاری، شهید رضایینژاد و بنده، که مدت ۳۳ سال افتخار همکاری با ایشان را داشتم.
با وجود اینکه خودش استاد بود مانند یک شاگرد سر کلاس مینشست
شهید فخریزاده در جایی با من شروع کرد، در دوره دکتری هم بنده استادش بودم و با وجود اینکه سنی از او گذشته بود دوره دکتری را خیلی جدیتر از افرادی کار کرد که نصف ایشان سن داشتند.
با اینکه محافظ داشت، به موقع در کلاسها شرکت میکرد، تمرین حل میکرد، در بحثها مشارکت علمی داشت و این مسائل، برای جوانها عجیب بود، چون اسم او را شنیده بودند؛ ولی منش او را ندیده بودند. با وجود اینکه خودش استاد بود مانند یک شاگرد سر کلاس مینشست.
فخریزاده انقلابی بود و انقلابی ماند
کلا ما نظامی سیاسی نیستیم، ما انقلابی هستیم. آقای فخریزاده انقلابی بود و انقلابی ماند. پاسدار بود و پاسدار انقلاب اسلامی، یعنی جایی که انقلاب اسلامی نیاز دارد برود برایش بجنگد، یک جا نیاز دارد که با گروههای افراطی و تروریست برخورد کند، یک جا عرصه علمیست و وارد این عرصه میشود.
آقای فخریزاده مدرس فلسفه علم بود، در این زمینه محقق بود و مباحثاتی هم در رابطه با فلسفه علم با شهید علیمحمدی داشت و روزی که شهید علیمحمدی شهید شد، در حال رفتن به جلسه فلسفه علم با آقای فخریزاده بود.
همیشه به روز بود
در عین اینکه آقای فخریزاده یک فیزیکدان بود و تمرکز او روی موضوع هستهای بود، روی موضوعات دیگر هم کار میکرد؛ چون صنعتهستهای که فقط رادیواکتیویته نیست، فناوری هستهای همه چیز درون خود دارد؛ مکانیک، برق، متالوژی، شیمی و...
آقای فخریزاده قدرت این را پیدا کرده بود که مدیریت علمی بکند، کنترل پروژه بداند، تا حد زیادی مهندسی صنایع میدانست. روشهای مدیریت منابع انسانی میدانست. به نرمافزارهای کنترل پروژه مسلط بود. کارهای کامپیوتری را خیلی دقیق انجام میداد. بهتر از هر عالم و مدیری در کشور از کامپیوتر استفاده میکرد. برای برنامهریزیها از برنامههای کنترل پروژه استفاده میکرد و همیشه به روز بود.
از قبل انقلاب فعال بود
شهید فخریزاده از قبل از انقلاب فعال بود. در سازماندهی تظاهرات، در دبیرستان یا در دانشگاه فعال بود و در دوران قبل از دفاع مقدس، زمانی کهاشرار در غرب فعالیت میکردند، به غرب کشور رفت و برای دفاع از انقلاب مبارزه کرد.
ما بدون اینکه مطلع باشیم با هم در عملیات رمضان حضور داشتیم. من واحد مهندسی و مسئول مهندسی چند محور بودم. و شهید هم رزمندهای بود که در جبهه حسینیه و پاسگاه زید مبارزه میکرد. بعدها که با هم همسفر بودیم یا کار میکردیم، صحبت دوران جنگ میشد و متوجه شدیم، در آن دوران هر دو در یک جبهه بودیم. و اینها باعث تعمیق دوستی و همکاری ما شد. در کل، چه در تثبیت سیاسی نظام و چه تثبیت علمی فنی در دوره پیشرفت کارساز بود.
هیچگاه احساس نیاز نکرد که خارج درس بخواند
آقای فخریزاده در داخل کشور درس خواند و هیچگاه احساس نیاز نکرد که خارج درس بخواند.
زندگی سادهای داشت. اوایل آشناییمان حتی ماشین نداشت و با اتوبوس رفت و آمد میکرد. در صورتی که از محل سکونتش تا محل کار یک ساعت و نیم فاصله بود. درآمدش هم اجازه نمیداد که سوار تاکسی شود. بعدها یک ژیان دست چندم خرید.
یک خانه اجارهای داشت. وقتی کارش دیده شد، خانه سازمانی در اختیارش قرار گرفت؛ ولی وسایل خانهاش خیلی ساده بود. آن زمان برای خرید یک فرش یا تلویزیون مشکل داشت؛ اما روی پای خودش ایستاد. کسی کمکش نکرد و با همان حقوق زندگی را میگذراند. هیچ وقت هم دست به کارهای اقتصادی نزد. از صبح تا شب سر کارش بود و به کارش عشق میورزید و سطح زندگیاش مانند سایر افراد جامعه، کم کم بعد از ۴۰ سال کار کردن رشد کرد.
