خبرگزاری فارس از تبریز- لیلا حسین زاده: داوود بهبودی از معدود روسای سازمانهای مدیریت و برنامهریزی است که از اجرای کلیشهای و روزمره وظایف و تکالیف ابلاغی مرکز پا را فراتر نهاده و همواره حرفهای جدیدی برای گفتن دارد.
این اقتصاددان هیچ ابایی از مواجهه با خبرنگاران و انتقادات آنها و در نهایت پاسخگویی به سوالات ریز و درشت آنها ندارد و شاید بتوان او را یکی از خبرسازترین چهرههای مدیریتی آذربایجانشرقی نامید.
خوش و بش ما با دکتر بهبودی در دفتر خبرگزاری فارس در تبریز با بحث داغ کرونا آغاز شد. آنجا که وحید زینالی، سرپرست این خبرگزاری در استان به وضعیت نیروهای خدماتی بیمارستانها که اکثرا شرکتی بوده و در این شرایط سخت کرونایی حتی از صبحانه و ناهار بیمارستان هم محروم هستند اشاره کرد.
اما رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی معتقد بود اگر بتوان اتفاقات مختلفی را که در بخشهای کرونایی بیمارستانها میافتد به نحوی رسانهای کرد شاید به مدیریت بهتر شرایط کمک کند.
و مصاحبه با داوود بهبودی، رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی آذربایجانشرقی بعد از چند دقیقه درددل دوستانه آغاز شد:
**مدیریت نامتمرکز کرونا
فارس: آقای دکتر لطفا در همین ابتدا بفرمایید برای به حداقل رساندن اثرات بحران کرونا چه اقداماتی در استان انجام میشود؟
مدیریت شرایط کرونایی در قالب بستههای مختلف صورت میگیرد. مثلا در عرصه بهداشت و درمان به شکل متمرکز از طریق وزارت بهداشت عمل میشود و دانشگاه علوم پزشکی بهعنوان عامل وزارتخانه و مجری میدانی این عرصه عمل میکند و هر حمایتی که دولت در راستای انجام ماموریتهای این وزارتخانه انجام میدهد به شکل ملی توزیع و از طریق دانشگاه علوم پزشکی جذب میشود تا اقدامات خاص خود را انجام دهند.
در عرصههای حمایتی هم تقریبا به شکل متمرکز کاری انجام نمیشود. برای حمایت از اقشار کارگری وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، ارائه تسهیلات بنگاهی، وزارت صمت و برای پوشش اقشار آسیبپذیر نیز کمیته امداد و بهزیستی کارهایی را انجام میدهند. در واقع برش استانی اقدامات را هر دستگاهی به تناسب وظایف و تکالیفی که دارد انجام میدهد.
**اثربخشی دورههای آموزشی مدیران در هالهای از ابهام/ مدیریت فقط مدرک آموزشی نیست
فارس: شاهد هستیم دورههای مختلف آموزشی بهویژه در سازمان شما برای مدیران برگزار میشود؛ اما همچنان مشکل اصلی آذربایجانشرقی ضعف مدیریت است؛ فکر میکنید علت چیست؟
آموزشها اصولا زمانی اثربخش است که به دانش عملی تبدیل و این دانش عملی در نظام مدیریت در قالب سازمانهای یادگیرنده هر روز انباشته و این دانش انباشته ضمنی به ارتقاء تصمیمات و عملکردها منجر شود. اگر صادقانه بگویم آموزشهای ما هرچند ضروری میباشد با عین حال بعضا در حد رفع تکلیف است و در اثربخشی آموزشها و اینکه کارکنان بخواهند با جان و دل این آموزشها را یاد گرفته و بهکار گیرند تردیدهای جدی وجود دارد.
از طرف دیگر باید ببینیم در انتصاب مدیران آیا شایستهسالاری و شایستهگزینی اتفاق میافتد؟ مدیریت فقط مدرک آموزشی نیست. مهارتهای تصمیمگیری، برخورد با مسئله و اینکه چه مسیر ارتقائی برای رسیدن به جایگاه مدیریت طی شده هم بسیار مهم هستند. در دنیا یک مسیر ارتقاء استاندارد برای کارکنان و مدیران وجود دارد و هر کسی به راحتی نمیتواند به هر مسوولیتی برسد.
در کنار اینها در کشور ما یک مدیر واجد شرایط هم که به مسوولیتی میرسد از اختیارات مناسب با مسوولیت برخوردار نمیشود و یکی از عوامل اخلال در سیستم اداری ما این است که مسوولیتها با اختیارات هماهنگ نیست. در مجموع باید بگویم ما در نظامات آموزشی، ارتقا، تناسب اختیارات و مسوولیتها و در فرآیندها مشکل داریم و سازمان یادگیرندهای که بتواند همواره دانش ضمنی را انباشته کرده و هر روز بهتر شود وجود ندارد.
**مجمع نمایندگانی سراغ ندارم که 80 درصد نمایندگان حضور داشته باشند!!
فارس: از گذشته شاهد بودیم تکروی در بین مسوولان و نمایندگان آذربایجانی بیداد کرده و وقتی مشکلی پیش میآید همه تقصیر را به گردن همدیگر میاندازند؛ اما اگر کار مثبتی بود همه میخواهند به اسم خود تمام کنند؛ فکر میکنید چرا آذربایجان دچار چنین ضعفی در انجام کارهای تیمی است؟
این یک عارضه فرهنگی است و ما به لحاظ شخصیتی دچار تکروی هستیم. همه میخواهیم کار را بهنام خود تمام کنیم. مقیاس واحدهای تولیدی و صنعتی بخش خصوصی استان هم کوچکتر از میانگین کشوری است. تعداد واحدها زیاد است ولی کوچک هستند به این علت که معمولا افراد کاری را در ابتدا با هم شروع میکنند ولی نمیتوانند ادامه دهند.
در عین حال حرکت گروهی نمایندگان ما هم کمتر اتفاق افتاده و در این چند سال بنده یک جلسه مجمع نمایندگان سراغ ندارم که 80 تا 90 درصد نمایندگان حضور داشته باشند!! در حالی که انتظار میرود وقتی جلسهای تشکیل میدهند همه نمایندگان حضور داشته باشند و به تبادل نظر با مسوولان دولتی و همدیگر بپردازند.
در جلسات اداری، مدیران طبق وظیفه باید حضور داشته باشند؛ شاید اگر وظیفه نبود این عارضه در جلسات دولتی هم خودنمایی میکرد.
از طرف دیگر ما یک فرهنگ قاعدهمند داریم و در نمایندگان و مدیران این قاعدهمندی و اجرای قوانین و مقررات و حتی نگاه ملی پررنگتر است. معمولا مسوولان و نمایندگان ما منافع ملی را به منافع استانی ترجیح دادهاند. این مسئله در افق بلندمدت به نفع جامعه است به شرطی که همه به این امر پایبند باشند که اصلا اینگونه نیست.
نظام تصمیمگیری ما در حوزههای مختلف تابع چانهزنی و فشار است و وقتی این چانهزنی و فشار از سوی استانی اتفاق نمیافتد منجر به کاهش سهم استان در تعداد پروژهها، میزان پیشرفت آنها و سایر مسائل میشود.
اثرات کج سلیقگیها طرح مقبرةالشعرا دامنگیر مدیریت استان شده و قابل سامان دادن نیست
فارس: همواره مدیران در صحبتهای خود دم از پیوست فرهنگی پروژهها میزنند اما در عمل هیچ پیوست فرهنگی اتفاق نمیافتد؛ لطفا بفرمائید چند درصد از طرحها و پروژههای ما واقعا دارای پیوست فرهنگی است؟
اجرای اصولی همه طرحها و پروژهها منوط به در نظر گرفتن ابعاد مختلف فنی، اقتصادی، اجتماعی، زیستمحیطی و بعد فرهنگی است. در دنیا رسانه بهعنوان بازوی فرهنگی و جزو محورهای نظام مدیریت جهانی محسوب میشود و در هر موضوعی انعطاف و سیالیت لازم وجود دارد که رسانهها به سرعت میتوانند ورود یابند. آمادگی ایجاد موج و سوار شدن بر موج هم وجود دارد. حتی در حوادث غیرمترقبه، نظامی که رسانههای قدرتمندی دارد شرایط میدانی را میتواند به نفع خود تغییر دهد.
