مجله فارس پلاس؛ نعیمه جاویدی: در سیل اخیر، آب از سر سیستان و بلوچستان گذشت. دومین استان پهناور کشور روزهای بدی را گذراند. بااینحال اما سیل مهربانی مردم، حضور نیروهای امدادی، نظامی و جهادی، غم سیلزدگان را کمتر کرد. رسانهها هم در این مدت از رنج سیستان و بلوچستان و وضع موجود گفتند. از سیل، نیازهای سیلزدگان و محرومیتهای حتی پیش از سیل. مواردی که نه باید و نه میتوان آن را نادیده گرفت و انکار کرد. حالا سیل رفته است. این استان فرصت ها و قابلیتهایی دارد که می توان از آن بهرهمند شد و تنها به جای گفتن، نمایش و نوشتن از رنج های این استان، گنج هایش را هم نشان داد. نعمتی خداداد و رایگان که کافی است برایش برنامه ریزی شود.
استان سیستان و بلوچستان بعد از استان کرمان، دومین استان پهناور کشور در جنوب شرقی ایران است؛ وسعتی حدود ۱۸۰۷۲۶ کیلومترمربع یعنی حدود ۱۱درصد کل کشور. این موضوع سرعت دسترسی و امدادرسانی به مناطق سیلزده را تحت تأثیر قرار داد. اما سیستان و بلوچستان به دلیل شرایط اقلیمی از کم تراکمترین استانهای کشور به شمار میرود. این موضوع بر کاهش خسارات جانی در مواقع بحران در مقایسه با دیگر استانها اثر گذاشته است.
این استان بین مدارهای جغرافیاییای قرار گرفته که آبوهوای گرم و خشک آن رقم میزند؛ اقلیم بیابانی و خشک. بهطور میانگین استان سیستان و بلوچستان، بارشی حدود ۵۵میلیمتر در سال دارد و تبخیر آب حتی در مناطق معتدل تر این استان هم بالاست.
وزش بادهای موسمی معروف به ۱۲۰ روزه سیستان،گاوکش و هفتم که از اواخر بهار تا پایان تابستان ادامه دارد به خشکی بیشتر این استانِ همسایه با کویر دامن میزند. شهرستانهای ایرانشهر و زابل، گرمترین شهرستانهای این استان در تابستان دمایی تا 50 درجه را تجربه میکنند. اما همین قدرت تابش خورشید و بادهای تند در صورت برنامه ریزی می تواند نیروی برق و انرژی این استان را به سادگی فراهم کند. به تازگی قرار شده است 34 توربین 660 کیلو واتی برای استفاده از انرژی باد، آماده و در این استان نصب شود. تهیه صفحات ویژه ذخیره کننده انرژی خورشیدی هم در حال بررسی است.
ما محروم ماندهایم
آمار و اسناد میگوید سیستان و بلوچستان از نظر منابع چندان محروم نیست، متأسفانه محروم مانده است. ظرفیتهای متعدد استان مانند کشاورزی، دامپروری، گردشگری، صنایعدستی و مهمتر از همه موقعیت استثنایی برای صادرات و منابع طبیعی متنوع در زمینههای مختلف با مدیریت و برنامهریزی صحیح میتواند این استان را به یکی از استانهای معین «مالی» و «اعتباری» کشور تبدیل کند.
یکی از این آمارها، آماری است که مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری 22 مرداد 1396 منتشر کرد. این محتوا به ظرفیت همسایگی و صادرات به دو کشور پاکستان و افغانستان اشاره جالبی دارد. طبق این آمار در 3 ماه اول سال 1394 حدود 140 میلیون دلار صادرات غیرنفتی از مرزهای استان سیستان و بلوچستان انجامشده. درحالیکه صادرات کل کشور در همین مدت 10867 میلیون دلار بوده است. سهم قابلتوجه این استان از صادرات، به موقعیت استراتژیک و ترانزیت آن اشاره دارد. از طرفی دسترسی این بندر به آب های آزاد، زمینه حضور کشتی های بزرگ و تجارت دریایی را هم فراهم کرده است.
