به گزارش خبرگزاری فارس، سید مهدی آقاپور پژوهشگر فرهنگی و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران در یادداشتی با تبیین نقش حکومت در تکریم ایثارگران تاکید کرده است: حقوق و امنیت و استقلال جامعه اسلامی و پیامدهای سودمند بعدی آن از جانفشانیهای رزمندگان و مدافعین واقعی مردم به دست میآید و لذا بر اساس اصول مدیریت اسلامی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کشور بیش از همه باید ارتقای سیاسی و حکومتی و منزلت ایثارگران و رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی و اجتماعی و فرهنگی آنها مدنظر زمامداران و برنامهریزان جامعه قرار گیرد؛ چرا که غنایم زمان جنگ در سیره امام علی (ع) در درجه نخست به آنها تعلق دارد و به موازات آنها محرومین و بینوایان جامعه که نوعاً و عموماً ایثارگران از تبار آنها هستند، باید از آن بهرهمند شوند و دیگران را در آن حقی نیست.
متن یادداشت این استاد دانشگاه و نویسنده کتاب "جامعهشناسی دفاع مقدس و نیروهای ایثارگر" که به مناسبت هفته دفاع مقدس به رشته تحریر درآورده و نسخهای از آن را در اختیار این خبرگزاری قرار داده، به شرح ذیل است:
بدون شک مدیریت اسلامی بر باورهای اعتقادی و ارزشهای اخلاقی استوار بوده و بر ساختارها و ساز و کارهای اداره جامعه در ابعاد ملی و فراملی و کلیه نقشها و وظایف سازمانی تأثیرگذار است.
نظام ارزشی مدیریت اسلامی تمامی جنبههای پرسنلی و سازمانی را در بخش کلان و خرد جامعه تحتالشعاع قرار داده و شاخصهای پیشرو و تعالیبخش آن در تعیین اهداف، سیاستگذاری، برنامهریزی و عملیات برونسازمانی و درونسازمانی جامعه نقش حیاتی ایفا میکند.
چشمانداز مدیریت اسلامی مبتنی بر ارزشهای بنیادین مکتب وحی است که بنیانگذاران آن در طول تاریخ، انبیاء عظام و امامان معصوم (ع) بوده و شیوهها و روشهای مدیریتی خود را از قرآن، سنت، عقل و اجماع استخراج کرده و بازتولید مدیریت اسلامی را در جامعه جدید رقم می زنند.
تدوین و گسترش دانش مدیریت اسلامی با مبانی اعتقادی و ارزشی خود با توجه به ضروریات و مقتضیات زمانی و مکانی شکل گرفته و در جهت پاسخگویی به مشکلات و مسائل مبتلا به جامعه اسلامی و هدایت آن در چارچوب سیر وحدانی و قرب الهی عمل میکند.
در این راستا، اداره صحیح و کارآمد بخش سیاسی و دفاعی جامعه جزئی لاینفک از روشهای مدیریت اسلامی است که صحت و تداوم آن با حفظ صیانت اسلامی و بقای جامعه دینی پیوندی مستحکم دارد.
مدیریت دفاعی در جامعه اسلامی با سیاستهای استراتژیک نظام اجتماعی همراه بوده و بنا بر اهمیت فوقالعاده آنها در راستای بقای جامعه، منابع قدیم و جدید اسلامی از آن فراوان بحث کردهاند.
سیاستهای دفاعی در چارچوب مدیریت اسلامی چه راهبردهایی داشته و نقش رهبران و زمامداران در تقویت و استحکام آن چگونه مورد نظر قرار میگیرد؟ حقوق و منزلت ایثارگران و نیروهای دفاعی جامعه در سیره امامان معصوم (ع) چگونه مطرح میشود و ابعاد و وجوه آن از نظر حکومتی و اجتماعی چگونه تبیین میگردد؟ روشهای مدیریت اسلامی برای تقویت بنیه دفاعی جامعه و بسیج عمومی مردم جهت دفاع از جامعه سیاسی اسلام چگونه ترسیم شده و اداره آن با چه سیاستهایی دنبال میشود؟
ارتباط زمامداران و کارگزاران اصلی با بخش دفاعی جامعه، به ویژه هنگامی که وضعیت بحرانی بوده و جامعه مورد هجوم دشمنان داخلی و خارجی قرار میگیرد، در چارچوب مدیریت اسلامی از چه اصول، شیوهها و سیاستهایی الگو میگیرد؟
تجربه ارزشمند و طولانی ایران اسلامی در دفاع مقدس 8 ساله چه ارزشها و فرایندی را به اثبات میرساند و آسیبهای موجود در این زمینه چه ناهنجاریهایی را نشان میدهد؟
نوشتار حاضر از نوع تحلیلی - نظری بوده و با استفاده از متون و منابع اسلامی با توجه به روشها و شیوههای موجود در مدیریت اسلامی تهیه شده و ضرورت آن از مختصات و شرایط موجود جامعه اسلامی و وجود جریانات سوء داخلی و خارجی ناشی میگردد.
