اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  غرب از نگاه غرب

چرا حلقه درونی دمکرات ها نمی تواند به میلیاردرها «نه» بگوید؟

همانطور که سناتور الیزابت وارن اشاره کرده: «عدم مخالفت با یک دستور کار بی طرفدار و بزدلانه که ثروتمندان و افراد ذینفوذ را بیشتر تثبیت می کند، ما را به دودستگی بیشتر، خشم بیشتر، نابرابری بیشتر و حتی چاله ای بزرگ تر رهنمون می شود که باید از آن بیرون بیاییم..»

چرا حلقه درونی دمکرات ها نمی تواند به میلیاردرها «نه» بگوید؟

گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: آیا تازه ترین اشاره به نبوغ مایکل بلومبرگ میلیاردر در ارتباط با سیاست های راهبردی را شنیده اید؟ شاید از خودتان بپرسید مایکل بلومبرگ و ذکاوت سیاسی؟
همان مایکل بلومبرگی که مجبور شد در سال 2001  برای انتخاب شدن به عنوان شهردار نیویورک برای هر رای 99 دلار هزینه کند و چهار سال بعد برای انتخاب مجدد برای هر رای 112 دلار و برای دور سوم حتی بیشتر – 174 دلار در هر رای- خرج کند؟
همان مایکل بلومبرگی که 900 میلیون دلار را برای کسب محبوبیت لازم جهت به دست آوردن نامزدی دمکرات ها در انتخابات ریاست جمهوری سال 2020 هزینه کند و پیش از آنکه با عنوان  «شکست یک میلیاردر» از گردونه بیرون بیفتد، تنها توانست آرای ساموآی آمریکا را کسب کند؟
همان مایکل بلومبرگی که پاییز امسال با یک طرح 100 میلیون دلاری برای آوردن این ایالت پشت سر جو بایدن با عجله به فلوریدا رفت و بار دیگر به شکل فاحشی شکست خورد؟

بله ذکاوت راهبردی همین مایکل بلومبرگ، دست کم به گفته کله گنده های حزب دمکرات در فلوریدا. چند روز پیش آنها طی کنفرانسی ایالتی با افتخار اعلام کردند که شکست  آنها در به دست آوردن آرای فلوریدا، در واقع یک «خدعه» سیاسی هوشمندانه با کمک بلومبرگ بوده که کارزار ترامپ را ترسانده تا منابع خود را بیشتر در فلوریدا – ایالتی که ترامپ به راحتی توانسته در آن برنده شود- به جای غرب میانه علیا که بیشتر رقابتی بود هزینه کند.
یک «خدعه» هوشمندانه؟ جدی می گویید؟ آیا رئیس جمهور پیشین باراک اوباما وقتی پذیرفته چند روز با ارزش آخر کارزارهای انتخاباتی را در فلوریدا صرف کند، از این «خدعه» آگاه بوده؟ آیا اینکه اوباما، این بهترین جانشین بایدن در مبارزات انتخاباتی او، وقت کافی را در این ایالت «می دانیم که بازنده ایم» سر کرده هم بخشی از این نیرنگ بوده؟
به نظر می آید که طرح موضوع این «خدعه» بیشتر در تلاش برای حفظ وجهه بخشی از عوامل حزب دمکرات مطرح شده باشد که میلیون ها دلار از پول بلومبرگ را به هدر داده اند. البته کاملا قابل درک است که محارم سیاسی در درون حزب دمکرات- و آن کهکشان نظرسنجی کنندگان، مشاوران و خریداران رسانه ای که دور آنها حلقه می زنند- از اینکه می کوشند تا میلیاردرهایی چون بلومبرگ با ذکاوت به نظر آیند، منافعی شخصی می برند. آنها کاری می کنند که میلیاردرهای کمک کننده با جیب های بزرگشان فانتزی های سیاسی شان را تحقق بخشند.

