گروه غرب از نگاه غرب خبرگزاری فارس: پخش یک آگهی تلویزیونی که ران ریگان پسر رونالد ریگان رئیس جمهور پیشین جمهوریخواه نیز در آن دیده می شود، موجبات شگفتی برخی از بینندگان مناظرات ریاست جمهوری اخیر دمکرات ها را فراهم آورده است.
در این آگهی 30 ثانیه ای که «بنیاد آزادی مذهب» آن را تهیه کرده، ریگان از اینکه باورمندان مذهبی نفوذ سیاسی بیش از حدی در ایالات متحده پیدا کرده اند ابراز نگرانی می کند.
ریگان با توصیف خود به عنوان «یک خداناباور مادام العمر که از سوختن در آتش جهنم ترسی ندارد» این آگهی را با پایان می رساند.
انتقادکنندگان از ریگان زنگ های خطر را به صدا درآوردند. آنها از اینکه یک «خداناباوربی شرم و حیا»- کسی که هیچ اعتقادی با خدا یا خدایان ندارد- بتواند با چنین صراحتی در تلویزیون ملی سخن بگوید ابراز نگرانی کرده اند. از طرفی این آگهی چنان واکنش های شدیدی را نیز برانگیخته که برخی از شبکه های بزرگ حتی پخش آن را ممنوع کرده اند. اتفاقی که شاید نباید موجب شگفتی چندانی شود.
تحقیقات نشان می دهند که در آمریکا نسبت به خداناباوران ذهنیت های شدیدی وجود دارد. از بالغ بر 25 درصد جمعیت آمریکا که خود را مذهبی نمی دانند، کمی بیش از 3 درصد به طور خاص خود را خداناباور معرفی می کنند، هرچند برخی پژوهشگران ادعا می کنند که رقم واقعی این عده می تواند تا 20 درصد بالاتر باشد.
این بی اعتمادی نسبت به خداناباوران برخاسته از چیست؟
ذهنیت نسبت به خداناباوران
به دلیل وجود این ذهنیت، مردم ممکن است از خداناباور عنوان کردن خود، حتی در برابر پرسش کنندگان ناشناس اکراه داشته باشند. تحقیقات نشان می دهد که خداناباوران کمتر از افراد مذهبی مورد اعتماد مردم قرار می گیرند. در واقع حتی خداناباوران نیز کمتر از افراد مذهبی به هم مسلکان خداناباور خود اعتماد دارند. و تا همین اواخر اکثریت زیادی از آمریکاییان معتقد بودند که خداناباوران افرادی اخلاقی نیستند. ویل گروایس پژوهشگر دانشگاه کنتاکی و همکارانش دریافته اند که مردم در چندین کشور حتی معمولا قتل های زنجیره ای را نیز بیشتر به خداناباوران نسبت می دهند، تا افراد مذهبی.
روانشناسان اجتماعی سال های زیادی را صرف بررسی علل این کرده اند که چرا برخی از مردم احساسات، افکار و رفتاری منفی نسبت به خداناباوران دارند. مثلا برخی از تحقیقات می گویند که خداناباوران به این دلیل مورد نفرت مردم هستند که باورمندان مذهبی را به یاد اخلاقیات اجتناب ناپذیر خودشان می اندازند. مثلا خداناباوران وجود نوعی حیات پس از مرگ را انکار می کنند. این تئوری می گوید وقتی افراد مذهبی به یاد مرگ می افتند، با پیش داوری تشدید شده ای نسبت به خداناباوران واکنش نشان می دهند.
مطالعه ما در سال 2018 در مورد ذهنیت باورمندان مذهبی نسبت به خداناباوران که با همکاری همکاران ما در دانشگاه ایالتی آریزونا انجام شد، یک دلیل قبلا بررسی نشده در مورد این ذهنیات نسبت به خداناباوران را مورد بررسی قرار داد: برداشت های افراد نسبت به رفتار جنسی آنها.