این مختصات عبارتند از:
1) استحکام نظام جمهوری اسلامی با داشتن بنیه دفاعی مستحکم و آماده
2) موفقیت استراتژیک ایران در منطقه خاورمیانه
3) مقابله دائمی استکبار جهانی با جمهوری اسلامی ایران
4) وجود رژیم غاصب و اشغالگر صهیونیستی و مقابله با آن
5) مرزهای طولانی جمهوری اسلامی و وجود کشورهای وابسته به غرب.
شناخت روشهای مدیریت اسلامی به طور کلی و آگاهی از نحوه مدیریت و سیاستهای دفاعی برای استحکام و ثبات جامعه جهت حفظ بقا و تداوم حیات نظام اسلامی یک ضرورت قطعی تلقی میشود.
در این نوشتار، حقوق و منزلت ایثارگران و چگونگی ارتباط زمامداران و کارگزاران در نظام اسلامی از منظر مدیریتی به عنوان دو شاخص اصلی از شیوههای مدیریت اسلامی در بخش سیاسی و دفاعی مورد بحث قرار میگیرد.
* مدیریت اسلامی
مبانی مدیریت اسلامی مبتنی بر اصول و ارزشهای اسلامی استخراج شده از مکتب وحی الهی است که از دستاوردهای نظری و تجربی علم و دانش بشری در این زمینه نیز بهره میگیرد و یکی از شاخههای مستحکم علوم اجتماعی را برای اداره و مدیریت سازمانهای اجتماعی و هدایت جوامع بشری بنیان مینهد.
مدیریت اسلامی در چارچوب شناختهایی تبیین میگردد که سرچشمه دینی داشته و جهانشناسی، انسانشناسی، معرفتشناسی، ارزششناسی و جامعهشناسی در پرتو معارف اسلامی را پایه و اساس خود قرار میدهد.
باورهای اعتقادی و ارزشهای اخلاقی انسانها منبعث از ادیان الهی و ثابت بوده و بر کیفیت و چگونگی رفتارها و روابط سازمانی و اجتماعی تأثیر میگذارند و نقش کارکردهای مدیریتی را با رویکرد اسلامی ترسیم میکنند.
مهمترین اصول و عناصر مدیریت عبارتند از:
الف) برنامهریزی
ب) سازماندهی
ج) بسیج امکانات و منابع
د) هدایت
ه) کنترل و نظارت
در مدیریت اسلامی، ارزشهای الهی تمامی ویژگیهای مدیریتی و سازمانی را شکل میدهد و نمادهای دینی آنها در هدفگذاری، برنامهریزی و وظایف و عملکرد مدیران و بهرهوری و اثربخشی آنها در زندگی جمعی و کلیه ساختارهای نظام اجتماعی برجستگی شفاف و مؤثری دارند.
این رویکرد در عرصه مدیریت سیاسی و دفاعی جامعه نیز مصادیق و جلوههای خود را آشکار میسازد که پهنه طولانی و هشت ساله دفاع مقدس و گستره همه جانبه آن به خوبی مؤید این معناست بویژه آنکه قداست دفاع و مشروعیت آن در مکتب اسلام تأکید شده و مبارزه با متجاوز امری واجب و مقدس شمرده شده است تا فساد از روی زمین به کلی ریشهکن گردد: و قاتِلوهُم حتی لا تَکونُ فتنه (بقره- 193).
* مفهوم دفاع مقدس
بر اساس همین مبنا، در فلسفه اجتماعی اسلام نیز بنیانگذاری جامعه اسلامی برای حفظ و حراست از حقوق مادی و معنوی و دفاع از حریم مجتمع مسلمانان امر شده است.
به جرأت میتوان گفت که در هیچ نظامی همانند نظام اجتماعی اسلام بر حضور مردم در سرنوشت سیاسی، اجتماعی و دفاعی خویش تکلیف نشده است.
