فریبا انیسی در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار فارس در جنوب استان تهران در ارتباط با نشر کتاب «سمیه کردستان» اظهار داشت: سال 1388 بنیاد شهید انقلاب اسلامی تصمیم بر راهاندازی کنگرهای درباره شهدای زن گرفت و از سراسر کشور درخواست شد که برخی از شهدای استانشان را معرفی کنند.
ناشر کتاب سمیه کردستان افزود: حدود 20 شهیده شاخص از میان استانهای کشور معرفی شدند که حدود 10 نفر از آنها برگزیده و قرار بر این شد که در ارتباط با نحوه زندگانی، شهادت، اسارت و ... آنها کتابی نوشته شود.
وی با اشاره به اینکه کتاب سمیه کردستان دومین کتاب شهدای زن است، بیان داشت: با توجه به حساسیت موضوع و با توجه به اینکه تاکنون هیچ کاری در مورد این شهیده انجام نشده بود، این کتاب بهعنوان دومین کتاب شهدای زن توسط بنیاد شهید منتشر شد.
کلمه اسطوره را قبول ندارم
انیسی در پاسخ به این سؤال که دختران ایرانی باید چه درسی از این اسطوره بگیرند، جواب داد: من حرف اسطوره را قبول ندارم چرا که اسطوره یعنی کسی نمیتواند به آن دست پیدا کند. اگر شهدای زن را بهعنوان الگو برای دختران و زنان معرفی کنیم یقینا توانستهایم گام بزرگی را در جهت فرهنگسازی برداریم.
ناشر کتاب سمیه کردستان تأکید کرد: وقتی میگوییم اسطوره یعنی دختران ما هیچوقت دستشان به مقام و منزلت آن شهیده نمیرسد ولی وقتی واقعیتها را بگوییم و به آنها واقعیتها را نشان دهیم، دختران ما میفهمند که دختر 16 سالهای بوده که قرآن میخوانده، حجاب داشته، تحصیل میکرده، مدرسه میرفته و مانند همه دختران تصمیم به ازدواج گرفته است و ... سپس در شرایطی قرار میگیرد که وی را به اسارت میبرند اما در اسارت چنان پایداری از خود نشان میدهد که همه ضد انقلاب مات و متحیر میمانند.
شهید فاتحی در افراد بیتفاوت هم تأثیر گذاشته بود
وی در ادامه یادآور شد: در اخباری که بعد از شهادت شهید کرجو رسیده است، گفته شده افرادی که شاهد شکنجه و آزار و اذیت این دختر بودهاند، به ضد انقلاب شکایت کردهاند که چرا با یک دختر مسلمان چنین میکنید و این یعنی اینکه وی توانسته در افراد بیتفاوت هم تأثیرگذار باشد.
انیسی با اشاره به خاطرهای در ارتباط با جمعآوری اطلاعات شهید کرجو عنوان کرد: وقتی به کردستان رفته بودم، یکی از اهالی قروه برای من داستان پیدا شدن پیکر مطهر این شهیده، چگونگی شستوشو دادن وی، افرادی که در آنجا حاضر بودند، وقایعی که در قروه اتفاق افتاده بود و ... را تعریف میکرد و همه این صحنهها بیشتر بهخاطر آن غمانگیز بود که تا آن زمان هیچکس برای جمعآوری خاطرات آن شهیده اقدام نکرده بود.
خانواده شهدا نیز برای شهیدشان قدم بردارند
ناشر کتاب سمیه کردستان در پایان خاطرنشان کرد: شهدا مختص به یک بنیاد، سازمان و اداره نیستند و همه شهرداریها، سازمانهای خصوصی و انجمنها باید در راه شهدا قدم بردارند و اینطور نیست که بگوییم بنیاد شهید هست و هیچ اقدام دیگری صورت نگیرد خیر، حتی خانواده خود شهید میتواند این کار را انجام دهد.
لازم به ذکر است، فریبا انیسی ناشر کتاب «سمیه کردستان» است و در کتاب وی به زندگینامه، خاطرات و سایر اطلاعات شهید ناهید فاتحی کرجو شهیده شاخص سال 1391 اشاره شده است.
نگاهی به زندگی شهید کرجو
ناهید فاتحی کرجو در چهارمین روز از تیر ماه سال 1344 در شهر سنندج در میان خانوادهای مذهبی و اهل تسنن به دنیا آمد. پدرش محمد از پرسنل ژاندارمری بود و مادرش سیده زینب، زنی شیعه، زحمتکش و خانهدار بود که فرزندانش را با عشق به اهل بیت (ع) بزرگ میکرد.
ناهید کودکی مهربان، مسئولیتپذیر و شجاع بود که در دامان عفیف مادر، با رشد جسم، روح معنوی خود را پرورش میداد. آنقدر در محراب عبادت با خدا لذت میبرد که به پدرش گفته بود: «اگر از چیزی ناراحت و دلتنگ باشم و گریه کنم، چشمانم سرخ میشود و سرم درد میگیرد. اما وقتی با خدا راز و نیاز کرده و گریه میکنم، نه خستهام، نه سردرد و ناراحتی جسمی احساس میکنم، بلکه تازه سبکتر و آرامتر میشوم».
نحوه شهادت سمیه کردستان
شهید ناهید فاتحی کرجو فقط 16 سال داشت؛ او را به شدت شکنجه کرده بودند. موهای سرش را تراشیده بودند. هیچ ناخنی در دست و پا نداشت. جای جای سرش کبود و شکسته بود. پس از شکنجههای بسیار او را در آذر ماه 1361 زنده به گور کردند و پیکر مطهر این شهیده به تهران منتقل و سپس در گلزار شهدای بهشت زهرا(س) به خاک سپرده شد.
انتهای پیام/ش10/چ3000