بازار 210 میلیون نفری کشورهای همسایه چابهار می تواند ظرفیت صادراتی این محدوده را فراتر هم ببرد. وجود کاروانسرا، قلعه، شهرهای متعدد باستانی و قدیمی در این استان نشان می دهد اینجا از سال های دور، ظرفیتمناسبی برای داد و ستد دارد و بازاری پر تقاضا، خوش بازده و امن است. چابهار «قلب ترانزیت» خاورمیانه است و می توان از آن بهعنوان «بهشتی برای سرمایهگذاری» نام برد. درک این موضوع و برنامهریزی برای آن با توجه به رکود 120 روزه سیستان و بلوچستان هنگام وزش بادهای موسمی بسیار مهم است تا معیشت ساکنان آن تأمین و جبران شود.
سهم نامعلوم صادرات سوزنی
اگر قرار باشد ضربالمثل «از هر انگشتش یک هنر میریزد» را برای گروهی به کار ببریم حتماً بانوان استان سیستان و بلوچستان جزو بهترینها هستند. بیراه نیست اگر ادعا کنیم ذهنشان گرافیکی و قرینه ساز است. نقشه بسیاری از سوزندوزی، آینهدوزی، پریواردوزی، سکه دوزی، توردوزی و گلدوزیهای دستی، همان لحظه آغاز دوخت به ذهنشان میرسد. همان نقشههایی که سینهبهسینه به آنها رسیده و در اجرا به خلاقیت آغشته میشود و تغییر میکند. نقشهای که معمولاً کپی ندارد و هر اثر، متفاوت از دیگری است.
در اقلیم خشک سیستان، گلها بیش از آنکه در خاک ریشه بدواند در ذهن و قلب بانوان هنرمند این استان شکوفه میدهد. هنر دست آنها یکی از اصیلترین هنرهای زنانه جهان است که در صورت حمایت از صنایعدستی استان، میتواند به یکی از بهترین منابع درآمد غیرنفتی و حوزه کارآفرینی تبدیل شود.
آمارهای منابع محلی، حاکی از آن است که یک بانوی سوزندوز ماهر میتواند ماهانه 2 میلیون تومان از این هنر درآمد داشته باشد که برای سوزندوزان چیرهدست و صاحب سبک، این رقم حتی به 5 میلیون تومانهم میرسد. سال 1397 هنر دست بانوان این استان، «ایرانشهر» را بهعنوان شهر ملی سوزندوزی ایران ثبت کرد و برای ثبت جهانی هم تلاش هایی در حال انجام است. این لباسها در میان کشورهای عربی همسایه، اروپایی و شرق ایران پرمشتری است و در صنعت مد یا فشن اروپا بارها از آن الهام گرفتهشده. با توجه به شاخه درآمدزای صنعت مد، «یونیک» یا «اختصاصی پوشی» صادرات این هنر-کالا ارزآور خواهد بود. این در حالی است که متأسفانه آمار مشخصی از درآمد ارزی این هنر در دسترس نیست.
اروپاییها این سفال را پیشخرید میکنند
افرادی که نسبت به کار گل و سفال شناخت دارند قدر، قدمت و قیمت سفال زنانه معروف سیستان و بلوچستان، سفال «کلپورگان» را خوب میشناسند. سفالی جزو اولین دستساختههای بشر که هنوز هم تولید میشود. این سفال بیش از 7 هزار سال قدمت دارد. به تاریخ قبل از اختراع چرخ برمیگردد و جنبه هنر- تمدن دارد. سفالی که در ایام دور هم، کالایی ارزشمند بوده و صادرات داشته است. نمونه آن در محوطه ثبت جهانی شده «شوش» در کشورمان وجود دارد. طرح و نقش زیبا و متنوعی دارد. نوع خاصی از سفال ممتاز بدون لعاب و رنگآمیزی شده بارنگ طبیعی بهدستآمده از یک سنگ محلی است که با کمک یکتکه چوب (معمولاً برگ نخل) با دست طراحی میشود.
ازنظر تولید و رنگ، به سفالهای بقیه مناطق ایران شباهت ندارد و این موضوع آن را ممتاز میکند. در ساخت این سفال، آقایان وظیفه حمل خاک از تپه تا محل سفالگری، آماده کردن گل و پختن سفال را بر عهدهدارند. کار اصلی را بانوان انجام میدهند؛ گلگیری و تراش آن، تزئین با سیاهقلم و ترسیم نقشهای ساده و هندسی. دیگ، سینی، کوزه، قلیان، گلدان، لیوان، قوری، مجسمه حیوانات، تنوع این سفال را بالابرده است. در کلپوران مادران از همان کودکی هنر ساخت این سفال جهانی را به دختران خود ارث میدهند.
متأسفانه سفال کلپوران در خارج از کشور و میان گردشگران خارجی کالایی شناختهشدهتر است تا داخل. تا جایی که برخی منابع آگاه از پیشخرید این سفالها پیش از تولید توسط اروپاییان خبر داده اند. این انحصار تا جایی است که حتی در تهران و فروشگاههای صنایعدستی پایتخت، سفال کلپوران به سهولت پیدا نمی شود. این سفال پرتقاضای بازار جهانی، قدرت ارزآوری بالایی دارد و در شرایط مالی کنونی کشور، رونق اقتصادی هنرمندانه این بانوان را ثابت خواهد کرد.
دلار بچین از درختان گرمسیری
اقلیم گرم و خشک، درهای کشاورزی را به روی سیستان و بلوچستان نبسته و سفره روزی خاک، در باغها و زمینهای کشاورزی پهن و پر رونق است. برخلاف تصور عموم این استان در گذشته به «انبار غله» معروف بوده که قناعت و همت مردم سختکوش آن در کشاورزی، این عنوان را به آن داده است.
سیستان و بلوچستان در کاشت و برداشت برخی محصولات، موقعیت ممتازی دارد که البته بخشی از آن مانند باغستانهای موز و صیفیکاری و محصول گوجه فرنگی در سیل اخیر آسیب دید. این استان، بزرگترین پایگاه تولید نهال میوههای گرمسیری است و به ۹ استان دیگر کشور هم نهال صادر میکند. 16 نوع خرما، موز، مرکبات، انبه، پسته و انگور یاقوتی همچنین میوههای استوایی مانند پاپایا، گوآوا و چیکو تنوع محصولات کشاورزی این استان را رقم میزند. محصولات استوایی این استان به دلیل املاح موجود در خاک، استفاده کم از سموم نباتی و بذر مناسب معمولاً طعم بهتری نسبت به نمونههای مشابه وارداتی دارد. ظرفیتی که با سرمایهگذاری میتوان از این امکان ارزآوری به بهترین شکل استفاده کرد. همچنین تغییراتی در بازار تأمین این اقلام داد و از واردات نمونههای خارجی و خروج ارز از کشور خودداری کرد.
متأسفانه موز چین، امارات، ترکیه، فیلیپین، موزامبیک، هند و اکوادور در کوچکترین مغازههای میوهفروشی کشور در این سالها یافت میشد اما موز سیستان و بلوچستان برای مردم آشنا نبود. آمار مقدماتی گمرک از تجارت خارجی در فروردین امسال نشان میدهد برای واردات بیش از ۳۶ هزار تن موز سبز تازه یا خشک کرده از کشورهای هند، ترکیه و فیلیپین بیش از ۲۴ میلیون دلار ارز از کشور خارجشده است؛ رقمی بالغبر ۳۰۰ میلیارد تومان. رصد گزارش برخی رسانهها هم حاکی از آمارهای ارزی چشمگیری است که برای واردات میوههای استوایی مانند موز، پشن فروت، گوآوا صرف شده که مجموع میزان واردات این میوهها و محصولات گیاهی بیش از صنایع پتروشیمی، فولاد و صنایع مادر و مولّد بوده است. (روزنامه عصر اقتصاد، 21 اردیبهشت 1398)
سرمایهگذاری روی دام غالب؛ بز و شتر
شرایط اقلیمی و زیستی، وضعیت دامپروری سیستان و بلوچستان را ویژه کرده است. گونههای دام مصرفی ویژهای که در شرایط سخت زیستی و آبوهوایی هم تابآوری مناسبی دارند. اگرچه در این استان مانند دیگر استانها گوسفند و گاو زمینه دامی هستند اما پرورش شتر و بز هم در این خطه جا افتاده است. دامهای سختزیست که با کمترین میزان آب و علوفه و شرایط خشکسالی هم سازگاری دارند. بیشترین شتر کشور در سیستان و بلوچستان است؛ آمارهای سال 1394 از وجود 72 هزار نفر شتر خبر می دهد.
گونههای جانوری شاخص استان گاو سیستانی، گاو دشتیاری، مرغ خزک، مرغ دشتیاری، گوسفند، شتر، بز تالی و بی تال و گاومیش است.
