خبرگزاری فارس از تبریز- فرهاد فرهادپور: یکی از پیشکسوتان قدیمی تیم فوتبال تراکتورسازی حسین کریمی است. بازیکنی که در دهه 60 و اوایل دهه 70 در تیم تراکتور حضور داشت و مدتی هم شاگرد واسیلی گوجای معروف بود. از ویژگیهای وی در دوران بازیکنی میتوان به دوندگی بالا و در خدمت تیم بودن را اشاره کرد.
فرصتی شد تا با این بازیکن قدیمی و پیشکسوت فوتبال تبریز گفتوگویی تفصیلی داشته باشیم.
در ابتدا بفرمایید متولد چه سالی بوده و فوتبال را از کدام تیم آغاز کردید؟
من متولد سال 1343 هستم و از دوران کودکی علاقه خاصی به فوتبال داشتم و به همین جهت این رشته را انتخاب کرده و فوتبال خود را در سال 1357 با تیم نوجوانان کارگران آغاز کردم.
چه کسی مشوق شما در فوتبال بود؟
برادر بزرگترم محمد آقا و پسردائیام اصغر صمدی از داوران فوتبال تبریز، مشوقهای من برای حضور در فوتبال بودند.
در چه تیمهایی بازی کردید و اسامی مربیانتان را هم ذکر فرمایید.
اولین مربیام احمد سرباز در نونهالان کارگران بود. در تیم محلات کیان که فوتبال من شکل گرفت آقای محمد فکری مربی تیم بودند. دبیر ورزش بنده در دبیرستان دهقان آقای حسام گلزار بود.
در تیم تراکتورسازی هم آقایان هدایت مهابادپور، حسن آذرنیا، حسام گلزار، جواد موسوی و واسیلی گوجا مربی من بودند و آخرین تیم باشگاهی که در آن حضور داشتم تیم راه آهن تبریز بود که هدایت آن برعهده آقایان اسماعیل هاشمی و احد نظرزاده بود.
بی شک نقطه عطف دوران بازیکنی شما حضور در تیم تراکتورسازی بود، در چه سالی به این تیم پیوستید و چند سال در این تیم بازی کرده و در چه سالی از جمع سرخپوشان جدا شدید؟
من اواخر سال 66 به تیم تراکتورسازی ملحق شده و تا اواسط سال 70 پیراهن این تیم را بر تن داشتم که در این سال به دلیل مشکلات شغلی از تیم تراکتور جدا شدم.
اولین و آخرین بازی رسمی تان در رده بزرگسالان؟
اولین بازی رسمی من با تیم تراکتور سال 67 برابر تیم ماشینسازی بود که این بازی با یک گل به سود تیم تراکتورسازی به اتمام رسید.
آخرین بازی رسمی دوران بازیکنیام با پیراهن تیم راه آهن مقابل تیم پیستونسازی بود که این بازی با تساوی یک بر یک خاتمه یافت.
بهترین مربی که با آن کار کردید؟
همه مربیان خوب بودند و تنها بین آنها اختلاف سلیقه وجود داشت. ولی کار کردن با واسیلی گوجا برایم تازگی داشت و وی فوتبال تبریز را از حد آماتوری به فوتبال حرفهای سوق داد. تمرینات تیم تراکتور از هفتهای 3 جلسه، با واسیلی به 8 جلسه در هفته افزایش یافته و سیستم کار وی با مربیان دیگر فرق میکرد.
بهترین خاطره ورزشی؟
در سال 69 مسابقات لیگ منطقهای برگزار میشد که رقابت اصلی بین تیمهای ملوانانزلی، سپیدرود، استقلال رشت و ماشینسازی و تراکتورسازی تبریز برای صعود به لیگ آزادگان بود که با برتری 4 بر یک مقابل ماشینسازی جواز صعود به جام آزادگان را گرفتیم و در اولین دوره این مسابقات حضور داشتیم.
تراکتور سال 1369 با مربیگری واسیلی گوجا:حسین کریمی نفر پنجم در ردیف ایستاده
و تلخ ترین؟
عدم قهرمانی تیم تراکتور در لیگ برتر فوتبال کشور بعد از تساوی 3 بر3 مقابل تیم نفت تهران، در آن زمان من به عنوان رئیس کانون هواداران در خدمت تماشاگران این تیم بودم و این تلخترین خاطره ورزشیام است.
طرفدار کدام بازیکن بودید؟
از دوران کودکی طرفدار بازی علی پروین و حسن روشن بوده و همیشه از لحاظ فنی این 2 بازیکن الگوی من بودند.
از ویژگیهای خود در دوران بازیکنی اشاره کنید؟
در تمرینات جدی بودم و در مسابقات هم با غیرت در میدان ظاهر شده و تلاش میکردم گفتههای مربیان را اجرا کرده و کار اضافی در میدان انجام نداده و ساده بازی می کردم و به قول امروزیها در خدمت تیم بودم.
چرا به سمت مربیگری کشیده نشدید؟
در اواخر دوران بازیکنیام در تیم راهآهن آقای نظرزاده خیلی اصرار داشتند مربیگری را آغاز نمایم، اما من علاقهای به مربی شدن نداشتم و مربیگری و کوچ حرفه سخت و پراسترسی است و چون از شغل خود در بازار هم رضایت داشتم، وارد دنیای مربیان نشدم.
وجه تمایز تراکتور با سایر تیمهای ایران؟
بی شک تماشاگران پرشور و دوست داشتی تیم تراکتور مهمترین عامل تفاوت این تیم با سایر تیم های کشور است.
فوتبال زمان شما به فوتبال امروز چه تفاوتهایی کرده است؟
در آن زمان دوستیها و صداقت در فوتبال حرف اول را میزد و تعصب به رنگ پیراهن در بین بازیکنان وجود داشت، اما امروز پول و مسائل مالی در ردیف اول اهداف فوتبالیست قرار دارد.
از دوران بازیکنی خود راضی بودید؟
چرا که نه – درست است زمان مال پول در فوتبال وجود نداشت اما دوستانی در فوتبال دارم که به اندازه تمام ثروت ثروتمندان دنیا برایم ارزش دارند و من از دوران فوتبالی خود کاملا رضایت دارم.
یکی از بهترین روسای کانون هواداران باشگاه تراکتورسازی شما بودید. چطور شد این مسئولیت را پذیرفتید؟
همان سال که رسول خطیبی مربیگری تیم تراکتور را برعهده گرفت بنده جهت حمایت از سرمربی بومی این مسئولیت را قبول کردم که با پیشنهاد دوست بسیار عزیزم جناب آقای داود قاسمزاده بود.
چرا فوتبال تبریز مانند سابق بازیکن ساز نیست؟
دیگر آن فوتبال محلات زمان ما وجود ندارد که بازیکن از خواب بیدار شدنی تا پاسی از شب در زمینهای خاکی فوتبال بازی کند. در زمان ما دبیران سابق ورزش در مدارس هم دلسوز و اکثرا فوتبالی بودند که الان کمتر شده و همچنین برنامه صحیحی برای فوتبالیستهای جوان شهر هم وجود ندارد و عملا شاهد هستیم که امروز فوتبال تبریز به وارد کننده بازیکن تبدیل شده است و این برخلاف رویه آن سالهای فوتبال این شهر است.
چه پیشنهادی برای رشد و اعتلای فوتبال تبریز دارد؟
به نظر من هیات فوتبال میتواند برنامهریزی خوبی برای مدارس فوتبال شهر تبریز کند. تربیت بازیکن فوتبال سخت است و هر کسی قادر به این مهم نبوده و هیات فوتبال باید در صدور مجوز سختگیری کرده و به مربیانی اجازه تاسیس مدارس فوتبال بدهد که تخصص فنی و دانش فوتبالی و اخلاق ورزشی را داشته و صرفا به این رشته به عنوان مقوله درآمدزا نگاه نکند. همچنین در صورت لزوم شرایط استفاده از مربیان طراز اول خارجی جهت آموزش فوتبالیستهای نونهال و نوجوان و حتی مربیان هم فراهم گردد.
مشکل امروز فوتبال تبریز را در چه می بینید؟
بزرگترین مشکل امروز فوتبال تبریز ریشهکن شدن فوتبالیستهای جوان و بومی این شهر است. جا دارد از آقای زنوزی مالک تیم تراکتور تشکر ویژهای کنم که این سرمایهگذاری بزرگ را در فوتبال تبریز کرده است. اما من خواهش میکنم بخشی از این سرمایهگذاری را در آکادمی و فوتبال پایه این باشگاه انجام دهند تا با برنامهریزی صحیح و به کمک مربیان کاربلد، در 5 سال آینده شاهد ظهور بازیکنان جوان و بومی فوتبال تبریز در سطح کشور باشیم.
شما سابقه بازی در تیم راهآهن تبریز را دارید. چرا دیگر این تیم سازنده در فوتبال تبریز وجود ندارد؟
با توجه به وضعیت اقتصادی کشور دیگر ادارات و کارخانجات امکانات لازم برای تیمداری را ندارند و هزینههای تیمداری نیز به شدت افزایش یافته و به همین جهت باشگاههای سابق فوتبال تبریز همانند راه آهن دیگر رغبتی برای حضور در ورزش و تیمداری را ندارند.