اینکه در نظام اداری ما مدام تاکید میشود، طرحها پیوست فرهنگی داشته باشند حاکی از ضرورت این مهم است. اما اینکه اینکار به نحو احسن صورت میگیرد یا نه و با اختیارات مجریان طرحها چقدر تطابق دارد محل بحث است. بهعنوان مثال ما نابسامانی مجموعه مقبرةالشعرا را داریم که تا بهحال هزینههای زیادی برای توسعه این پروژه صرف شده و با همین هزینههای صرف شده میتوانستیم چندین حافظیه درست کنیم که این اتفاق نیفتاده است.
برای مشاهیری مثل عطار و فردوسی توسی، المانهایی تعبیه و طرحهایی هم برای اینها اجرا شده که محل رجوع گردشگران است ولی در مقبرةالشعرا از آنجایی که طرح جامع از ابتدا نبوده و هر کسی به سلیقه خود کاری کرده، اثرات این کج سلیقگیها دامنگیر مدیریت استان شده و قابل سامان دادن نیست.
وقتی نظام اداری پروژه را به شکل بودجهای اداره میکند با وجود این همه انحراف عملیات و تمام شدن بودجه لحاظ شده طبیعی است که ادامه کار و اتمام ماجرا ممکن نخواهد شد. در خیلی از پروژهها و طرحهای ما چنین عارضههایی وجود دارد.
تهیه پیوست فرهنگی مهم است اما پایبندی به چارچوب اولیه هم خیلی مهم است. یعنی اگر بخواهیم طرحی را اصلاح کنیم همه باید روی این اصلاح اجماع داشته باشند.
**رویکردهای کرمانیزه شرکت ملی مس!!
فارس: اجازه بدهید به مباحث اقتصادی هم ورودی داشته باشیم. از جمله ظرفیتهای اقتصادی استان آذربایجانشرقی وجود منابع معدنی متعدد در این استان است. لطفا یک توضیح کلی در ارتباط با وضعیت منابع معدنی موجود استان ارائه دهید.
استان آذربایجانشرقی ذخایر معدنی بالایی دارد و ذخایر طلای ما بیش از سایر استانهاست. مولیبدن موجود در معادن استان عیار بالایی دارد و تقریبا منحصر بهفرد است. ذخایر نفیلین خاص، بسیار حجیم و منحصر بهفرد است و سایر ظرفیتهای معدنی استان در عرصه مصالح ساختمانی و سنگهای تزئینی و کانیهای فلزی و غیرفلزی بسیار مطلوب است، اما بهرهبرداری را دیر شروع کرده و در این عرصه عقب هستیم.
فارس: موضوع استقلال شرکت مس آذربایجان و ادامه طرحهای توسعهای مس سونگون به کجا رسید؟
در خصوص بحث مس باید بگویم، شرکت ملی مس در مجموعه سونگون سرمایهگذاری کرده و اگر رویکرد اینها در گردش مالی، خدماتدهی و غیره کمی کرمانیزه(!) به نظر می رسد چالشی مدیریتی است.
اگر این چالش وجود نداشت و یک شرکت از یک استان و یا کشور دیگر در مجموعه مسسونگون ما سرمایهگذاری میکرد مراحل سرمایهگذاری شامل تولید کنستانتره، تغلیظ، ذوب و فرآوری بود که میتوانست توسط همان شرکت یا یک شرکت دیگر انجام شود که در حال حاضر هم انجام میشود.