دولتیها نمیخواهند به هیچ طریقی «برجام»شان به هم بخورد
اینکه دغدغه داشتم هستهای بودن شهید انکار نشود برای این بود که نمیخواستند اصلا راجع به هستهای صحبت شود.
دولتیهای ما از اسم هستهای وحشت دارند. اینها نمیخواهند به هیچ طریقی «برجام»شان به هم بخورد. یعنی نمیخواهند باختن در این قمار را قبول کنند.
به مطبوعات و صداوسیما فشار آوردند یا از طریق برخی افراد در شورای عالی امنیت ملی اقدام کردند که مبادا این ترور به عنوان ترور هستهای شناخته شود. میخواستند مسئولیت ایشان را پنهان کنند.
ما این جریان فکری را در ترور شهید رضایینژاد هم داشتیم
ما این جریان فکری را در ترور شهید رضایینژاد هم داشتیم. یعنی در تابستان سال ۹۰ که این ترور انجام شد، برخی افراد که مسئول هم بودند، میخواستند ترور شهید را دعوای شخصی جلوه بدهند.
میگفتند دانشجوی خواجه نصیر بوده. دروغ نگفتند، دانشجوی خواجهنصیر بود؛ اما اگر کسی به سن و سال شهید توجه میکرد به قبلش نگاه میکرد که دانشجوی کجا بوده و چرا نرفته و دوباره وارد دانشگاه خواجه نصیر شده و چه جور متخصصی بوده، متوجه میشد که موضوع چیز دیگری است.
آقای رضایینژاد هم عضو وزارت دفاع بود و در تشکیلاتی زیر نظر آقای فخریزاده فعالیت میکرد، تشکیلاتی که منافقان و صهیونیستها و MI6 انگلستان روی آن کار میکردند.
به اسم تنشزدایی میخواستند فخریزاده را برکنار کنند!
چرا با کلمه هستهای مخالفند، چرا میترسند؟ وقتی مجبور شدند بگویند دفاعی است، گفتند که در زمینه واکسن و کیت کرونا کار میکرده. چون مردم این روزها درگیر کرونا هستند. خب دشمن به ما میخندد.
دشمنان ما که میدانند چه کسی را زدهاند و او چکاره بوده است. رژیم صهیونیستی خیلی از آن (صنعت هستهای) میترسد؛ چون میداند که محل اقتدار ما است. جایی است که نوآوریهای دفاعی را دنبال میکند.
عدهای در داخل هم میترسند. چون خارجیها نگران اینجا هستند، ناراحتند. میخواهند اینجا را تعطیل کنند، میخواستند آقای فخریزاده را هم برکنار کنند که اصلا نامش را پاک کنند و هیچ جایی نباشد، چون دنبال تنشزدایی هستند. به جای اینکه تهدیدزدایی کنند!
سردمداران این نظریه همینهایی هستند که میبینید؛ این برجامیها، سردمداران تنشزدایی منسوخ هستند. با یک نظریه منسوخ در روابط بینالملل میخواهند مملکت را به افتضاح برسانند و امثال آقای فخریزاده را کنار بگذارند.
هر جایی که بنده خدا کم بیاورد خدا خودش وارد عمل میشود. خدا عزتی که آقای فخریزاده شایسته آن بود را به او داد. حیف بود آقای فخریزاده شهید نشود. وگرنه این جماعت حتما او را برکنار و اسمش را هم پاک میکردند.
مردم گول برخی جریانات سیاسی را نخورند/ با پررویی تمام هنوز هم دنبال «جو بایدن» هستند
تا زمانی که نظریه مقاومت در ایران غالب نشود، ما با این اعوجاجها روبهرو هستیم. شما باید به مردم آگاهی بدهید که گول برخی جریانات سیاسی را نخورند. همانها که میگویند پیروان نظریه مقاومت میخواهند در پیادهروها دیوار بکشند. تا زمانی که آنها سر کار باشند، همین آش و همین کاسه است و وضعیت اقتصادی هم همین است.
اینها آمدند لولو درست کردند؛ اگر رئیسی بیاید دلار ۵ هزار تومان میشود. اینها اگر وجدان داشتند زمانی که دلار ۱۰ هزار تومان شد، باید از خجالت فرار میکردند؛ ولی با پررویی تمام ایستادند و هنوز هم دنبال «جو بایدن» هستند. هنوز هم دنبال مذاکره هستند.
فضایی و موشکی را هم میخواستند تعطیل کنند
اینها هستهای را تعطیل کردند. فضایی و موشکی را هم میخواستند تعطیل کنند؛ ولی نتوانستند. جبهه مقاومت نگذاشت که اینها این کارها را انجام دهند، وگرنه تا به حال قدرت موشکی و منطقه و همه چیز را داده بودند.
انتهای پیام/