آقای محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه دولت یازدهم ایران، اخیراً طی اظهاراتی گفته است:
«جمهوری اسلامی به دنیا ثابت کرده که به دنبال مذاکره و گفتوگو و رسیدن به راه حل است. اگر آمریکاییها با رفتار خود جز این را به دنیا نشان دهند، کسی که در این قاعده ضرر میکند حتما طرف آمریکایی است.»[1]
این گزاره مورد تأکید آقای ظریف، طی 3 سال گذشته به دفعات مختلف و در مصاحبههای متعددی بیان شده و فرض محتمل این است که منظور آقای ظریف از این گزاره «افکار عمومی دنیا» هستند و نه لزوماً مردم ایران.
صورت سلیستر گفتهی ایشان نیز این است که اگر توافقات دولت آقای روحانی با کشورهای 1+5، به هر دلیلی با مشکلی مواجه شود که آمریکا مسبب آن باشد؛ آنگاه افکار عمومی دنیا خواهند، فهمید که دولت ایالات متحده خیلی بد است و علیالاثبات آگاه خواهند شد که حق با جمهوری اسلامی ایران بود...
نمیدانم باید گفت نگاه آقای ظریف در این قضیه از سر اشتباه محاسباتی است یا به دلیل خوشبینی؟!
به هر روی، ایشان گویا در جریان قدرت عظیم شبکه رسانههای صهیونیستی در جهان و تأثیرگذاری فراتصور پروپاگاندای آنها بر افکار عمومی دنیا نیست.
شبکهای که فعلاً میتواند هر درستی را غلط و هر غلطی را درست جلوه دهد و کارش جز اَفّاکی و به هم بافتن دروغ و راست نیست.
همان شبکهای که افسانهای مثل «هولوکاست» را با باور کثیری از مردم جهان آنچنان خورانید که حتی گویا شخص دکتر ظریف هم –بر اساس گفتهها و مواضعی که در این زمینه دارد- آن را باور کرده است.
شبکهای که رسالت اصلی خود را توجیه جنایات آمریکا و زمینهسازی برای پیشبرد اهداف این کشور میداند و برای آن هر کاری میکند. بگونهای که طراحیهایش تا آنجا منشأ اثر است که حتی وزیر خارجه یک کشور معارض با سیاستهای کاخ سفید در سخنان خود عنوان میکند که آمریکا میتواند با یک بمب ساختار دفاعی ما را از بین ببرد!
و همین طایفه رسانهای است که جنایات هر روزه پهپادهای آمریکایی در پاکستان و افغانستان را «اقدام علیه تروریسم» مینامد، تروریستهای تکفیری و آدمخوار سوریه را دندانپزشک و معلم معرفی میکند، وجود بیش از 40 میلیون محتاج نان شب را در آمریکا منکر میشود، از همجنسبازی و چگونگی نگهداری سگ! بعنوان مسئله روز مردمان جهان خبر میدهد و دائم افکار عمومی کشورهای ساکن دهکده جهانی! را در خوف چیزهایی مثل موجودات فضایی، ویروس اِبولا، سربازهای آهنی و پایان جهان بوسیله جنگهای اتمی نگه میدارد.
و نیک میدانیم که خواهرخواندههای همین رسانههای تحت امر نظام سلطه هستند که ایران اسلامی را کشوری عقب مانده و اِفلیج شده به دلیل تحریمهای آمریکا معرفی میکنند تا آنجا که حتی برای برخی مردمان سایر ممالک، باور اینکه در ایران بزرگراه و پُل و امنیت و فناوری وجود دارد مشکل میشود.
*آنچه هرگز رخ نمیدهد...
آقای ظریف میتواند همچنان بر این محاسبه خود پافشاری کند (کما اینکه در 3 سال گذشته کرده است) و در ظاهر یا واقعاً امیدوار باشد که «دنیا» شاهد بدعهدیهای این روزهای آمریکا در ماجرای برجام هست و حق را به ایران میدهد.
اما حقیقت این است که تا اطلاع ثانوی و تا هنگام تبتّل ماهوی انسان در جهان مدرنیته، چنین مفهومی هرگز در سطح افکار عمومی دنیا رخ نمیدهد و دست آخر همان سخنی بر زبانها و قلمهای معارضین علیه جمهوری اسلامی ایران جاری میشود که کاخ سفید بخواهد نه واقعیتها و حقایق امور.
البته در مبانی علمی دنیای امروز، به تحلیل ما، صفت «توهم توطئه» را منتسب میکنند اما وزیر خارجه دولت یازدهم باید بداند که امروز حتی وقتی در آمریکا به صراحت هم گفته میشود که بنیادگذار «داعش» کاخ سفید و مقاماتش بودهاند اما این مسئله هیچ ضرری را متوجه مسئولان آمریکایی نمیکند. چه رسد به ضرر احتمالی آمریکا در قبال بدعهدی علیه توافق هستهای با ایران و در نزد افکار عمومی دنیا!
آقای ظریف میتواند همچنان بر این محاسبه خود پافشاری کند و در ظاهر یا واقعاً امیدوار باشد که «دنیا» شاهد بدعهدیهای این روزهای آمریکا در ماجرای برجام هست و حق را به ایران میدهد. اما حقیقت این است که تا اطلاع ثانوی و تا هنگام تبتّل ماهوی انسان در جهان مدرنیته، چنین مفهومی هرگز در سطح افکار عمومی دنیا رخ نمیدهد و دست آخر همان سخنی بر زبانها و قلمهای معارضین علیه جمهوری اسلامی ایران جاری میشود که کاخ سفید بخواهد نه واقعیتها و حقایق امور.
آنها با همین رسانههایی که آقای ظریف امیدوار است اضرار بدعهدی را متوجه آمریکا کنند؛ کشتار 290 مسافر ایرباس ایران را لاپوشانی کردند و به عامل تروریست آن جنایت حتی مدال دادند.
و اکنون هم ایران اسلامی بعنوان کشوری که در خط مقدم مبارزه با تروریسم قرار دارد را بعنوان محور شرارت و عامل تنشهای منطقه معرفی میکنند.
البته بر ما روشن است که آقای دکتر ظریف بر اساس تئوریهای «جهانیشدن» و اصول توافقات مرضیالطرفینی در دهکده جهانی چنین فرضی را بیان کرده و حتی بر آن اصرار دارد اما این تقصیر کسی نیست که برخی تفکرات حاضر در دولت یازدهم حاضر به پذیرش واقعیتهای پیرامونی «پروژه جهانیسازی آمریکایی» نیستند و از رخدادهایی مثل شکست مذاکرات هستهای در سال 83 و 84 هم عبرت نمیگیرند.
«برجام» حتما برای عدهای در داخل ایران اسلامی، یک تجربه گرانسنگ خواهد بود؛ کما اینکه تاکنون هم بوده است و احتمالاً مراحل سنگینتری را هم در پیش دارد اما اینکه دنیای تحت سلطه شبکه رسانههای صهیونیستی نیز از این مقوله متوجه بدعهدیهای آمریکا بشود، مسئله دیگریست...
1_ http://jamaran.ir/NewsPrint.aspx?ID=139866
انتهای پیام/