به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، مجتبی کاتب در یادداشتی نوشت: از آنجا که هر نظام فرهنگی در محیط مخصوص به خود رشد پیدا میکند، تاثیر محیط بر شکلگیری فرهنگها غیر قابل انکار به نظر میرسد. بنابراین، فرهنگ یک جامعه با زندگی مردم و آداب و رسوم آنها در هم تنیده است و به موازات تغییر در سنن و آداب و رسوم، فرهنگ نیز در فرآیندی اجتنابناپذیر، دچار دگرگونی و به اصطلاح «بازسازی» میشود.
اهمیت بازسازی فرهنگ بیمه در جامعه از آن روست که این صنعت در کنار نظام بانکی و بازار بورس، سه ضلع مثلث توسعه مالی و اقتصادی را تشکیل میدهد، و به دلیل ماهیت و پتانسیلهایی که دارد، میتواند از تشدید شکاف طبقاتی جلوگیری کرده و در نتیجه معظلات و تنشهای اجتماعی و حتی سیاسی را کاهش دهد. بازسازی و شکلگیری تحولات مثبت فرهنگی همواره نیازمند تلاش مستمر و البته زمان طولانی است. بنابراین، اتخاذ روشهای راهبردی برای فرهنگسازی در صنعت بیمه توسط سیاستگذاران و تصمیمسازان بسیار ضروری است.
مشکلات اجتماعی و اقتصادی باعث بروز چالشهای جدی در کیفیت و سلامت زندگی روزمره و قدرت خرید مردم شده است. از آنجا که بیمه نیز نوعی کالا محسوب میشود، خرید آن به یک چالش برای مردم تبدیل شده است. در حقیقت باید گفت، بیمه، به ویژه در سالهای اخیر، به کالایی لوکس بدل گشته و کمتر در اولویت سبد خرید خانوار قرار می گیرد و مردم، در اکثر موارد، تنها در صورت اجبار (مانند بیمه خودرو) اقدام به خرید آن میکنند. به عبارت دیگر، در سالهای اخیر بیمههای داوطلبانهای همچون آتشسوزی، عمر، سرقت، زلزله، و ... جایگاه مناسبی در فرهنگ بیمهای جامعه ندارند.
در کنار نقش غیر قابل انکار اقتصاد در بازسازی فرهنگ بیمه در ایران، یکی از دلایل مهم بیتوجهی مردم به بیمههای داوطلبانه، نبود اطلاعات کافی و صحیح از خدمات مختلفی است که بیمهها میتوانند ارائه دهند. در حقیقت بسیاری از مردم ما اطلاعات چندانی از مزیتهای مختلف یک بیمه مناسب نداشته و در واقع، نیازهای بیمهای خود را به درستی درک نکردهاند. بنابراین بدیهی است فرهنگسازی و توسعه فرهنگ بیمه به معنای کاهش نگرش منفی مردم نسبت به بیمه، و به همان میزان تقویت نگرشهای مثبت آنها نسبت به آن خواهد بود. در این راستا، سه نهاد مهم و بنیادین خانواده، محیط آموزشی، و رسانهها میتوانند مسئولیت بازسازی فرهنگی، ایجاد باور و نگرش مثبت در جامعه، و افزایش آگاهیهای عمومی در رابطه با بیمه را بر عهده گیرند.
به بیان سادهتر، بسیاری از مردم هنوز از این آگاهی برخوردار نیستند که میتوانند با پرداخت هزینهای اندک و تحت پوشش درآوردن جنبههای مختلف کسب و کار و زندگی خود، ریسکهای احتمالی را به طور قابل توجهی کاهش داده و جبران ضرر و زیانهای احتمالی را از دوش خود بردارند. در این راستا و همانگونه که گفته شد، سه نهاد خانواده، محیط آموزشی، و رسانهها نقش حیاتی در اطلاعرسانی صحیح درباره بیمه و خدمات مختلف و ضروری آن، و در نهایت بازسازی فرهنگ بیمه در جامعه را بر عهده دارند. در ادامه نقش هر یک از این نهادها را در بازسازی فرهنگ بیمه مطالعه و بررسی خواهیم کرد.