بسیج قوا و تشویق به سپاهیگری و جهاد در راه حق و عدالت همانند اسلام در هیچ نظام قدیم و جدید دینی و مدنی وجود ندارد؛ توان دفاعی از طریق تراکم جمعیت و وجود سپاه که شبکههای روابط آنها بر پایه عصبیت صحیح و علایق مستحکم اجتماعی استوار باشد از ارکان حفظ و موجودیت هر نظام اجتماعی به شمار میرود.
امام خمینی (ره) تصریح داشتند که در فقه اسلامی، دفاع شخصی در مقابل تجاوز و هجوم دشمن و بیگانه امری معقول و مورد تصریح شرع مقدس است و بر هر انسانی واجب است که به هر وسیله ممکن در مقابل تهاجم و تجاوز به جان، ناموس، خانه و خانواده و یا کمتر از آنها به دفاع و رفع خطر برخیزد و حتی اگر به قتل مهاجم منجر گردد بر او ایرادی نمیباشد.
"جهاد دفاعی" به مفهوم دفاع در مقابل دشمنان متجاوز برای حفظ استقلال و حاکمیت دولت و کشور اسلامی و بر تمام آحاد ملت واجب است بنا بر وظیفه اسلامی خود با همه وسایل و امکاناتشان برای حفظ کشور قیام کنند و حتی وجوب آن مربوط به وجود امام یا نایب امام و اجازه او نیست و در هر شرایط با وقوع تجاوز بیگانه، تکلیف شرعی حاصل میشود؛ زیرا شرکت در امر جهاد تدافعی یا جنگ دفاعی هیچ قید و شرطی نداشته و بر جمیع مسلمین واجب است.
در واقع ترس از هجوم دشمن و خطر استیلای آن بر جان و مال و شهرها و مرزهای کشور اسلامی یا احتمال بروز سلطه سیاسی، اقتصادی و تجاری و با هر شیوه و وسیله دفاعی حتی شیوه مبارزه منفی و تحریم عناصر و مظاهر و کالاهای دشمن به دفاع همه جانبه اقدام کنند.
علاوه بر افراد، وجوب این امر بر تمام دولتها و کشورهای اسلامی نیز تکلیف است که چنانچه یک کشور اسلامی در معرض خطر هجوم بیگانگان باشد، به یاری او بشتابند و به طور یکپارچه اقدام به دفاع کنند تا خطر به طور کامل برطرف گردد.
مدیریت اسلامی در راستای سیاست دفاعی و حفظ کیان جامعه اسلامی در برابر دشمنان داخلی و خارجی و به ویژه استکبار جهانی زمینهها و ابعاد مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و نظامی دارد.
مهمترین زمینه اجتماعی در امر دفاع، منزلت ایثارگران و نیروهای مدافع کشور است و مهمترین زمینه سیاسی در امر دفاع نیز، چگونگی ارتباط و رویکرد زمامداران و مدیران ارشد جامعه نسبت به امر دفاع و صحنههای خطیر آن است.
این دو مفهوم در منابع اصیل قدیم و جدید تا حدی به چشم میخورد و در فرایند مدیریت اسلامی دفاع مقدس توسط مردم سرافراز ایران در مقابل رژیم بعثی عراق و حامیان منطقهای و جهانی آن، این تجربه گرانبها نشان داده شد که امام راحل (ره) و رهبر فرزانه انقلاب به دو زمینه اجتماعی و سیاسی مذکور یعنی منزلت ایثارگران و ارتباط حضوری در جبهههای دفاع مقدس اهتمام لازم را داشتند:
* منزلت ایثارگران در حکومت دینی
بنا بر سیره امام علی (ع)، رهبر و زمامدار جامعه سیاسی موظف است دستاوردهای حاصل از مجاهدتهای ایثارگران را در درجه نخست برای خود آنها و در درجه بعد برای طبقات محروم جامعه در نظر بگیرد و عدالت را در این زمینه به طور کامل رعایت کند.
بدیهی است که این سیاست دفاعی در گذشته به صورت تقسیم غنایم جنگی و آنچه در میادین جنگ و جهاد حاصل میشد، مطرح بوده اما بنا بر شرایط جنگهای معاصر، غنایم جنگی و دستاوردهای دفاعی در واقع استقلال سیاسی و اجتماعی، امنیت شغلی و اقتصادی و آسایش و رفاه مردم و تداوم بقای حکومت و نظام سیاسی است که حفظ آنها توسط ایثارگران و مدافعین کشور صورت گرفته است و لذا واگذاری و تقسیم این دستاوردهای سیاسی و اقتصادی به خواص و طبقه ممتاز و آنهایی که در خانه ماندند و بی تفاوتی و قعود را بر قیام و به دوش کشیدن بار جنگ ترجیح دادند، امری غیر قابل قبول، تضعیفکننده فرهنگ ایثار و مخالف مصالح دفاعی جامعه سیاسی و متضاد با روش حکومت علی (ع) و مدیریت اسلامی است.
