به گزارش خبرگزاری فارس از رشت، جنگ همواره و همیشه با سختیها و ویرانیها همراه است و در آن عدهای به مقام شهادت نائل شده و عدهای اسیر یا جانباز میشوند چراکه دفاع، تضمینکننده استقلال و آزادی کشور شده است.
نظام ۴۰ ساله جمهوری اسلامی در طول تاریخ انواع جنگ، توطئه، تحریم و ترور و آنهم باهدف نابودی نظام مقدس جمهوری اسلامی به خود دید ولی ایران مهد مردمان دلیری است که با خون پاک خود اجازه جدایی یک متر از خاک وطن را به رژیم تادندانمسلح بعث ندادند.
در اوایل انقلاب رژیم بعث عراق با حمایت کشورهای بلوک شرق و غرب و با تمام قوا به خاکهای پاک جمهوری اسلامی که با خوندلهای فراوان به پیروزی رسیده بود حمله کرد ولی درحالیکه گمان میکرد میتواند یکهفتهای تهران را محاصره کند از همان ابتدا با رشادتهای مردم سوسنگرد مواجه شد مردمی که از جان و زمینهای کشاورزی خود گذشتند ولی اجازه ندادند تا رژیم صدام حسین بتواند بهراحتی به خاک کشور نفوذ کند.
بعد از شروع دوران دفاع مقدس بسیاری از جوانان از خوشیهای روزمره خود گذشته و دعوت امام راحل (ره) و پروردگار را لبیک گفته و عازم جبهه حق علیه باطل شدند و با رشادت و خونهای رنگین خود اجازه جدایی یک متر از خاک وطن توسط استکبار را نداند.
بعضی از این شهیدان خوشنامی را گمنامی دیده و بیهویت به شهادت رسیدند زیرا قلب و ذهن خود را آماده دیدار سیدالشهدا کرده و برخی درست در بزنگاههای حساس که عدهای خون شهیدان را به فراموشی میسپارند بعد از ۳۵ سال شناساییشده و حال و هوای شهر و کشور را علیاکبری میکنند.
صبح روز سهشنبه خبری بسیار مهم از سوی علی مرزبند مسؤول امور ایثارگران سپاه قدس گیلان مبنی بر شناسایی یک شهید تازه تفحص شده اهل گیلان رسانهای شد.
شهید فرمان پور یعقوب متولد سال ۴۴ شهرستان تالش بوده و از سربازان لشکر ۲۱ نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی در تاریخ ۲۳ بهمن سال ۶۴ در آبادان به شهادت رسید.
بعد از شنیدن این خبر ما که هیچ نسبت نسبی و سببی با این شهید نداشتیم برای ما بسیار خوشحالکننده و امیدبخش بود حال چه برسد به پدر و مادر این شهید که چندین سال چشم به زنگ در دوخته تا یک فردی خبری از شهید برای آنان بیاورد آری دیگر از امروز پدر و مادر شهید تازه تفحص شده فرمان پور یعقوب میتوانند شبهای جمعه به مزار فرزند شهید خود رفته آن را به آغوش گرفته و با فرزند شهید خود درد و دل کنند.
وقتی برای کسب اطلاعات از فرمان پور یعقوب با دوستان وی تماس گرفتم به یک نکته عجیب و آنهم اهل تسنن بودن این شهید بود که بسیار مرا در فکر فروبرد و با خود گفتم چه حکمتی در شناسایی این شهید اهل تسنن در این برهه حساس از جامعه است.
اهل تسنن در دوران دفاع مقدس ۱۱ هزار شهید را تقدیم نظام مقدس جمهوری اسلامی کرده و این موضوع نشانهای از بصیرت رزمندگانی است که بهدوراز تعصبات مذهبی بر سر اهداف مشترک ملی و دینی خود ایستادهاند و برخلاف آن چیزی که رسانههای بیگانه تلاش برای اثبات آن بهعنوان جنگهای شیعه و سنی در منطقه دارند، افق دیدشان بلند و دوراندیش هستند و باهدف مبارزه با دشمن مشترک مسلمانان در دنیا خونهای زیادی دادهاند.
از صبح روز شنبه وقتی برای تهیه گزارش از مراسم تشییع وارد مرکز آموزشهای تخصصی نیروی دریایی ارتش جمهوری اسلامی در شهرستان رشت شدم حس و حال عجیبی در آنجا حاکم بود یکی در حال آمادهسازی مراسم بوده و یکی از فرماندهان قبور شهدای گمنام را با گلاب میشوید و وقتی دلیل این کار را از او پرسیدم اشک از چشمانش خارج و میگوید جوان ما هرچه داریم از این شهیدان است.
هر چه ساعت به عقربههای ساعت ۹:۳۰ صبح نزدیک میشود بیتابیها از دیدن رفیق شهید بیشتر و به خیل جمعیت افزوده میشود تا شهید همرزم خود وداعی باشکوه کنند آری امروز همه مردم گیلان خود را به رشت رساندند تا با آخرین نجواهای خود را با این شهید انجام دهند.
وقتی با چند دقیقه تأخیر شهید فرمان پور یعقوب وارد مرکز آموزشهای تخصصی نیروی دریایی باقرالعلوم (ع) ارتش در رشت شد مداح نوای کجایید ای شهیدان خدایی سر داده و تمامی افراد حاضر در این مرکز در حال و هوای خود سیر کرده و با خدای خود راز و نیاز میکردند.
بعد از گذشت چند دقیقه با صحنههایی بسیار زیبا مواجه شدم، یکی از سربازان با چفیه ای در دست به سمت تابوت این شهید حرکت کرد تا این چفیه را متبرک به شهید کند، فردی دیگر از لابهلای جمعیت خود را به نزدیکی این شهید میرساند تا از او شفاعت خود را درخواست کند.
زمانی که تابوت شهید را وارد حیاط مرکز فرماندهی آموزشهای تخصصی نیروی دریایی باقرالعلوم (ع) ارتش جمهوری اسلامی کردند غلغلهای عظیم به راه افتاد و گویی دلهای بیقرار کربلایی شده و یا فکه و مجنون کرده بودند.
هرچه تابوت فرمان پور یعقوب قصه ما به محل تشییع و مراسم نزدیکتر میشد اشک از چشم افراد حاضر درصحنه جاری و همه باهم همنوا با مداح شعر کجایید ای شهیدان خدایی را سر دادند و اینجا بود که قلب همه سربازان با ترکیدن بغض برادر و دوستان شهید شکست.
وقتی به مزار شهدای گمنام مرکز فرماندهی آموزشهای تخصصی نیروی دریایی باقرالعلوم (ع) ارتش جمهوری اسلامی رسیدم هرکسی در حال خود بوده و یکگوشه کار را در دست گرفته، یکی این مکان مقدس را جارو میکند، یکی قبور شهدا را تمییز میکند، یک فرد بیرقهای عزای حضرت زهرا (س) را وصل میکند تا بتوانند این مکان مقدس را آماده میزبانی و پذیرایی از رفیق شهید خود کنند.
در اواسط این مراسم به سمت یکی از دوستان شهید فرمان پور یعقوب که گوشهای تنها نشسته بود رفته و درحالیکه عکس رفیق شهید خود را در دوستانش داشت از او پرسیدم رفیقت را بعد از ۳۵ سال زیارت کردی حس و حالت چیست؟ او گفت ای جوان تو چه میدانی دلتنگی برای رفیقی که یکعمر و از دوران کودکی با وی خاطره داری یعنی چه تو چه میدانی وقتی نمیتوانستی هنگام دلتنگی برای رفیق شهیدت به کجا بروی یعنی چه
او میگوید مدتها من بهعنوان رفیق و خانواده فرمان پور یعقوب منتظر پسرشان هستند تا برای آخرین بار چهره زیبای او را که فقط چند تیکه استخوان از آن باقیمانده است را ببینند.
این دوست شهید میگوید فرمان پور یعقوب از دوران نوجوانی و کودکی عاشق شهادت و فدا کردن جان خود در راه پروردگار بود و اکنون پس از ۳۵ سال به استان خود و کشور خود برگشته است.
در حال خداحافظی از همرزم و رفیق شهید بودم که ناگهان چشمانم بهصورت پر از اشک برادر شهید فرمان پور یعقوب برخورد و به سمتش رفتم و گفتم خوشحالی که به دیدار برادرت بعد از ۳۵ سال آمدهای که با گفتن این جمله من و با آن چشمان اشکبار گفت: در طی این چند سال شاهد بیقراریهای مادر و پدرم بودم که هر بار هر شهیدی را تفحص میکردند دلتنگیهایشان برای پسر خود بیشتر شده و با خدای خود راز و نیاز میکردند
برادر شهید میگوید شب جمعهای نبوده که مادرم به مزار شهیدان گمنام نرفته باشد زیرا تصور داشت که یکی از این شهیدان پسرش است و وقتی خبر شناسایی شدن پسر خود را شنید دستانش را رو به آسمان برده و خدای خود را شکر کرد.
بعد از شنیدن این جمله با خود گفتم بهراستی مادران و پدران شهید چه زیبا حضرت زینب (س) و امام سجاد (ع) را سرلوحه صبر و استقامت خود قرار داده و حتی یکبار هم به پروردگار گلهمندی نکردند.
سربازان، فرماندهان و همه افراد حاضر در مراسم تشییعجنازه شهید فرمان پور یعقوب باعجله و هیاهو سعی دارند خود را به تابوت رسانده و سهمی درحرکت دادن این شهید عزیز داشته باشند زیرا همیشه این صحنهها در فیلم و عکسها دیده ولی هماکنون خودشان بخشی از این اتفاق هستند.
امروز در مراسم تشییعجنازه شهید فرمان پور یعقوب فقط اشک بود و اشک، امروز افرادی دیدم که بهدوراز هرگونه جناحبندیهای سیاسی با خانواده شهید اشک میریختند، امروز برادری را دیدم که بعد ۳۵ سال بهجای عکس با جنازه برادر خود درد و دل میکند، امروز رفیقی را دیدم چنان از داغ رفیق شهید خود اشک میریخت که گویی تازه آن را ازدستداده است.
درود بر مردمان گیلان و رشت که بار دیگر با حضور خود در مراسم وداع با شهید فرمان پور یعقوب در رشت به جهانیان ثابت کردند مردم ایران در همه شرایط و سختی و فارغ از هرگونه نگاه سیاسی پای آرمانهای شهدا و امام شهدا ایستاده و از آنان دفاع میکنند.
انتهای پیام/۸۴۰۰۸