خانواده:
خانواده به عنوان نخستین و در عین حال مهمترین نهاد در جامعه در نظر گرفته میشود. یکی از حیاتیترین کارکردهای این نهاد، آموزش جامعهپذیری و تربیت اجتماعی فرزندان است. در حقیقت آموزش ارزشها و هنجارهای اجتماعی همچون مسئوولیت پذیری، اخلاقمداری، کنترل نیازهای اجتماعی، احترام به حقوق افراد و قوانین اجتماعی، و ... در ابتدا در محیط خانواده آموزش داده میشود و سپس در محیط اجتماع نهادینه میشود؛ این ارزشها نقش غیر قابل انکار در بازسازی فرهنگ بیمهای در جامعه دارند.
از آنجا که علت وجودی و هدف اولیه از کاربرد بیمه در زندگی و کار، افزایش ضریب امنیت و در نتیجه رسیدن به آرامش روحی و روانی است، خانواده به عنوان امنترین نهاد اجتماع، بهترین محیط برای آموزش فرزندان نسبت به بیمه و ضرورت تأمین اجتماعی است. در این راستا خانواده ها باید چند نکته اساسی را در نظر داشته باشند:
1. ضرورت و نیاز بیمه به گونهای برای فرزندان بازگو شود تا آنها نسبت به سن خود به درک درستی از فرهنگ بیمه و قوانین و مقررات مربوط به آن دست پیدا کنند.
2. فرزندان به ویژه در سنین پایینتر، از نظر آموزشی، تجربی هستند. به عبارت دیگر، آنها چیزی را یاد میگیرند که مشاهده میکنند و آموزش با شعار و توضیح صِرف امکان پذیر نیست. بنابراین والدین باید از این مسئله آگاه باشند که قبل از آموزش به کودکان، خود نیز به آنچه میگویند اعتقاد داشته باشند.
3. یکی از معضلات جامعه ما، تقلیل آموزش کودکان و نوجوانان به درس خواندن و اخذ نمرات عالی در درسهای مختلف است و کمتر به آموزش روابط اجتماعی و تعاملات انسانی آنها پرداخته میشود. این مسئله علاوه بر خانوادهها، در محیطهای آموزشی نیز باید در نظر گرفته شود.
محیط آموزشی:
عناصر مختلفی همچون معلمان، کتابهای درسی، محیط فیزیکی مدرسه، و ... محیط آموزشی را تشکیل میدهند که هریک مسئولیت جداگانهای در قبال بازسازی فرهنگ بیمه در کشور بر عهده دارد. به عنوان نمونه، معلمان، که شاید حیاتیترین نقش را در فرهنگسازی بر عهده دارند، بایستی نسبت به وظیفه خود برای انتقال علم از یک سو و آموزش صحیح رفتارهای اجتماعی از سویی دیگر آگاه باشند. در زمینه فرهنگسازی بیمه، معلمان می توانند با تقویت حس شهروندی در دانش آموزان، آنها را نسبت به ضرورت بیمه و تأمین اجتماعی (به معنای عام آن) آشنا کنند. در این راستا، دانشآموزان باید آموزش داده شوند که به مدد قوانین کارآمد در حوزه بیمه میتوانند در زمان بروز حوادث غیر مترقبه و یا تعرض متخلفان به حقوق خود، ایمن و مصون بمانند. دانش آموزان باید فرا بگیرند که دنیای امروز اگرچه مملو از خطرها و ریسکهای گوناگون است و البته در جهان امروز اجتنابناپذیر است، بیمه میتواند همچون چتری نجات بخش و عصایی قابل اطمینان، بحرانها را مدیریت کرده و از آسیب جدی و غیر قابل جبران به زندگی شخصی و اجتماعی آنها جلوگیری کند.
