به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، نشریه چشم انداز اردبیل با انتشار گزارشی درباره پروژه ملی احداث ( راه آهن میانه- اردبیل) نوشت: احد صادقی در جریان بازدید از مراحل مختلف راهآهن اردبیل، این خط را یکی از پروژههای اساسی و حیاتی در اتصال به کریدور شمال، جنوب، شرق و غرب کشور دانست و گفت که راه اهن اردبیل حتی میتواند نقطه اتصال به کشور همسایه آذربایجان و حوزه قفقاز محسوب شود.
صادقی از نگاه و توجه ویژه دولت دهم به ویژه وزیر راه و شهرسازی در دو سال اخیر به تکمیل و تسریع عملیات اجرایی این پروژه خاطر نشان کرد: کار اجرایی این پروژه با شتاب بیشتر اجرایی و عملیاتی شده به طوریکه آمارهای دو سال اخیر در مقایسه با شش سال ما قبل آن نشان میدهد تزریق اعتبار در این حوزه غیر قابل مقایسه بوده است.
مدیرعامل شرکت ساخت و توسعه زیربناهای حمل و نقل کشور، متوسط تخصیص بودجه سالانه این پروژه از سال 84 تا 89 را سالیانه 20 میلیارد تومان دانست و افزود: از سال 90 تاکنون برای این پروژه 170 میلیارد تومان سرمایهگذاری شده که به طور متوسط سالانه 70 میلیارد تومان را شامل میشود.
این مقام مسئول وعده داد که به دلیل مسائل تحریم و مشکلاتی که در خرید ریل دارد، قرار شد با تفاهم یک شرکت خارجی تا چند ماه آینده ریلهای مورد نیاز خریداری و ریل گذاری شروع شود.
صادقی تصریح کرد: در کنار آن، تکمیل ایستگاه راهآهن اردبیل نیز در دستور کار است و تا شش ماه آینده در این زمینه یک توفیق واقعی را شاهد هستیم؟!
نگاه گذرا به سخنان این مقام مسئول بیانگراین است که به جز جمله پایانی به عنوان نقطه طلایی بحث! هیچ خبر جدیدی در آن وجود ندارد چرا که این عبارات تکراری با ادبیات و قرائت های گوناگون را از ابتدای کلنگ زنی پروژه تاکنون دیگرمقامات مسئول در وزارت راه و شهرسازی و مسئولان محلی، البته با چاشنی وعده و وعید مطرح کردهاند.
احد صادقی از پرده برداری از یک ایده خلاقانه برای اولین بار در این پروژه سخن گفته است که انتظار می رود به نام اردبیل در کتاب گینس ثبت شود؛ حکایت ضرب المثل ترکی آتینی آلمامیش، نعلین آلوب به معنایاسب را نخریده نعلش را می خرد و یا پیراهن به دکمه دوختن است؛ او وعده داده که ساختمان ایستگاه راه آهن اردبیل تا پایان سال جاری به بهره برداری می رسد! اما توضیح نداده که این ایستگاه فاقد خط آهن چه مشکلی از مردم استان اردبیل را در حوزه حمل و نقل که سالهاست از آنها دریغ شده، حل خواهد کرد؟
آن گونه که اعلام شده، از کلنگ زنی راه آهن 180 کیلومتری اردبیل - میانه قریب 10 سال سپری می شود و به رغم توجه ویژه وزیر اردبیلی راه و شهرسازی در 2 سال اخیر که جای تقدیردارد سرنوشتی این گونه پیدا کرده است اما معلوم نیست به اتکای کدام منطق و اصول فنی و مهندسی بر تولد زودرس ساختمان ایستگاه راه آهن اردبیل اصرار ورزیده میشود؟وقتی پروژه 180 کیلومتری راه آهن اردبیل- میانه در میان بیش از 8 هزار کیلومتر راهآهن در دست ساخت کشور، فاقد اولویت بندی برای تخصیص اعتبارات است و شاید هم از آخر، اول است! و توجیه و بهانهای بهتر از تحریم ریل برای اطاله آن نیست و... آیا غیر از این است که این تلقی بوجود آید احداث ساختمان برای خط راه آهنی که اتمام آن نامعلوم است، موجب تضییع اموال عمومی و سرمایه ملی میشود؟
ناگفته پیداست که در خوشبینانهترین حالت، خط آهن اردبیل با سرعت کنونی که دارد زودتر از 5 سال دیگرنیزبهرهبرداری نخواهد شد پس چه دلیلی دارد که در وضعیت کمبود بودجه و بسیاری مشکلات دیگر اجبار بر این باشد برای نگهداری ساختمان ایستگاه راه آهن هزینه تراشی شده و به هنگام راه اندازی خط، بودجه ای برای ترمیم و تعمیر مجدد ساختمان تخصیص یابد؟هر چند این قبیل اقدامات اعجازگونه در جغرافیای ایران به عنوان یک قاعده و رفتار درست عمرانی از سوی برخی پیمانکاران به کارفرمایان قبولانده شده و مورد پذیرش قرار گرفته است اما دلیلی ندارد که این مسئله در اردبیل نیز تکرار و باید سرمایه ملی به طور معقول و منطقی در پروژهها صرف شود.
اظهارات علی نیکزاد وزیر سابق راه و شهرسازی که گفته است ایجاد هر کیلومتر راه آهن در ایران 4میلیارد تومان هزینه دارد با یک محاسبه سرانگشتی خود سند گویا و روشنی است که بر فرض احداث و آماده سازی ایستگاه راه آهن( حداکثر بودجه 30 میلیارد تومانی)، برای خط آهن اردبیل – میانه با بودجه حدود 700 میلیارد تومانی( فاقد تناسب بودجه و حجم عملیات خط و ایستگاه) نمیتواند برای وزارت راه و شهرسازی کارنامه درخشان و موفقیت آمیز در به انجام رساندن بموقع طرحهای عمرانی بحساب بیاید جز این که شائبه تبلیغاتی را تقویت خواهد کرد؛ اقدامی مشابه طی سالهای گذشته در خط آهن شیراز که خسارات عمدهای را به سرمایه ملی کشور و اعتبار وزارت راه و شهرسازی وارد ساخت.
مردم استان ، راه آهن را به عنوان حمل و نقل ایمن و راحت، حق خود دانسته و آن را از مسئولان مطالبه می کنند؛این مردم ترجیح می دهند قبل از این که ساختمان ایستگاه راه آهن بزرگ و دوطبقه داشته باشند، خط آهن کشیده شود تا قطار بر روی آن حرکت کند و آن وقت ثابت میکنند همانند همیشه سختیها را به جان می خرند و حتی با کوچک ترین ایستگاه هم می سازند نه این که پول آنها صرف ایستگاهی باشد که فقط با حسرت نظارهگر آن باشند.
احداث جاده سرچم به عنوان مسیری برای شکستن بن بست ارتباطی استان اردبیل آن هم به طور ناقص( که امیدواریم در خصوص خط آهن تکرار نشود و عبرتی برای مسئولان باشد) نه تنها رونقی برای این منطقه نداشت بلکه مسیر خطرناک آن و کشتار مردم، عامل منفی و هراس گردشگران و توریستها برای سفر به استان اردبیل به عنوان قطب گردشگری که اولویت توسعه آن به شمار می رود مبدل شده است که خود یک پرونده مفصلی را می طلبد و می تواند در صورت طرح از سوی میراث فرهنگی، ابعاد گوناگونش بررسی، پیگیری و رسیدگی شود.
و حال مردم استان منتظر ورود جدی و قاطع نهادهای نظارتی منجمله سازمان بازرسی کل کشور به این پرونده که مسئولیتی اساسی در این زمینه دارند هستند تا بناخواسته و اعمال برخی سوءمدیریتها، حقوق عامه تضییع نشود و شاید بهترین راهکار در این شرایط متوقف کردن ساختمان ایستگاه درمرحله ماقبل نازک کاری باشد.
و چه خوب گفته است سعدی که...
خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است!
بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی
انتهای پیام/