بی تردید حقوق و امنیت و استقلال جامعه اسلامی و قدرت سیاسی و اقتصادی و پیامدهای سودمند بعدی آن از جانفشانیهای رزمندگان و مدافعین واقعی مردم به دست میآید؛ از این رو بنا بر اصول مدیریت اسلامی در سیاستگذاریها و برنامهریزیهای کشور بیش از همه باید ارتقای سیاسی و حکومتی و منزلت ایثارگران و رفع مشکلات اقتصادی و معیشتی و اجتماعی و فرهنگی آنها مدنظر زمامداران و برنامهریزان جامعه قرار گیرد، چرا که غنایم زمان جنگ در سیره امام علی (ع) در درجه نخست به آنها تعلق دارد و به موازات آنها محرومین و بینوایان جامعه که نوعاً و عموماً ایثارگران از تبار آنها هستند، باید از آن بهرهمند شوند و دیگران را در آن حقی نیست.
از نقطه نظر مدیریت و ارزشهای اسلامی ارتقای منزلت جانبازان و ایثارگران در جامعه و نظام سیاسی و فرهنگی و اقتصادی دارای ابعاد فردی و اجتماعی گوناگون است:
الف - در بعد فردی، منزلت رزمندگان چیزی نیست جز اعلام بی نیاز بودن ایثارگران گرانمایه از غنایم جنگی و دستاوردهای سیاسی و اقتصادی و پیامدهای آن در معنای امروزی و به بیان دیگر "معامله با خدا" و از خلق خدا انتظار نداشتن
ب - در بعد مدیریتی و حکومتی به طور کامل عکس حالت قبلی است؛ به این معنی که عبارت نادرست "اگر جانبازان و رزمندگان جنگیدند، بروند اجرشان را از خدا بگیرند"، در واقع بی پایهترین روش مدیریتی و زیان آورترین آن برای بنیه دفاعی حکومت و بقای سیاسی آن است.
در جامعه معاصر ایران اسلامی نیز در بسیاری از موارد شاهد رشد این افکار و روشهای غیر اسلامی و سستکننده فرهنگ ایثار و مقاومت پس از پایان دفاع مقدس با آن همه دستاوردهای ارزشمند بودهایم؛ در واقع مدیریت ارزشی و اسلامی باید توجه کامل و صحیح به حقوق و وضعیت ایثارگران مبذول دارد.
ج - در بعد منزلت اجتماعی به طور مسلم اگر حکومت بخواهد مدافعین و حامیان خویش و به تبع، قوت و استحکام بنیه دفاعی و رزمی خود را در بین مردم همواره حفظ کند، ارتقای درجه جانبازان و ایثارگران و بسیجیان واقعی در کلیه شئون کشور را باید در رأس برنامههای خود قرار دهد و ضمن ارائه آموزشهای لازم از وجود آنها به عنوان کارگزاران جامعه و اعضای اصلی پیکره زمامداری و مدیریت اسلامی و به عبارت امام علی (ع) و نامه او به یکی از کارگزاران خود، همانند "تکههای پیراهن" به طور کامل بهرهبرداری کند؛ "فانّی کُنتُ اشکرتکَ فی امانَتی وَجَعَلناکَ شِعاری وَ بِطانَتی... ترا در امانت خود شریک ساختم و پیراهن و آستر جامهام گردانیدم."
باید دانست که این نیروهای دفاعی که در شرایط بحرانی به یاری جامعه سیاسی و نظام اجتماعی اسلام برمیخیزند و جانبازی میکنند، فقط نظامیان و آنهایی نیستند که لباس نظامی بر تن داشته و در نهادهای نظامی مصطلح و واحدهای تابعه آنها انجام وظیفه میکنند؛ بلکه علاوه بر این پرسنل ارزشمند رسمی نظامی و دفاعی، همه ایثارگران جوان و طبقات محروم جامعه و همه فرهنگیان، معلمان، هنرمندان، ورزشکاران، دانشجویان و دانشآموزان و زنان ایثارگر را شامل میشود که فعالیتها و حیات روزانه آنها بر مبنای فرهنگ ایثارگری و فداکاری برای دیگران جریان دارد و مدیریت اسلامی باید سیاستهای لازم را برای حمایت از آنها مشخص کند.
د - در بعد اعتقادی، بدون شک منزلت اجتماعی همه ایثارگران باید به طور کامل در جامعه حفظ شود ولی منزلت عقاید و آرمانهای آنها از همه منزلتهای دیگر به یقین برتر و پر اهمیتتر بوده و توجه به آنها از سوی مدیریت اسلامی و زمامداران جامعه گامی بسیار مؤثر در راستای تقویت انگیزهها و عصبیتهای مدافعان کشور و تقویت بنیه دفاع عمومی خواهد بود.
آرمانهای رزمندگان در جامعه معاصر ایران چیزی جز آرمانهای اصیل و بی پیرایه حضرت علی (ع) نبوده و شیوههای حکومتی و عدالت و سادگی و رعیتپروری او در طول زندگانی و به تحقیق رزمندگان و بسیجیان دلاور ایران اسلامی در دفاع مقدس نیز انگیزه و آرمانی جز تحقق جامعه اسلامی مبتنی بر سیره علوی و تحقق آن از سوی زمامداران که در واقع مهمترین معنی رعایت منزلت ایثارگران و آرمانهای دفاعی آنها خواهد بود، نداشتند.
مؤلفههای اصلی رویکرد مدیریت اسلامی در این زمینه موارد زیر است:
1) منزلت ارزشها و عقاید رزمندگان در جامعه
2) ارتباط و حضور مستقیم زمامداران با جبههها
3) تکیه بر محرومین سرفراز و جوانان غیور برای اداره جنگ و جامعه
باید دانست که بدون رعایت عقیدتی و آرمانی آنها ابعاد فردی و حکومتی و اجتماعی ذکر شده، در حقیقت تأثیر لازم را نخواهد داشت و به تدریج باورها و عصبیتهای دفاعی و حکومتی آنها به ویژه در کادرهای برتر و آگاه تضعیف خواهد شد و این پیامدی جز زوال تدریجی حکومت و جامعه اسلامی شکل گرفته در تاریخ معاصر ایران نخواهد داشت.
حتی اگر فرهنگ ایثار از طریق نهادهای دولتی و تبلیغات رسمی و فراگیر رسانههای جمعی ترویج شود، مدیریت اسلامی جامعه در بخش خرد و کلان باید کاملاً به این امر وقوف داشته و در برنامهریزیهای خود آن را لحاظ کند.
همانگونه که در جریان دفاع مقدس مشاهده شد، حفظ و رعایت ابعاد مختلف منزلت اجتماعی رزمندگان و قیامکنندگان به دفاع و ایثارگری از سوی امام خمینی (و امروز از جانب رهبر انقلاب) بارها به زمامداران و کارگزاران جامعه گوشزد شده و آنها را از طبقه خواص و ممتاز به طور قوی بر حذر داشتهاند.
تاریخ صدر اسلام به طور کامل ثابت میکند که ائمه ما همگی "جندی" بودند و با لباس سرداری و سربازی به جنگ میرفتند و زندگی آنها سراسر مبارزه و قیام علیه دستگاههای ظالم و دولتها و دربارهای فاسد و جائر بوده و به یقین همین عامل حرکت زا موجب شده فرهنگ ایثارگری شیعه تا امروز زنده بماند و انقلاب اسلامی را در ایران اسلامی و به دنبال آن در جهان اسلام به وجود آورد و در مقابل قدرتهای بزرگ استکباری به دفاع نظامی برخیزد.
مطالعات نشان میدهند که این دست استعمار و قاعدین زمان بود که از دو قرن گذشته ریشه جهاد و مبارزه را در اندیشههای اسلامی خشکانده و تنبلی و تن آسایی و ذلت را جانشین آن کرده است و نتیجه آن میشود که مدیران و زمامداران جامعه را به خاطر یک ارزش کوچکتر یعنی حفظ آنها برای بعد، از تقویت یک ارزش بزرگتر یعنی استقلال و امنیت دین و کشور که گاهی از همه امور اولیتر میشود، دور نگه داشته شود و به این ترتیب بنیه دفاعی جامعه را از پر صلابتترین و پر انگیزهترین نیروهای دفاعی محروم گرداند؛ هر چند تأمین امنیت مدیران بسیار اساسی است و در صورت عدم ضرورت یا کماهمیتبودن جنگ به وقوع پیوسته، شرکت آنها در جبهههای جنگ به طور قوی نفی میشود.
