به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، محسن هاشمی گفتگویی با خبرگزاری ایسنا انجام داده است که مهمترین بخشهای آن در ادامه آمده است.
شورایعالی اثرگذاری خود را از دست داد
- بعد از پیروزی آقای خاتمی در دوم خرداد، برای ایجاد هماهنگی وانسجام در گروههای اصلاح طلب، کم کم شورای هماهنگی جبهه دوم خرداد با حضور 18 تشکل وحزب شکل گرفت که پیروزیهایی در انتخابات شورای اول و مجلس ششم بدست آورد که این شورا کارکردی عملگرایانه داشت، اما در سالهای بعد به تدریج کارکرد خود را از دست داد و دچار اختلاف وانشعاب شد به نحوی که در انتخابات دوره دوم شورا، اصلاحطلبان با لیستهای متفرق شرکت کردند ونتیجه آن پیروزی آبادگران و تیم آقای احمدی نژاد در شورا و شهرداری شد. سپس این مساله به انتخابات مجلس هفتم کشیده شد و سرانجام در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384، هم اصلاح طلبان از 4 کاندیدا حمایت کردند که موجب شد آیت الله هاشمی رفسنجانی با وجود کسب رای نخست در دور اول، به عنوان رییسجمهور انتخاب نشود.
- شورای عالی سیاستگذاری اصلاح طلبان برای حضور در انتخابات مجلس و شورای شهر به صورتی نهادی فرادست و بالاتر از شورای هماهنگی اصلاحطلبان به ریاست دکتر عارف تشکیل شد. ترکیب شورای عالی از 15 شخصیت حقیقی و حدود 30 شخصیت حقوقی یعنی نماینده احزاب وتشکلها شکل گرفت به نحوی که تاثیر شخصیتهای حقیقی بیش از حقوقی بود اما پس از دو پیروزی قاطع در انتخابات 94 و 96، در انتخابات 98، اصلاحطلبان با ناکامی مواجه شدند و شورایعالی اثرگذاری خود را از دست داد و منجر به استعفاها گردید.
انتخابات ریاست جمهوری فراتر از شورای عالی سیاستگذاری است
- اما مساله اصلی اصلاحطلبان در انتخابات ریاست جمهوری، شورای عالی اصلاحات نیست. کارکرد این شورا عمدتا در انتخابات شورای شهر، مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری است که نیازمند انتخاب و تایید لیست است، ولی در انتخابات ریاست جمهوری که یک فرد باید انتخاب و روی آن اجماع شود، تصمیم معمولا با بزرگان اصلاحات است که در انتخابات ریاست جمهوری سال 1392، بین آیت الله هاشمی رفسنجانی، جناب آقای خاتمی و بزرگان دیگر انجام شد و در این انتخابات نیز اگر قرار باشد توافقی صورت گیرد، در سطح بزرگان صورت خواهد گرفت.
- اینکه اصلاحطلبان و میانهروها نسبت به دوره گذشته دچار ریزش بدنه اجتماعی و کاهش محبوبیت میشوند، امری طبیعی و غیرقابل اجتناب بود اما اینکه این کاهش رای تا چه میزان است و اصلاحطلبان در انتخابات چه موضعی باید میگرفتند، مساله دیگری است.
اصلاح طلبان نباید حضور را به موفقیت گره بزنند
- اصولا یک نظر در حوزه سیاست این است که اگر اصلاح طلبان میخواهند خود را به عنوان یکی از دو قطب سیاسی جامعه در حوزه رسمی تثبیت کنند، نباید حضور را به موفقیت گره بزنند و در انتخاباتی که احساس شکست میکنند، حضور نیابند یا آنکه شرایطی برای حضور بگذارند که قابل تحقق نیست.
- رییس جمهور آنطور که ظرفیت داشت در این انتخابات تاثیرگذار نبود. او می توانست در بخش ردصلاحیتها بهتر عمل کند، همانطور که آیت الله هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس چهارم وپنجم، با رایزنی و مذاکره توانست بخشی از رد صلاحیتها را بازگرداند اما زمانی که رییس جمهور در تریبون تند صحبت میکند، عملا قدرت رایزنی و تاثیر گذاریاش در مذاکرات را کاهش میدهد و شائبه کسب محبوبیت ایجاد میکند.
- عملکرد اصلاح طلبان در حوزه دولت، مجلس و احزاب با نفوذ در این انتخابات قدری هیجانی و منفعلانه بود و میشد با تدبیر بهتری عمل کرد.
فقدان عملگرایی و واقعگرایی در اصلاحطلبان / عرصه اجرا جای شعار دادن نیست
- یکی از مشکلات اصلی جریان اصلاحات و میانهروی در طول این دوره، فقدان عملگرایی و واقعگرایی است. وقتی شما در انتخابات با دادن شعارها و وعدهها موفق میشوید، نیاز به تغییر راهبرد و خط مشی در عمل دارید چون عرصه اجرا، زمان شعار دادن نیست. مردم انتظار عمل دارند و دامن زدن به بستر کمبود اختیارات و اینکه نمیگذارند کاری کنیم، موجب ریزش بدنه اجتماعی و ناامیدی عمومی میشود.
- مردم باید احساس کنند که اصلاح طلبان برای همین شرایط و محدودیتها برنامه اجرایی وعملی دارند که مشکلات را کاهش دهند وگرنه بدنه اجتماعی اصلاح طلبان به پای صندوق رای نمی آید.
جزئی از اصلاحطلبان غیر افراطی هستیم
- حزب کارگزاران خود را بخشی از جریان اصلاحطلبی غیرافراطی میداند و نمیخواهد که به صورت مستقل یا خودمختار عمل کند. در انتخابات مجلس نیز عملا شورای عالی اصلاحطلبان این اجازه را به احزاب داد که به صورت جمعی یا منفرد لیست بدهند و کارگزاران براساس این تصمیم عمل کرد. در انتخابات ریاست جمهوری نیز کارگزاران تلاش خود را برای اقناع سران اصلاحات در مورد راهبرد صحیح انجام خواهد داد و امیدواریم به یک اجماع وتفاهم برای ایجاد مشارکت و شور نشاط سیاسی و ارائه برنامهای برای حل مشکلات کشور برسیم.
- تجربه انتخابات دوم خرداد 1376 و بیست وچهارم خرداد 1392نشان می دهد که اگر اجماعی صورت گیرد و برنامه و ایده درست و قابل قبولی برای مردم وجود داشته باشد، در فاصله زمانی کوتاهی در اواسط یا اواخر زمستان 99، میتوان یک شخصیت را به جامعه معرفی کرد. مشکل اصلاحطلبان بیش از شخص بر روی راه، فکر و برنامه است و باید آن را حل کنیم.
انتهای پیام/