رسانهها:
همانگونه که گفته شد، بزرگترین عامل دگرگونیها در جامعه، پیشرفتهای فناوری است که تأثیر بسیاری بر گروههای مختلف در جامعه و انتظارات آنها گذاشته است. پیشرفتهای فناوری اگرچه با دگرگونیهای فراوانی همراه بوده است، فرصتهای عظیمی را نیز به وجود میآورد. پیشرفتهای عظیم در فناوری و تحول در ارتباطات، به سازمان های بیمهگر کشور این امکان را میدهد که فرهنگسازی در بیمه را در سطح گستردهتری انجام دهند تا تفکر بیمهای در جامعه با سرعت بیشتری نهادینـهسـازی شود.
نهادینهسازی بیمـه در میان افراد یک جامعه خود نوعی فرهنگسازی و بازسازی فرهنگی در این صنعت محسوب میشود. به عبارت دیگر، اگر بتوان تفکر داشتن بیمه را در میان افراد جامعه نهادینه کرد، میتوان این ادعا را داشت که فرهنگسازی در زمینه بیمه صورت گرفته است.
همانگونه که بیان شد، یکی از علل مهم ضعف فرهنگ بیمه در ایران، به عدم اطلاع رسانی صحیح و ضعف در تبلیغات مرتبط به آن بر میگردد؛ اتفاقی که باعث میشود بسیاری از مردم از انواع مختلف بیمههـا و مزایای مرتبط با آنها اطلاعی نداشته باشند. یکی از مهمترین رسالتهای وسایل ارتباطی و به ویژه رسانههای جمعی، اتخاذ نقش مؤثر در بازسازی فرهنگ بیمه در کشورمان میباشد. در این زمینه رسانهها میتوانند با اتخاذ تدابیر زیر به این امر مهم کمک کنند:
1. رسانهها میتوانند با استفاده از پتانسیل و کارکردهای تبلیغاتی و ترویجـی و حتی سرگرمی خـود، در قالـب برنامههای مختلف مانند مسابقات، ساخت مستند، سریالها، و ...، با تبلیغ و ترویج مفاهیم و باورهایی چون آیندهنگری، داشتن تفکر منطقی، احتیاط، و ...، به بازسازی فرهنگ بیمه در کشور کمک کنند.
2. رسانهها باید با استفاده از ظرفیتهای خود و تهیه برنامـههای مختلف، جنبههای متنوع و مختلف صنعت بیمه کشور و نقاط ضعف و قوت آن را موشکافی کرده و بدین ترتیب زمینه توجه بیشتر نخبگان و عموم جامعه را به فرهنگ بیمه فراهم سازند.
3. همانگونه که یکی از ویژگیها و توانایی رسانهها برجستهسازی موضوعات مختلف است، رسانهها باید تلاش کنند تا برخی موضوعات مرتبط با بازسازی فرهنگی در بیمه را برجسته کرده و زمینه جلب توجه بیشتر مردم به این صنعت را فراهم سازند.
4. در نهایت، سازمانهای بیمهگر بایستی تعاملات و روابط خود با رسانههای مختلف را، به ویژه رسانههای جمعـی کشور، تقویت کرده و در قالب برنامههایی چون سرگرمی، مسابقات تلویزیونی، و ...، به تبلیغ و شناسایی بهتر خدمات و مزایای سازمان متبوع خود در جامعه کمک کنند.
سخن پایانی
امروزه نیاز عمده به فرهنگسازی بیمه در کشورمان احساس میشود. با توجه به گزارش ارائهشده، میتوان نتیجه گرفت که فرهنگسازی در زمینه بیمه یک فرایند تدریجی است که باید گام به گام اجرایی شده و پیمودن این مسیر بدون همراهی خانواده ها، محیطهای آموزشی و در نهایت رسانهها، به عنوان عامل اصلی شناسایی نیاز جامعه به بیمه، ما را به سر منزل مقصود نخواهد رساند.
انتهای پیام/