در قسمت جنوبی، مشرفبه دریای عمان هم ماهیگیری رونق دارد. بنیهٔ دامی این استان در تأمین نیاز بومی و کمک به تأمین پروتئین کشور در صورت برنامهریزی مناسب میتواند با صادرات گوشت و لبنیات بالاخص لبنیات ویژه بومی بز و شتر به کشورهای عربی ارز وارد کشور کند. مسابقات شتردوانی هم از مسابقات با گردش مالی و جذاب منطقه است که در کشور ما فقط جنبه بومی دارد.
صادرات یک سفره رنگارنگ
فرهنگ غذایی این استان برای گردشگران کم جالب نیست. این جذابیت از همان پذیرایی اول با لیوان دوغی که به دست مهمان میدهند و بهترین نوع آن دوغ شتر و بز است، شروع میشود. سیستانی و بلوچستانی اگر فقط یک رأس دام برای تأمین مخارج زندگی داشته باشد و برایش مهمان بیاید، آن را پیش پای مهمان سر میبرد و کباب میپزد. سختی زندگی در کویر آنها را قانع بار آورده اما برای مهمان سخاوت عجیبی دارند. یک گردشگر آلمانی در صفحه خود نوشته بود در این استان لازم نیست هتل بگیرید. مردم عاشق پذیرایی از گردشگران در خانه خود هستند. تنوع غذایی سیستان و بلوچستان از آش دانه انار تا تباهک، دوغ پا، آبگوشت زابلی، ماهیک پچ، اجیزک و کشک زرد (کشک تهیهشده از غلات و دوغ) همیشه برای گردشگران جالب بوده.
فهرست غذایی رنگینی که در آن برای طرفداران انواع رژیمهای غذایی دستکم 2، 3 غذای محبوب پیدا میشود. این غذاها را هم میتوان به کمک صنایع غذایی، صادر کرد. بعضی غذاهای این استان به دلیل شیوه طبخ و مواد اولیه ماندگاری مناسب، قابلیت تهیه بستههای نیمپز، نمونههای پخت فوری و فستفودی دارد. دستور غذایی آنهم قرابت مناسبی بافرهنگ غذایی همسایههای شرق ایران و کشورهای عربی دارد. غذاهایی که با فرآوری صنعتی و صادرات، ارزآور خواهند شد.
تلاقی کمنظیر دریا، کوه و کویر
تنوع آبوهوایی و اقلیمی استان سیستان و بلوچستان قابلتوجه است که البته این موضوع بیارتباط به وسعت آن نیست. کوهستانهای سیستان که به کویر لوت میرسد و کوههای بلوچستان که به دریای عمان، جاذبهای بکر برای گردشگران محسوب میشوند. در بین کوهها، «پلنگ کوه» سیستان و کوه «تفتان» بلوچستان نام های آشنایی برای ما هستند.
کوههای «مریخی» یا «مینیاتوری» هم یکی از جذابترین جاذبههای ایران حوالی بندر چابهار قرار دارد. کوههایی که ازنظر تغییرات دورههای زمینشناسی، مهم هستند. وجود فسیلهای فراوان آبزیان و انواع صدف با عمر چند میلیون سال در این کوهها ثابت میکند، روزگاری این کوهها، کف اقیانوس بودهاند و آب تا اینجا امتداد داشته است. روستاهای خوش آبوهوا و سرسبز در سیستان و بلوچستانهم از ظرفیتهای گردشگریاند. جنگلهای نیک شهر، فنوج و قصر قند این مناطق را به «چشمسبز سیستان» تبدیل کردهاند. نمونههای گیاهی نادری در این جنگلها وجود دارد که متأسفانه به دلیل خشکسالی و استفاده نادرست بومیان در معرض آسیب است.
یکی دیگر از معروفترین جنگلهای این محدوده، جنگل «مانگرو» یا «حرا» است. درختان این جنگل جنبه درمانی هم دارند. درختها و درختچههای شورپسندی که با مَد دریای عمان، زیرآب میروند و سرشاخههایشان بیرون میماند؛ گویی دریا جنگل را میبلعد و کمی بعد با جزر آب دوباره پس میدهد. پرنده ها روی آن لانه می سازند. این جنگل از جاده چابهار قابلدسترسی است. جادهای که به دلیل تلاقی با نقاط کوهستانی، آبشار، دریاچههای «گِلافشان» و بندر، یکی از زیباترین جادههای ایران و جاذبه گردشگری است.
