به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، مهدی ابراهیمی در یادداشتی در مورد کتاب «خاتون و قوماندان» که در مورد شهید توسلی است، یادداشتی نوشته است.
اول: زندگی و خاطرات شفاهی همسر شهید توسلی با لقب جهادی ابوحامد و فرمانده فاطمیون را خانم مریم قربان زاده در کتاب «خاتون و قوماندان» قلمی و نشر ستارهها مردادماه 99 منتشر کرده است.
شهید توسلی از بنیانگذاران لشگر فاطمیون است که پس از شکلگیری غده سرطانی و منحوس داعش (دولت اسلامی عراق و شام) به سرکردگی ابوبکر بغدادی و حمایت پشت پرده استکبار، برای دفاع از حرم اهلبیت در سوریه و عراق راهی سوریه شدند. او که البته سابقه جهاد در افغانستان علیه طالبان را در کارنامه خود دارد، پس از تعدی و توهین به آرامگاه حجربنعدی در سوریه نگران تعدی داعش به حرم حضرت زینب سلامالله علیها میشود و با احساس مسئولیت در برابر دفاع از حرم، با تشکیل یک گروه 22 نفره و سپس جذب مجاهدان عاشق اهلبیت از کشورهای مختلف فاطمیون را سازماندهی و ساماندهی میکند. آنچه در این کتاب روایت میشود بخشی از زندگی مجاهدانه او و خاطرات خانم حسینی از زندگی با این مرد بزرگ است.
خانم قربان زاده با نویسندگی کتابهای «شهربانو» و «دریادل» ، این بار داستان زندگی خانم امالبنین حسینی را برای خوانندگان و علاقهمندان را در کتاب خاتون و قوماندان گردآوری و نشر ستارهها آن را راهی بازار نشر کرده است.
دوم: ابتدا تصور شما بر این است که به سبکِ تاریخ شفاهی با همسر یا یک شهید آشنا میشوید. اما نویسنده با توانمندی، تسلط بر موضوع و ارتباط صمیمی با همسر شهید سبک زندگی مجاهدانه را روایت کرده و این روایت یک مرحله بالاتر از صرفاً گزارش مستند درباره شهید است. چارچوب اندیشه نویسنده از ابتدا تا آخر مبتنی بر روایت سبک زندگی و همین خط اصلی را تا پایان روایت حفظ میکند. کشش و جذابیت کتاب به حدی است که اگر کار واجبی نباشد؛ علاقه ندارید خودتان را از یک زندگی شیرین و صمیمی جدا کنید. در تاریخ شفاهی آن چیزی که ارزشمند است مستندات یا پژوهشهای نویسنده در معرفی یک شخص است و نباید پروازهای خیالانگیز نویسنده در آن دخالت داشته باشد، اما نویسنده کتاب خاتون و قوماندان کلمات بسیاری را با حفظ لحن در بیان مصاحبهشونده کشف کرده و با کمک شخصیت روای، گویا یک داستان لطیف عاشقانه میخوانید نه تاریخ شفاهی یک زن قهرمان را.
روان بودن و استفاده از ساختار سادهگویی و سادهنویسی، خلاصهسازی و فرایند تدوین، حذف هدفمند و هوشمندانه کلمات اضافی طوری است که مخاطب از خواندن بیش از 75 هزار کلمه در گفتوگو با یک نفر خسته نمیشود.
نویسنده و راوی هر دو، در ترسیم یک زندگی معمولی از زندگی مجاهدانه بسیار موفق بودهاند بهخصوص آن که، نامهها و یادداشتهای شخصی خانم حسینی در لابهلای روایتها، در بازنمایی یک زندگی پرفرازونشیب اما لطیف و ساده و صمیمی عاشقانه تأثیر به سزایی داشته است.
روایت یک زندگی معمولی به مخاطب حس همزادپنداری دست میدهد و خواننده با خواندن کتاب حس دوری ندارد. روایت ازدواج، دلخوری پدرخانم حسینی از شهید توسلی در بحث مهریه، لم دادن شهید توسلی در خانه و بسیاری از همین دست روایتهای معمولی را باید از نقاط برجسته ی کتاب دانست. چرا که بسیاری از مردم فکر میکنند زندگی مجاهدانه یک زندگی خشک و رسمی است و بسیاری از جوانان هم فکر میکنند زندگی شهدا در ماورا طبیعت است و هیچ مشکل و مسئلهای نداشتند.
بهکاربردن واژههایی با لهجه افغانستانی برای حفظ هویت فرهنگی افغانستانی بودن شهید توسلی را باید به نقاط قوت این اثر افزود. چه آن که واژهها نه آنقدر نامأنوس و دور از ذهن مخاطب و اتفاقاً تأکیدی برای خراسان بزرگ و فارسی اصیل ایرانی است.
توصیه و دعوت میکنم این اثر هنری ارزشمند را از دیدگان نازنینتان بگذرانید و بخوانید. خواندن این آثار برای نسل امروز بسیار ارزشمند خواهد بود بهخصوص کسانی که هنوز دل در گرو چنین سبک زندگیهایی دارند و به سعادت و دنیا را فقط مزرعه آخرت میدانند.
انتهای پیام/70039