چه خاطرهای از دربی فوتبال تبریز بین تیمهای تراکتورسازی و ماشینسازی دارید؟
من در 6 دربی فوتبال تبریز بازی کردم که حاصل آن 4 پیروزی برای تراکتور، یک تساوی و یک شکست بود و تمامی این 6 بازی برای من خاطره هستند که بعد از گذشت 30 سال خاطرات آن را فراموش نکردم.
یک عکس معروف از شما در بازی تراکتور با پرسپولیس است.
مسابقات لیگ قدس در 20 آبان سال 1368 بازی تراکتورسازی با پرسپولیس در ورزشگاه تختی تبریز است که من در حال زدن ضربه سر به سمت دروازه تیم پرسپولیس هستم و وحید قلیچ درون دروازه تیم حریف است. هدایت تیم تراکتور در آن سال با حسن آذرنیا بود و آن بازی با تساوی صفر بر صفر به اتمام رسید.
ظاهرا شما جزو فوتبالیست هایی هستید که در تجارت موفق بودید و وابستگی به پول فوتبال نداشتید و حتی به خانواده مرحوم حسین حسندخت کمک مالی کردید؟
شکر خدا از دوران نوجوانی و قبل از آن علاقه شدید به کسب و کار داشتم و به یاری خداوند متعال و دعای خیر پدر و مادرم تقریبا در این زمینه موفق بودم و کمک کردن به دیگران وظیفه هر انسانی است و نیازی به گفتن نیست.
با کدامیک از همبازیها و مربیان سابق خود در ارتباط هستید؟
من با اکثر دوستان در تمرینات تیم پیشکسوتان دیدار و ارتباط داریم، اما با آقایان داود قاسمزاده، علی علیزاده، اسماعیل هاشمی، صمد رسولی و احد نظرزاده بیشتر با هم هستیم.
و در کدام تیم پیشکسوتان فعالیت دارید؟
من با تیم های پیشکسوتان تراکتورسازی و آرسنال و متحد دهه 60 حضور داشته و با دوستان تمرین و بازی می کنیم.
در مورد تماشاگران تراکتور چه نظری دارید؟
من با تماشاگران تیم تراکتورسازی زندگی کردم و اکثرشان را از نزدیک می شناسم و آنها هواداران فهیمی هستند و از پرشورترین تماشاگران دنیا به شمار می روند، اما با ناداورهای از سوی مسوولان فوتبال و دپارتمان داوری بیگانهاند که باید مقداری با سیاست عمل کنند.
چرا تیم ماشینسازی نتوانست همانند تراکتور در مسیر رشد قرار گیرد و از کورس با همتای خود بازماند؟
این برمیگردد به نحوه مدیریت کارخانه ماشینسازی، چون وضعیت مالی این کارخانه نسبت به تراکتورسازی خوب نبود ناچار شدند این تیم را واگذار کنند و این تیم بارهای مالکش تغییر یافت و همین سبب افت نتایج ماشینسازی و دلسردی هواداران این تیم شد.
زمانی فوتبال تبریز از باشگاههای زیادی تشکیل شده بود که دیگر از آن خبری نیست؟
بله/ امروز تیمداری و حفظ تیم فوتبال بسیار پرهزینه بوده و به دلیل مسائل اقتصادی دیگر ادارات دولتی و کارخانهها و واحدهای تولیدی توان تامین هزینههای را نداشته و سبب شد که تیمهای فوتبال تبریز یکی بعد از دیگر منحل شوند و این در دراز مدت به ضرر فوتبال تبریز بوده و حتی میتواند سلامتی جامعه را نیز به خطر اندازد.
چه آرزوی ورزشی دارید؟
آرزو دارم تیم تراکتور به قهرمانی لیگ برتر فوتبال کشور و جام باشگاههای آسیا دست یابد اما با مدیریت، مربیان و بازیکنان بومی. همچنین رشد و ظهور بازیکنان بومی و حضور آنها در تیم های تراکتور و ماشینسازی همانند دهه 70 و 80 را دارم و امیدوارم روی فرا رسد که بازیکنان تبریزی همانند گذشته حضور پررنگی در فوتبال کشور و تیم ملی داشته باشند.
حرف پایانی؟
بنده از پیشکسوتان فوتبال تبریز خواستار تاسیس صندوق قرضالحسنه حمایت از پیشکسوتان در تبریز هستم و خودم حاضرم به عنوان خیر بخشی از هزینههای این امر خداپسند را قبول کنم تا در موارد ضروری یک پیشکسوت 50 یا 60 ساله حداقل برای مسائل جزئی بتواند مشکلاتش را حل کند.
انتهای پیام/60017