از نابترین و جذابترین جاذبههای گردشگری استان، اتصال کوهستان به دشت لوت، جاذبه بالفعل کویرگردی و بیابان به دریا یا «بیابانهای ساحلی» هستند که گردشگرانی که آن را تجربه میکنند را دوباره به این استان میکشاند.
بندر چهارفصل یا همیشهبهار چابهار، دریاچه صورتی با آبی به رنگ صورتی، تمدن قدیمی شهر سوخته که هزاران سال قبل اولین چشم مصنوعی جهان در آن ساخته شد و چشمههای جوشان گِل سرد از این جذابیتهاست.
چشمه گِلافشان «تنگ» بزرگترین دریاچه گلی ایرانهم با کمترین سرمایهگذاری میتواند بازده مناسبی در حوزه گردشگری بومی، ملی و جذب گردشگران خارجی داشته باشد.
سرزمین گاندو و پلنگ ایرانی
بهطور خلاصه سیستان و بلوچستان مجموعهای از ظرفیتهای منابع طبیعی است. گونههای گیاهی کمیاب مانند درختان جنگل گز روغن، انار شیطان و حرا همچنین کشت همزمان محصولات کشاورزی سردسیر و گرمسیر، تنوع پوشش گیاهی و گیاهان دارویی دارد. صدها گونه جانوری شامل ۳۴۰ گونه پرنده، ۶۴ گونه پستاندار و ۱۱۰ گونه خزنده و دوزیست همچنین انواع گونه ماهیان آب شیرین و شور در این استان آن را به زیست پارک بزرگ و غنی حیاتوحش ایران تبدیل کرده است.
پلنگ پرآوازه ایرانی، تمساح پوزهکوتاه رودخانه سرباز یا همان «گاندو»، پلیکان خاکستری، فلامینگوی ایرانی و زاغ بور از نمونههای نادر و جالب جانوری سیستان و بلوچستان هستند که تنوع حیاتوحش و محیطزیست آن را رقم میزند.
11منطقه حفاظتشده در 4 گروه جنگلی، شکارممنوع، جانوری و آثار طبیعی ملی توسط محیطبانان این استان محافظت میشوند. با تبلیغ و اطلاعرسانی میتوان گردشگرانی که در ایام تعطیلات فقط به چند مقصد گردشگری محدود و متداول مانند شمال کشور میروند را به این منطقه دعوت کرد.
جازموریان لب تر کرد
برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی در سیستان سبب فرورفت و فرونشست زمین شده و جذب آب به سفرههای زیرزمینی؛ بهاصطلاح «جذب مفید آب» را کاهش داده است. برنامهریزی برای احیای تالابها بهعنوان پایانههای آبی دریا، رود و دریاچهها به هدایت منابع آبی حاصل از سیلاب و احیای محیطزیست مناطق سیلزده کمک میکند. به عبارتی تهدید سیل به فرصت احیای محیطزیست، منابع طبیعی، گردشگری و مهمتر از همه احیای خاک با توسعه مناسب پوشش گیاهی منتهی میشود. خوشبختانه در میان اخبار ناراحتکننده سیل اخیر، خبر خوبی هم بود؛ جان گرفتن دوباره تالاب جازموریان. میزان قابل توجهی آب از رودخانههایی مانند دامن، بمپور، روستا و هودیان وارد تالاب جازموریان شد و پرندگان مهاجر مانند کاکایی و اگرت دوباره مهمان آن شدند.
محو شدن در طلوع و غروبها
نام سیستان و بلوچستان در کتابهای جهانگردان، نویسندگان، خاورشناسان و مستشرقان نامی خوش تکرار است. این را سفرنامههای کهن و معاصر ثابت میکند. یک ماجراجو و عکاس هم به نام «ابراهیم میرمالک» از گردشگرانی که مدتی قبل به این استان سفرکرده مطلبی در یکی از سایتهای گردشگری منتشر کرده است.
او این استان را «محوکننده» وصف میکند. غروب و طلوعهای آفتاب داغ سیستان را بهاندازه مردمش زیبا میداند. بازی بچهها، علوفه چینی، سوزندوزی، چوپانی و حتی شستن ظرفها در رود از لنز او دور نمانده است.
انتهای پیام/