ما در جهت استقلال شرکت مس آذربایجان هم تلاش کردهایم. البته این کار در مقطعی که شرکت مس دولتی بود از لحاظ حقوقی سهل بود. حالا که شرکت ملی مس به بورس رفته و سهامدار خصوصی دارد از لحاظ حقوقی کار راحتی نیست که بخشی از داراییهای یک شرکت را جدا کنیم؛ باید حق و حقوق سهامداران حقیقی و حقوقی در نظر گرفته شود.
نمایندگان در دورههای مختلف مجلس هم تلاشهایی برای استقلال مس داشتند. مدیریت عالی استان هم به عنوان مدیر اجرایی میتواند در این عرصه منشأ اثر و تعیین ننده مسیر باشد.
در دوران وزارت دکتر رحمانی به بخش معدن توجه زیادی صورت گرفت و حساسیتها و محدودیتهایی که از طرف مرکز وجود داشت با توجه خاص ایشان اصلاح شد و تلاشهای ایشان بهویژه در ارتباط با مسسونگون قابل تقدیر است. در حال حاضر هم باید با ارتباطات موثر و ابزارهای موجود همان مسیر را ادامه دهیم و در مجموع صنایع معدنی در استان ما باید تقویت شود.
**مجموع ذخیره معدنی قطعی استان 8.5 میلیارد تن/ 60 درصد از ذخایر معدنی استان مربوط به نفیلین است
فارس: در مورد آخرین وضعیت معدن نفیلین سینیت سراب صحبت کنید.
تفاهمنامهای در ارتباط با طرح نفیلین سینیت سراب با قرارگاه خاتم الانبیا (ص) به امضا رسیده که این قرارگاه مقیاس کوچکی از طرح را اجرا کند و به بهرهبرداری برساند. در آینده هم چه قرارگاه خاتم الانبیا (ص) بخواهد ادامه دهد چه سرمایهگذار بزرگ خارجی بخواهد با فناوریهای روز دنیا ورود یابد، حجم کار بسیار وسیع خواهد بود.
در حال حاضر مجموع ذخیره معدنی قطعی استان 8.5 میلیارد تن و از این رقم بیش از 5 میلیارد تن مربوط به نفیلین است؛ یعنی حدود 60 درصد از ذخایر معدنی آذربایجانشرقی نفیلین است. مطالعات نشان میدهد سرمایهگذاری در معدن نفیلین سینیت سراب دارای توجیه اقتصادی و فنی است. اگرچه مسائلی مثل تحریم و انتقال تکنولوژی هنوز جزو محدودیتها به شمار میرود.
تصویب اعتبار 640 میلیارد تومانی برای پروژههای دریاچه ارومیه
فارس: میزان اعتبار مصوب احیای دریاچه ارومیه و مدول دوم تصفیهخانه فاضلاب تبریز؟
اعتبارات تصفیهخانه فاضلاب تبریز وابسته به اعتبارات دریاچه ارومیه و از محل ماده 10 حوادث غیرمترقبه است.
در طی سالهایی که به پروژههای دریاچه ارومیه بودجه اختصاص یافت اینطور نبوده که بهطور مشخص مبلغ یک پروژه از قبل تعیین شده باشد؛ بلکه هر سال با توجه به ردیفهای متمرکزی که برای حوادث در نظر گرفته میشود، دبیرخانه ستاد دریاچه، پیشنهادات خود را تنظیم و پس از تصویب تامین اعتبار میگردد.
هفته گذشته در خصوص پروژههای دریاچه ارومیه بالغ بر 640 میلیارد تومان اعتبار تصویب شد که به پروژههای تصفیهخانههای تبریز و ارومیه و سایر پروژهها تعلق گرفته است.
امیدواریم با ابلاغ مصوبات ستاد دریاچه و پیگیری دستگاههای اجرایی ذیربط این پروژهها به بهرهبرداری برسد.
انتهای پیام/60026/س/ر