اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

فرهنگ  /  کتاب و ادبیات

تعجب مجتهد کاشانی از شخصیت امام/ «این اعجوبه را از کجا پیدا کردی؟»

سیدابوالقاسم مجتهد کاشانی روحانی سیاست‌پیشه تهران، نتیجه ملاقاتش با امام خمینی را این چنین به شیخ محمدثقفی باز گفت: «این اعجوبه را از کجا پیدا کردی؟».

تعجب مجتهد کاشانی از شخصیت امام/ «این اعجوبه را از کجا پیدا کردی؟»

به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب «الف لام خمینی» اثر هدایت‌الله بهبودی که انتشارات موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی آن را منتشر کرده، اثری روان و خواندنی از کودکی تا چند ماه پس از انقلاب اسلامی است.

بر اساس این گزارش، در کتاب «الف لام خمینی» نیز خواننده با رموزی از شخصیت امام خمینی (ره) آشنا می‌شود که خود رمزی بر وجه دیگری از شخصیت این رهبر انقلابی است. از این منظر نام‌گذاری این کتاب خود دارای وجوهی است که هرکس می‌تواند بر بخشی از آن معرفت پیدا کند و این مانند شخصیت امام خمینی (ره) است که هرکس از زاویه‌ای که مطلوبش است به وی نزدیک می‌شود. در واقع این کتاب رمزگشایی از شخصیتی است که دوست و دشمن به عظمت او معترف هستند.

«تصور دورانی که امام خمینی قیام کرد و نبض سیاست ایران (و بلکه جهان) را در دست گرفت، برای نسل امروز دشوار است. آن روز پدیده فضای مجازی و شبکه‌های ماهواره‌ای وجود نداشت که در کمتر از چشم به‌هم‌زدنی عکس، خبر، تحلیل، تفسیر، نظر و عیده از این سوی دنیا به آن سو، و از هرکس به کسی دیگر برسد. به جز این، فضای حوزه‌های علمیه در آن روزگار، گاه خواندن و داشتن روزنامه‌های معمولی و کتاب‌های خارج از چارچوب نیازهای حوزوی او بر نمی‌تافت. در چنین اوضاع و احوالی و با چنان شرایطی، خمینی مناسبات سیاسی داخلی و معادلات پیچیده منطقه‌ای را به خوبی می‌شناسد و تحلیل می‌کند و با شناخت دقیق شرایط و آگاهی از ظرفیت‌های جامعه، به‌پا می‌خیزد؛ و حاکمیتی را که پشتیبانی تمام قدرت‌های روزگار را در پشت سر خویش دارد، ناگه‌ گیر و مستاصل، و حامیان خارجی‌اش را با همه توان و امکانات و سازمان‌های اطلاعاتی عریض و طویلشان، تسلیم اراده و خرد و هوش و تدبیر خویش می‌سازد.»

در مقدمه این کتاب می‌خوانیم: «چهره‌های بزرگ و بزرگوار تاریخ بر دوگونه هستند: آنان که میهمان تاریخ هستند و آنان که تاریخ را میهمان خود می‌کنند. آن که به میهمانی تاریخ آمده است، مثل همه میهمان‌ها، جایگاه «خود» را جستجو می‌کند و به نگاه، رفتار، کردار، قضاوت و توجه میزبان (در اینجا تاریخ) می‌اندیشد و مشغول است؛ و کارش در این «به خود اندیشی» و توجه به «خود»، گاه تا مرز بی اعتنایی‌های خسران‌بار به منافع و مصالح «قوم» پیش می‌رود. اما آن‌که تاریخ را میهمان خود می‌کند، به تنها چیزی که نمی‌اندیشد، «خود» و «قضاوت تاریخ» درباره خود است.