اما در اینجا مشکل از طبقه محارم سیاسی که دلارهای این میلیاردر را بالا می کشند و شخصیت وی را باد می کنند فراتر می رود. به نظر می رسد که این محارم سیاسی یک فرض اساسی پشت توانگرسالاری را به مردم می فروشند: اینکه ثروتمندترین های ما چیزی حقیقتا خاص برای عرضه کردن دارند. ایده محوری پشت این کار این است که ابرثروتمند حتما ابرهوشمند هم هست. وگرنه چطور امکان ثروتمند شدنش وجود داشت؟ در واقع «ذکاوت» هم موجودیت میلیاردرهای ما را توضیح می دهد و هم این موجودیت را توجیه می کند.
به گزارش سی ان بی س حمله بلومبرگ به فلوریدا عملا رهبران حزب دمکرات در این ایالت را واداشته تا «به طور  خصوصی بیشتر متقاعد شوند که در حال باختن انتخابات به ترامپ هستند.» چطور ممکن بود نبازند؟ آنها یک میلیاردر باذکاوت را در طرف خودشان داشتند.
در زندگی واقعی، میلیاردرها هیچ نبوغ و ذکاوت استثنایی را به روند سیاسی نمی آورند. آنها میلیون میلیون های خود را می آورند. آنها  دسته های بزرگ پول نقدی را می آورند که می تواند نتایج انتخابات را منحرف و ثروت های خودشان را ضمانت کند. شاهد آنکه غول های فناوری ما در پاییز امسال200 میلیون دلار در یک ابتکار انتخاباتی برای از بین بردن حمایت های کارگران موقت حوزه اینترنت هزینه کردند.
و حتی بدتر آنکه این دلارها یک پتوی خیس ایدئولوژیک خفه کننده را روی کارزارهایی انداخت که نامزدهای حزب دمکرات به پیش می بردند. برای مثال در رقابت های انتخاباتی پاییز امسال جو بایدن و کاملا هریس رسما در پلتفرمی مبارزه می کردند که بسیاری از تحلیلگران  آن را «مترقی ترین سند بیرون آمده از یک حزب ملی بزرگ در تاریخ آمریکا» می دانستند. ایده های مطرح در این پلتفرم – همه چیز، از حداقل دستمرد 15 دلاری  و خاتمه دادن به تخفیف های مالیاتی برای غول های سرمایه تا «بدون شهریه کردن» کالج ها و دانشگاه های دولتی برای اکثر دانشجویان- از کارگروه های مشترکی بیرون آمده بود که  جناح های چپ و میانه رو این حزب را کنار هم قرار داده بود.

اما کارزارهای نامزدهای دمکرات در تمام مناصب عملا از هر چیزی که ممکن بود راحت ترین های ملت را آشکارا ناراحت کند دوری می کردند و به دونالد ترامپ و دوستانش اجازه دادند ژست قهرمانان مردمان عادی را در برابر نخبگان بسیار پرقدرت آمریکا بگیرند. ترامپ بدون زحمت تا یک قدمی برنده شدن آمد. بسیاری از رفقای به مخاطره افتاده اش هم برنده شدند.
اکنون صاحبنظران ملی متعددی بر به قدرت رسیدگان جمهوریخواه خشم گرفته اند که چرا پس از انتخابات تسلیم تمام خواسته های خودشیفته وار دونالد ترامپ شده اند. اما کسی به محارم حزب دمکرات که عمدتا به خواسته های ذینفع های ابرثروتمندشان تن داده اند چیزی نمی گوید. این وضعیت باید تغییر کند.
همانطور که سناتور الیزابت وارن اشاره کرده: «عدم مخالفت با یک دستور کار بی طرفدار و بزدلانه که  ثروتمندان و افراد ذینفوذ را بیشتر تثبیت می کند، ما را به دودستگی بیشتر، خشم بیشتر، نابرابری بیشتر و حتی چاله ای بزرگ تر رهنمون می شود که باید از آن بیرون بیاییم..»
جرج مانبیوت تحلیلگر گاردین نیز می افزاید: «در صورتی که بایدن مردم را در برابر الیگارش هایی که بر کشور سیطره دارند متحد نکند، مردم همچنان  در برابر همدیگر دو دسته و متفرق باقی خواهند ماند.»
نویسنده: سم پیتزیگاتی (Sam Pizzigati)  نویسنده و از سردبیران  Inequality.org
منبع: https://b2n.ir/625410

انتهای پیام. 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول