مسعود جورابلو در گفتوگو با خبرنگار فارس در اصفهان اظهار کرد: در حال حاضر ماهوارهها بیشترین سهم را بر مخاطبان دارند، اما باید دانست که شبکههای ماهوارهای با پشتوانه یک فلسفه دیرینه خود جلو میروند، چیزی که رسانههای ما آن را جدی نمیگیرند.
وی با بیان اینکه مدتی در تلویزیون ایران مد شده بود که روانشناسان دعوت میشدند و در مورد مسائل مختلف صحبت میکردند، تصریح کرد: این در حالی است که صدا و سیما نیازمند یک اتاق فکر است تا محتوای فکری را شخصیتپردازی کند و به مخاطب خود آموزش غیرمستقیم دهد، نه اینکه به طریق آموزش مستقیم بخواهد افکار را تغییر دهد.
پژوهشگر رسانه افزود: به عنوان مثال شبکههای ماهوارهای فقط دو ثانیه فرصت دارند تا یک کودک دو ساله که کنترل ماهواره در دست دارد و مدام در حال تغییر شبکههای ماهوارهای است را به خود جذب کند و در آن دو ثانیه که کودک روی شبکهای ایست میکند، برنامه آن شبکه آنقدر باید برای وی جذاب باشد که او از تغییر شبکه انصراف بدهد و متأسفانه دیده میشود اغلب شبکههای ماهواره در جذب مخاطب ایرانی موفقتر است و دستش به مراتب پرتر است.
وی بیان کرد: مشکل دیگر صدا و سیما ما عدم هماهنگی است، ما در صدا و سیما نتوانستیم سه شبکه ملی خود را با هم هماهنگ کنیم، پس چگونه میتوانیم با ماهوارهها مقابله کنیم، به عنوان مثال در هفته دفاع مقدس سه مستند که میتوانست بیننده خوبی هم داشته باشد به طور همزمان از سه شبکه ملی پخش شد که این امر از عدم هماهنگی بین شبکههای ایرانی حکایت دارد.
جورابلو ادامه داد: رسانههای ما به دنبال افرادی هستند که حرف، خوب میزنند نه اینکه حرفِ خوب بزنند که این امر را میتوان بیماری ژورنالیست ناقص نامگذاری کرد.
وی با بیان اینکه راهکار من برای مقابله با شبکههای غربی این است که، ابتدای امر هیچ کار شتابزدهای انجام ندهیم و بودجه کارهای فرهنگی را یک شبه هزینه نکنیم، تاکید کرد: به عنوان مثال در چند فستیوالی که به تازگی برگزار شده ما چه نتایج خوبی را کسب کردهایم، صرف این هزینه و برگزاری برنامههای سطحی بدون مطالعات عمیق همچون قرار دادن گیلاس روی کیک است که تنها جنبه تزیینی دارد و هیچ تغییر دیگری ایجاد نمیکند.
تحلیلگر امور فرهنگی و اجتماعی گفت: برنامههای فرهنگی یک شبه به جواب نمیرسد، بلکه این برنامهها باید به صورت درازمدت برنامهریزی شود، ما باید در دراز مدت اندیشهها را تغییر دهیم و برای این کار لازم است ابتدا شرایط و نحوه زندگی را تغییر داد تا بتوان بر شرایط ملموس زندگی تأثیر گذاشت.
وی تصریح کرد: با تعیین این اتاقهای فکر باید، شرایط مادی زندگی را تغییر داد، در اندیشههای دینی و سنتهای ما نیز موجود است که اندیشهها تابع عوامل ما است و متأسفانه غرب بیشتر برنامههای خود را روی این محور میگرداند.
جورابلو با اشاره به اینکه بایدها و نبایدهای سیستمهای فکری و مدیریتی ما مشکل دارد، بیان کرد: در عصر ارتباطات فکر و فرهنگ تابع شرایط، کیفیت عینی، نوع و سبک زندگی افراد است و نظام فرهنگی بر چهار رکن باورها، ارزشها، هنجارها و نمادها استوار است و نماد عینیترین بخش فرهنگ است، جریانی که در ماهوارهها و رسانههای غربی وجود دارد از نمادها و سمبلها تمام اشکال فضای فرهنگی را میسازد.
وی ادامه داد: رسانه واسطه بین عدهای فرهنگساز و مردم در جامعه است و این واسطه میتواند یک سبک خاص را شیوع بدهد که این شیوه در نوع پوشش روزمره، گفتار، رفتار و گویش باید باشد و میتواند ارزشها و انگارهها را تغییر دهد.
تحلیلگر امور فرهنگی و اجتماعی با بیان اینکه هالیوود از زمان آغاز خود تا 10 و 15 سال به آزمون و خطا پرداخت و منجر به شکست میشد تا توانست راه خود را بیابد، تصریح کرد: نبود یک اتاق فکر مشکل اصلی در حوزه رسانهای ما در مقابل رسانههای غربی است.
وی اضافه کرد: در سطح استراتژیک مخاطب شناسی یکی از حوزههای علوم ارتباطات به عنوان یک دهکده جهانی است که هالیوود از آن به خوبی بهره میبرد و از بهترین کارگردانان دنیا با بهرهگیری از نظام و تئوری صحیح برای به تور انداختن مخاطب استفاده میکند.
جورابلو گفت: یکی دیگر از برتریهای غرب در حوزه رسانه نسبت به ایران تکنیکی و تاکتیکی بودن آنها است، در ایران در حال حاضر پنج فیلم سینمایی بلند ساخته میشود، در صورتی که ما تنها چهار دوربین استاندارد داریم، حال چگونه میتوانیم نقد هالیوود را انجام دهیم.
وی در پایان تاکید کرد: استفاده از فلسفه در برخورد با مخاطب از دیگر نکات مثبت غرب در بحث استراتژیک است، اینکه آنها به راحتی میتوانند مطلوب خود را تغییر دهند و فرهنگها و ایدهها و اندیشههای آدمی را عوض کنند.
انتهای پیام/ح10/ض1002