افراد مذهبی و ارزش ها
شواهد حاکی از آن هستند که رفتار مذهبی و رفتار جنسی معمولا با یکدیگر مرتبط هستند. بسیاری از مذاهب بزرگ همچون مسیحیت، بودیسم، اسلام و برخی مذاهب سنتی، شیوه هایی را برای زندگی ترویج می کنند که بر پایبندی افراد تاکید دارند و به اهمیت مراقبت از خانواده بها می دهند. حجم زیادی از تحقیقات انجام شده نشان می دهند که یک مذهب ممکن است به طور خاص برای افرادی جذابیت داشته باشد که برای چنین تعهداتی ارزش قائل هستند؛ شاید دقیقا به این خاطر که این مذاهب به آنها کمک می کند تا بر انتخاب شیوه زندگی خود مهر تایید بزنند.
نباید گفت که تمام افراد دارای تعهد جنسی، مذهبی هستند یا برعکس. بلکه بیشتر به نظر می آید که این یک کلیشه رایج باشد. همانطور که بسیاری از خداناباوران ازدواج کرده اند و حدود 40 درصد آنها فرزندان خردسال دارند.
با این حال با دانستن ارتباط مفروض بین ایمان و تعهد جنسی، ما ظن آن داریم که ممکن است مردم خداناباوران را نسبت به باورمندان کمتر پایبند ارزش هایی چون تک همسری و مراقبت از خانواده یعنی ارزش هایی که با تعهد جنسی همراه هستند ببینند.
در ذهن چنین افرادی رفتار همراه با عدم تعهد جنسی به چندین مشخصه و رفتار اجتماعی دیگر مثل فرصت طلبی و دمدمی مزاج بودن مرتبط است؛ خصوصیاتی که به سختی اعتماد دیگران را برمی انگیزند. پس ما به این نتیجه رسیدیم که ذهنیت های مردم نسبت به خداناباوران به عنوان افرادی فاقد تعهد جنسی، دلیل ریشه ای بی اعتمادی نسبت به آنها بوده است.
بی اعتمادی نسبت به شرکای غیرمتعهد؟
برای محک زدن این برداشت، ما 336 مشارکت کننده را از آمریکا انتخاب کردیم و آزمایشی اینترنتی را با آنها انجام دادیم. آنها باید به طور تصادفی به یکی از دو پروفایل آشنایی با جنس مخالف امتیاز دهند که جزئیات زیادی در مورد صاحب پروفایل در آنها وجود داشت. این دو پروفایل فقط از این نظر با هم فرق داشتند که آنها مذهبی یا غیر مذهبی معرفی شده بودند.
ما دریافتیم که شرکت کنندگان درباره شخص صاحب پروفایل صرفا بر اساس مذهبی بودن یا نبودن اوست که تصمیم گیری می کنند. اول آنکه در راستای تحقیق قبلی، در این آزمایش نیز شخص غیرمذهبی کمتر از شخص مذهبی مورد اعتماد قرار می گرفت.
دوم آنکه در تایید تئوری ما، کمتر احتمال داشت که به فرد غیرمذهبی به عنوان فردی دارای یک سبک زندگی متعهد امتیاز داده شود. برای مثال در مقایسه با پروفایل فرد مذهبی، شرکت کنندگان پروفایل فرد غیرمذهبی را کمتر یک «شریک عشقی قابل اعتماد» و کمتر یک پدر یا مادر« فداکار» می دیدند.
برای تعیین اینکه آیا این برداشت که خداناباوران از نظر جنسی فاقد تعهد هستند عملا موجب این بی اعتمادی نسبت به آنها می شود یا نه، ما آزمایش دومی را انجام دادیم. به این ترتیب که 445 شرکت کننده را در سراسر آمریکا انتخاب کردیم و همان پروفایل ها را به آنها نشان دادیم، اما این بار یک اطلاعات اضافی به پروفایل ها اضافه شده بوده: در مشخصات فرد صاحب پروفایل عناوین مشتاق «ازدواج کردن» یا «وقت گذرانی» نیز قید شده بود.
افزودن همین اطلاعات مختصر درباره رفتار جنسی - «ترجیحات آشنایی زوج ها»- کافی بود تا فرض هایی که نسبت به خداناباوران در ذهن شکل می گرفت کنار روند. خداناباورانی که می خواستند «ازدواج کنند» به همان اندازه افراد مذهبی و حتی بیشتر از افراد مذهبی که خواهان«وقت گذرانی» بودند به چشم افرادی قابل اعتماد دیده شدند.
نویسنده: جیمی آرونا کرمز( Jaimie Arona Krems) استادیار روانشناسی در دانشگاه ایالتی اوکلاهما
منبع: https://b2n.ir/337906
انتهای پیام.