 

در این گزارش بخش‌هایی از این کتاب مرور می‌شود:

*در خانه آیت‌الله/ فراگیری عرفان

آن شب به خانه یکی از علمای قم دعوت شد تا او را ببیند. شنیده بود که آیت‌الله محمدعلی شاه‌آبادی از تهران به قم آمده است و چه بسا می‌دانست که این فقیه عارف، پس از یازده ماه تحصن در اعتراض به سیاست‌های رضاخان، از زاویه مقدسه شاه‌عبدالعظیم علیه‌السلام راه به قم گشوده است. خود را به خانه آیت‌الله رساند. درباره مسائل گوناگون گفت‌وگو شد. جلسه رفته رفته، تُنُک شد و محفل جنبه خصوصی گرفت.

آیت‌الله شاه‌آبادی درباره شأن نزول آیه انا انزلناه فی لیله القدر سخن گفت و آن را تفسیر کرد. «در اولین جلسه‌ای که به حضورش شرفیاب شدم و از چگونگی وحی الهی در خصوص این آیه پرسیدم، فرمود: هاء در انا انزلناه اشاره به حقیقت غیبی نازل شده در بنیه محمدیه دارد که همان حقیقت لیله القدر است... من بسیار لذت بردم و احساس کردم ایشان مطلب زیادی برای گرفتن دارند. هنگام ترک جلسه در کوچه و خیابان دنبال ایشان راه افتادم و از چگونگی وحی به پیامبر پرسیدم. هنگامی که خواستم از ایشان جدا شوم، خواهش کردم برای من درس خصوصی بگذارند. ایشان نپذیرفت و من اصرار کردم تا سرانجام راضی شدند.» آقای شاه‌آبادی گمان برده بود این طلبه سمج خواهان آموزش فلسفه است. «گفتم فلسفه خوانده‌ام و برای فلسفه نزد شما نیامده‌ام. می‌خواهم عرفان بخوانم؛ شرح فصوص [الحکم]. ایشان بار دیگر ابا کردند، ولی از بس اصرار کردم قبول کردند.»

*امضایی پای یک اثر: سیدروح‌الله خمینی

شرح دعاءالسحر اگر نخستین اثر آقاروح الله در شکل و شمایل یک کتاب باشد، شرح حدیث رأس‌الجالوت نخستین تألیف اوست. «گمان می‌‌کنم اولین کتاب و یا بهتر است بگویم اولین چیزی که نوشتم حاشیه بر رأس الجالوت بود.» زمان پایان نگارش التعلیقه علی الفوائد الرضویه یا شرح حدیث رأس‌الجالوت ۲۷ مرداد ۱۳۰۸ و امضایش بر این پایان، سیدروح‌الله خمینی است. 

دومین حاشیه‌نگاری آقا روح‌الله، بر کتاب مفاتیح‌الغیب همزمان با شروع درس‌آموزی آن نزد آیت‌الله شاه‌آبادی بود. «ایام تعطیل و روزهای پنج‌شنبه و جمعه نزد ایشان مفاتیح‌الغیب را خواندم و در همان موقع که شرح فصوص [الحکم] و مفاتیح‌الغیب را می‌‌خواندم بر مفاتیح‌الغیب حاشیه زدم».

*دیدار مجتهد کاشانی با حضرت امام/ کاشانی گفت: «این اعجوبه را از کجا پیدا کردی؟» 

خانه‌های شیخ محمدثقفی و آقا سیدابوالقاسم مجتهد کاشانی در یک کوچه بود. آن دو با هم آشنا، بلکه دوست بودند. رفت و آمد داشتند. در یکی از همین روزهای اقامت آقا روح‌الله در تهران، کاشانی سری به خانه دوستش زد. آقا روح‌الله و کاشانی آنجا یکدیگر را دیدند و حتماً حرف‌هایی رد و بدل کردند. آقا روح‌الله چه گفت و کاشانی چه شنید؟ روشن نیست، اما سیدابوالقاسم مجتهد کاشانی، این روحانی سیاست‌پیشه تهران، نتیجه ملاقاتش را اینچنین به ثقفی باز گفت: «این اعجوبه را از کجا پیدا کردی؟» 

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول