محمود پوروهاب از زمره شعرای انقلاب در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس از خاطرات حضورش در روزهای انقلاب 57 گفت و توضیح داد: سال 57 در مقطع اول دبیرستان در شهرستان رودسر مشغول تحصیل بودم. در دوران انقلاب به هر بهانهای میخواستیم مدرسه را تعطیل کنیم.
*واهمه رژیم پهلوی از تجمعات دانشآموزی
وی افزود: وقتی با هم متحد میشدیم کسی جلودار ما نبود و با توجه به اینکه آن زمان با تجمعات مخالف بودند و برخورد میکردند با این حال ما تجمعاتی را شکل میدادیم.
پوروهاب یادآور شد: وقتی یک مرتبه با حالت اجتماع از مدرسه خارج شدیم، پاسبانها به سمت ما حملهور شدند و ما را متفرق کردند، در حالی که ما کاری نداشتیم ولی از جمعیت تعدادی دانشآموز نیز واهمه داشتند.
*پدرم در تظاهرات باتوم خورد ولی فرار نکرد
این شاعر در ادامه گفت: یک مرتبه همراه پدرم در راهپیمایی حضور داشتم، پدرم از آنجا که انسان دلیری بود و اهل فرار کردن نبود، هنگامی که نیروهای رژیم به سمت تظاهرات کنندگان حمله کردند همه متفرق شده و گریختند ولی به خاطر اخلاق خاص پدرم ایشان فرار نکرد و ایستاد و من هم به تبع ایشان ایستادم.
وی اضافه کرد: پاسبانی آمد و با باتوم به پدرم حمله کرد، پدرم نیز با پنجههای دستش جلوی ضربات را سد میکرد و یک ضربه به بدنش نخورد اما بعد از این ماجرا کف دستش ورم کرده بود.
پوروهاب در ادامه گفت: یک روز بعد از پیروزی انقلاب وقتی به خانه رسیدم دیدم آن پاسبان که فرد جوانی نیز بود در خانه ما نشسته است. وقتی قضیه را جویا شدم پدرم گفت آن روز که ما را کتک میزد من نامش را از روی لباسش خوانده بودم و اکنون از وی شکایت کردهام و حالا آمده که رضایت بگیرد. که البته پدرم از وی گذشت و رضایت داد.
انتهای پیام/و