اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

آذربایجان شرقی

میوه نیمکت‌های چوبی و تلویزیون خانم معلم/ مشقِ عشق در عصر کرونا

این روزها در فضای مجازی شاهد انتشار تصاویری از معلمان عاشقی هستیم که در این شرایط بحرانی مشق ِعشق و درس ایثار و فداکاری دیکته می‌کنند، معلمانی که می‌کوشند چراغ علم و دانش در ایام تعطیلی مدارس خاموش نشود.

میوه نیمکت‌های چوبی و تلویزیون خانم معلم/ مشقِ عشق در عصر کرونا

خبرگزاری فارس_ کتایون حمیدی: «نیمکت‌های چوبی بیشتر از درختان میوه می‌دهند، اگر یک معلم ِ خوب کنارشان باشد». این را خانم معلم روستا می‌گوید.

شیوع ویروس کرونا حالا دیگر به یک بحران و درد مشترک جهانی تبدیل شده و تمام ابعاد زندگی مردم را تحت تاثیر قرار داده است.

اگر چه مدافعان سلامت در صف اول مقابله با کرونا قرار دارند اما اقشار مختلف کشورمان هم در این وضعیت بحرانی به صحنه آمدند و در کنار مدافعان سلامت قرار گرفتند.

با تداوم تعطیلی مدارس، جبران عقب‌افتادگی دروس دانش‌آموزان دغدغه اصلی مسوولان، معلمان و والدین شده است.

اما در این میان، تعدادی از معلمان برای دانش‌آموزان‌شان بیش از یک معلم نقش‌آفرینی کردند تا در زمان تعطیلی مدارس چراغ علم و دانش در مناطق محروم کشورمان همچنان روشن بماند.

این روزها در فضای مجازی شاهد انتشار تصاویری از معلمان عاشقی هستیم که در این شرایط بحرانی مشق عشق و درس ایثار و فداکاری دیکته می‌کنند.

تدریس با طعم ایثار

معلمی از روی تخت بیمارستان تدریس می‌کرد؛ معلمی از درب یخچال به جای وایت بُرد استفاده کرد؛ معلمی که خبر فوت فرزندش را وسط کلاس‌های آنلاین شنید ولی کلاس را لغو نکرد؛ معلمی که چندین کیلومتر راه را طی کرده و به روستای محروم از اینترنت می‌رود تا دانش‌آموزانش محروم از آموزش نباشند و یا معلمی که به‌دلیل تلفظ اشتباه یک واژه (آنلایند) مورد تمسخر و توهین بعضی‌ها قرار گرفت. همه این‌ها نمونه کوچکی از نقش معلمانی است که جلوه ایثار و فداکاری را با همه وجود معنا کرده‌اند.
 

مشقِ عشق در عصر کرونا

ماجرای فداکاری رقیه سرقینی، یکی از همین جلوه‌های عشق و ایثار است. او یک معلم فداکاری از خطه شهرستان اهر در آذربایجان‌شرقی است که ۲۷ سالی می‌شود در مقطع ابتدایی پای تخته و کلاس درس، معلمی کرده است.

او در ایام کرونایی به یاد دانش‌آموزان محروم روستاها بوده و برای تدریس به خانه آنها می‌‌رود تا از درس‌هایشان عقب نمانند. خانم معلم حتی با هزینه شخصی برای دانش‌آموزانش تلویزیون خریده است.

سرقینی می‌گوید: چندین سال سابقه خدمت در مناطق روستایی و محروم استان را دارم ولی اکنون در شهرستان اهر در حال تدریس در مقطع ابتدایی هستم ولی به علت سابقه کارم، مسوولیت نظارت و سرکشی به دانش‌آموزان روستایی که حدودا ۳۵ دانش‌آموز هستند را هم  بر عهده دارم.

او ادامه می‌دهد: به شرایط زندگی همه دانش‌آموزانم که در روستاهای محروم هستند، واقف هستم و قبل از کرونا هفته‌ای یکبار به روستاهای آنها سر می‌زدم ولی بعد از شیوع کرونا، سه روز در هفته به روستاها رفته و از نزدیک به درس و مشق آنها رسیدگی می‌کنم.

خانم معلم از شرایط نامساعد برخی از شاگردانش در روستاهای اطراف شهرستان اهر برایمان می‌گوید: شرایط برخی از دانش‌آموزان در روستاها اصلا مناسب نیست، از این‌رو به‌عنوان وظیفه انسانی خود و اینکه معلمی شغل انبیاست، باید به وضعیت آنها رسیدگی می‌کردم.
 

معلمی که برای دانش‌آموزانش تلویزیون خرید

از او می‌خواهم تا ماجرای خرید تلویزیون برای شاگردانش را تعریف کند که می‌گوید: من کار خاص و ویژه‌ای نکردم، چراکه وظیفه‌ام بود تا تلاش کنم حتی یک دانش‌آموز هم از آموزش محروم نماند.

سرقینی ادامه می‌‌‌دهد: یکسال پیش برای مراسم ختم پدر دو نفر از شاگردانم در روستایی محروم رفتم، به خوبی می‌دانستم که وضعیت مالی خوبی ندارند ولی وقتی به آنجا رسیدم، آن چیزی که با چشم‌هایم دیدم خیلی بدتر از تصوراتم بود، زیرا شرایط زندگی دانش‌آموزانم اصلا خوب نبود، آن روز دلم لرزید و حس کردم که خداوند من را به‌خاطر انجام ماموریتی به این روستا فرستاده است.

او ادامه می‌دهد: سعی کردم تا وضعیت این خانواده را سر و سامان ببخشم و الحمدالله کارهای زیادی هم انجام گرفت و حتی تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتند به‌طوریکه قبلا حتی یک پله هم برای ورود به خانه‌شان نبود و خودشان یک چیزی درست کرده و پایشان را روی آن می‌گذاشتند ولی الان کمی بهتر شده است و حتی آنها را به مدرسه تحت نظر خودم آوردم تا جلوی چشمم باشند.

از سرقینی می‌پرسم که مگر حقوق نجومی دارید که برای دانش‌آموزهایتان هم تلویزیون تهیه می‌کنید، می‌گوید: حقوق نجومی ندارم ولی همان‌طور که گفتم، بچه‌ها یک نعمت الهی در دست ما هستند و مگر من چه کسی هستم که جلوی شکوفایی نعمت پروردگار را بگیرم و آنها را بایگانی کنم؟

او ادامه می‌دهد: خودم یک پسر و یک دختر دارم که کلاس دوازدهم و پنجم ابتدایی هستند و هیچ‌گاه بین آنها و دانش‌آموزان خود فرقی قائل نشده‌ام و آنها هم همیشه من را تشویق کرده‌اند ولی همپای اصلی‌ام، همسرم است.

سرقینی اضافه می‌کند: همسرم فرهنگی بوده و چهار سالی است که بازنشسته شده است و در همه سرکشی‌ها از وضعیت درس دانش‌آموزان روستایی با من بوده و حتی تلویزیون‌‌ها را خودش خرید و در خانه آن کودکان نصب کرد.

شرط خانم معلم برای ازدواج با  آقا معلم

او به تنها شرط ازدواج‌‌اش هم اشاره کرده و می‌گوید: زمانی که ازدواج می‌کردم به همسرم گفتم که من علاوه‌بر زندگی با شما، با دانش‌آموزانم هم زندگی می‌کنم، از این‌رو آنها را هم قبول کن و خدا را شکر، همسرم بسیار با انگیزه‌تر و مهربان‌تر از من است و حتی بارها برای دانش‌آموزهایم وسایل خریده تا من آنها را در کلاس تقسیم کنم.

سرقینی تعریف می‌کند: از کودکی عاشق کار معلمی بودم تا بتوانم کارهای بزرگی برای آینده کشور بکنم و حتی در دوران کارشناسی ارشد، یک تدریس عملی جلوی استاد راهنما داشتم که استاد به من گفت که خانم سرقینی اگر شما ۱۵ سال عمر داشته باشید قطعا با این مدل تدریس فداکارانه آن را به پنج سال می‌رسانید!

غذای اردوی بچه‌ها را خودم می‌پزم

او ادامه می‌دهد: همیشه دوست دارم تا بچه‌ها کنارم باشند و حتی در همه اردوهای مدرسه خودم غذا پخته و غذا برای دانش‌آموزان می‌کشم.

خانم معلم معتقد است که نباید اجازه داد تا کرونا یا هر اتفاق دیگری خللی در مسیر تعالی کودکان ایجاد کند، چراکه آنها سرمایه این مملکت هستند و در این امر، کودک روستایی و محروم با کودک شهری و در رفاه فرقی ندارد.
 

برگزاری کلاس برای یک دانش‌آموز در روزهای کرونایی

سرقینی برای برخی دیگر از شاگردانش که شرایط مساعد استفاده از فضای مجازی را نداشتند هم کلاس حضوری تک به تک برگزار کرده است، او در این خصوص می‌گوید: برخی از شاگردانم شرایط مناسبی برای استفاده از آموزش مجازی را نداشتند، از این‌رو برای آنها کلاس‌های تک نفره با رعایت تمام نکات بهداشتی برگزار کردم تا مبادا از همکلاسی‌هایشان عقب بیافتند.

معلم فداکار اهری از خداوند طلب ظهور آقا امام زمان (عج)، طول عمر رهبری، سلامتی برای ایران و رفع بحران کرونا مسئلت می‌کند‌ او به همه دانش‌آموزان خود قول داده که در سریع‌ترین زمان و با شکست کرونا گرد هم خواهند آمد.

به‌راستی چه زیبا گفت خانم معلم روستا که نیمکت‌های چوبی بیشتر از درختان میوه می‌دهند، اگر یک معلم ِ خوب کنارشان باشد؛ معلم ِ عاشق که باشی درخت شخصیت را در ذهن دانش‌آموزانت می‌کاری! آری، معلمی شغل نیست، عشق است. 

 

 

انتهای پیام/۶۰۰۲۷/س/ر

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول