به گزارش خبرگزاری فارس از شهرستان دیر، اگر روزگاری نگاه جامعه به زنان مثبت نبود اما امروز این رویه عکس شده به گونهای که اگر دور و بر خود را نگاه کنیم زنانی را میبینیم که با پرورش استعدادهایی که در وجودشان جاری است پلههای ترقی را یکی پس از دیگری طی کردهاند و آن هم به واسطه بهایی بوده که دین مبین اسلام به این دردانههای خلقت داد و در کشور ما نیز با پیروزی انقلاب اسلامی نگاهها به دختران و بانوان تغییر کرد و حضور در عرصههای مختلف اجتماع خود بیانگر این مهم است.
روز گذشته به سراغ یکی از بانوان هنرمند و موفق شهر دیر رفتم که در یکی دو سال اخیر هر نمایشگاهی در زمینه صنایعدستی و هنرهای تجسمی در شهر دیر برگزار شده بی شک ردی از اسم او هم در آن بوده و در واقع برگزار کننده چنین نمایشگاههایی بوده است.
وقتی درب آموزشگاه خانم گرامی رسیدم اولین چیزی که توجهام را جلب کرد بنری بود که بر روی دیوار نصب شده که روی آن نوشته بود«ولادت با سعادت حضرت فاطمه(س) و روز مادر گرامی باد» که نشان میداد او به مناسبتهای مذهبی توجه ویژهای دارد.
هنر مادر در رگهای فرزند جاری میشود
لیلا گرامی از چگونگی علاقهمند شدنش به هنرهای دستی میگوید: «پدرم اصالتا از اهالی روستای نوکن شهرستان دیر و مادرم از عشایر ترک بود. از همان دوران کودکی در کنار مادرم که قالیبافی و نخریسی و خیاطی میکرد مینشستم و در سه چهار سالگی به کارهای هنری علاقهمند شدم و در پنج سالگی قلاب به دست گرفتم. آن موقعها چرخ خیاطی نبود و مادرم با دست خیاطی میکرد من هم کنار او مینشستم و دوست داشتم در زمینه هنر پیشرفت کنم و بعدها از هر هنری انگشتی زدم.»
او ادامه می دهد: «سال 83 ازدواج کردم که ثمره 14 سال زندگی مشترک دو دختر به نامهای سارا و مینو است که در کلاس ششم و چهارم تحصیل و هر دو در زمینه مجریگری فعالیت میکنند و در واقع ما کلا خانواده هنرمندی هستیم. سال 95 در کلاسهایی که در تهران برگزار میشد شرکت کردم و آنجا عضو انجمن حمایت از هنرمندان شدم و مجوز گرفتم بعد به فرمانداری دیر معرفی شدم و از همان سال نسبت به راهاندازی آموزشگاه اقدام کردم و همواره بدنبال این بودم که بتوانم بانوان شهر دیر هنرهای دستی خودشان را نشان بدهند.
از صنایع دستی و تجسمی تا کارگردانی و تسهیلگر کتاب
خانم گرامی با اشاره به اینکه علاوه بر صنایعدستی و هنرهای تجسمی در زمینه کارگردانی و قصهگویی در جشنوارههای کودک هم فعالیتهایی دارد و تسهیلگر کتاب هم هست، بیان میکند: «بعد از راهاندازی آموزشگاه با استقبال خوبی از سوی دختران و بانوان دیری مواجه شدم به گونهای که بیش از 400 نفر در سه سال گذشته در دورههای آموزشی ما شرکت کردهاند و خوشبختانه توانستهاند با فراگیری این هنر تا حدودی به امرار معاش خانواده خود کمک کنند.»
نبود مکان مناسب برای عرضه صنایعدستی بیحرمتی به هنرمندان است
وی میگوید: «در گذشته خبری از راهاندازی نمایشگاه صنایعدستی در شهر دیر نبود و خوشبختانه ما توانستیم زمینهای فراهم کنیم که هنرهای دست بانوان شهرستان دیده شود و تا الان 4 تا 5 نمایشگاه هنریهای دستی برای نهادهای مختلف برگزار کردهام که آخرین آن در دهه فجر با حضور خانم ابتکار معاون زنان و خانواده رئیسجمهور بود اما با این حال متأسفانه جا و مکان مناسبی برای ارائه کارهای هنری بانوان در شهرستان دیر وجود ندارد و این نوعی بیحرمتی به هنرمندان است که زحمت میکشند و وقت میگذارند برای آثار هنری خود اما جایی برای ارائه این دست ساختهها در دید عموم و فروش آن ندارند، مسؤولان هم فقط برای گزارش کار خودشان از این نمایشگاهها عکس میگیرند و توجهی به هنرمند ندارند و حداقل از دادن یک تقدیرنامه خشک و خالی هم دریغ میکنند و من هم زمانی از سوی مسؤولین حمایت میشوم که برنامهای باشد یا بخواهند نمایشگاهی برپا کنند آن وقت تازه یادی از ما میکنند.»
مادرم استاد اصلی من است
خانم گرامی یادآور میشود :« این آموزشگاه را با هزینه شخصی خودم راهاندازی کردهام و هیچ تسهیلاتی تاکنون نگرفتهام اما با توجه به هزینه اجاره تا میآییم جان بگیریم مجبور به نقل مکان میشویم که با این شرایط پرداخت قسط و دستان خالی از سوی مسؤولین هم حمایتی نمیشویم. بعضی وقتها برای افراد بیسرپرست و بیبضاعت به صورت مجانی دوره برگزار کردهام و دستان آنها را گرفتهام تا بتوانند درآمدی هر چند اندک برای خود داشته باشند که ثواب آن را نثار روح مادرم میکنم چون استاد اصلی من مادر مهربانم بود و خیلی برگردن من حق دارد.
وقتی دیدم علاقه شدیدی به مادرش دارد و با احترام زیادی از او یاد میکند از وی خواستم به پاس زحمات مادرش و با توجه به اینکه امروز هم روز مادر هست جملهای برای مادرش بنویسد که با ماژیک بر روی کاغذ نوشت«مادر و استاد خوبم روزت مبارک موفقیت هایم مدیون تو هستم».
خانم گرامی در ادامه صحبتهایش از آرزویش میگوید: «آرزو دارم هر روز بیشتر از روز گذشته در زمینه هنرهای دستی پیشرفت کنم و در سه سالی که در شهر دیر فعالیت خود را ادامه دادهام علیرغم ناملایمات خوشحال هستم که نتیجه زحماتم را میبینم و امیدوارم روزی شاهد توسعه بیشتر هنرهای این چنینی در شهر باشیم.»
مهدی خسروی شوهر خانم گرامی با بیان اینکه از زندگیش راضی است گفت: خدا را شکر میکنم که همسر هنرمندی دارم که تأثیر آن را در رفتار و اخلاق فرزندانم هم میبینم، البته ایشان در زمینه خانهداری و رسیدگی به امورات خانه هم یک زن نمونه هستند و در واقع از هر انگشتش یک هنر میبارد.
گفتگو: مهدی عبدی
انتهای پیام/