حضرت علی (ع) نیز دو بار خلیفه دوم را که در آن زمان زمامدار جامعه اسلامی بود، از رفتن به میدان جنگ با رومیان و ایرانیان نهی و توجه او را به این نکته جلب کردند که اگر خود به سوی دشمن روانه و مغلوب شود، برای شهرهای دوردست و سرحدات پناهی نمیماند و مرجعی نیست که به آنجا مراجعه کنند و اگر پیروز هم شود، افتخاری برای او محسوب نمیشود؛ لذا توصیه میفرمودند که مرد جنگدیده و دلیری را انتخاب کرده و به همراهی سپاهی شایسته به سوی جنگ روانه کند تا رشته زمامداری جامعه با بودن او حفظ شود و جامعه به هرج و مرج و فساد دچار نشود.
امام علی (ع) گاهی برای حفظ جان امام حسن (ع) و امام حسین (ع) نیز چنین شیوهای به کار میبست؛ در جنگ جمل به جای آنها از دلاوری و شجاعت فرزند دیگرش محمد بن حنفیه استفاده کردند و رایت را به او سپردند.
آن حضرت در جنگ صفین نیز محمد بن حنفیه با همه شدت و سختی جنگ حضور داشت و میجنگید؛ در حالیکه علی (ع)، امام حسن (ع) و امام حسین (ع) را نزد خودشان نگه داشته بودند و در جواب اعتراض محمد بن حنفیه فرمودند که آنها پسران پیامبرند و تو فرزند منی و من باید به واسطه فرزند خود فرزندان پیامبر (ص) را حفظ کنم.
احتمالاً این نحوه سیره علوی به سبب ضرورت نقش آفرینی و مسئولیت امام حسن (ع) و امام حسین (ع) در صحنههای بعدی تاریخ و جامعه اسلامی بود تا کیان دین حفظ شود.
در مدیریت اسلامی ضمن تأکید بر اثربخشی تام حضور رهبران و زمامداران در ارتباط با جنگ و دفاع در برخی مواقع حسب ضرورتهای مهمتر برای حفظ کیان اسلام از حضور مستقیم آنها در جبههها جلوگیری به عمل میآید.
با نزدیکی و آشنایی مدیران و زمامداران جامعه، ضمن حفظ امنیت آنها در همگام جنگ و دفاع عمومی، ایثارگری و تحرک لازم در جامعه افزایش مییابد و این عمل خود تشکیلات و سازمانهای حکومتی و اجتماعی را ملزم به توجه کافی به جنگ و شرایط دفاعی کشور، متناسب با امر رهبری ایثارگر جامعه میکند؛ در غیر این صورت، چنانکه در برخی مواقع مشاهده شده، روحیات و فضای جنگ و تلاش برای تدارک و تهیه لوازم و نیازهای جنگ در تشکیلات رسمی کشور سست و مصنوعی بوده و همیشه یک تضاد و جدایی دایمی بین وظایف خاص سازمانهای مذکور با مسئولیتهایی که باید در قبال شرایط دفاعی و جنگی انجام دهند، به وجود می آید.
البته هر چند یکی از عوامل مهم آن بیگانگی بنیاد تشکیلات موجود کشور با روح اسلام و ساختار حکومتی آن است که ناشی از فرهنگ گذشته است ولی به یقین عامل عدم یگانگی و به ویژه عدم آشنایی ملموس و نزدیک یا تداوم بسیاری از مدیران و زمامداران جامعه سیاسی با فضای جنگ و جبههها به شدت در این امر اثرگذار بوده است.
در مجموع بر اساس اصول مدیریت اسلامی و سیره امام راحل (ره) و رهبر معظم انقلاب، باید گفت که آشنایی نزدیک مدیران و زمامداران و کارگزاران سطوح مختلف مملکتی با مشکلات و نیازهای ایثارگران و نیروهای دفاعی کشور و حضور و نظارت مستقیم آنها در جبهههای جنگ در شرایط بحرانی و سرنوشتساز، امری بسیار مؤثر و تعیین کننده بوده و بر اساس سنت نبوی و علوی، شرایط و مقتضیات دفاعی و جنگی معاصر، رعایت مسائل امنیتی و حفاظتی برای آنها و نیز میزان اهمیت جنگ به وقوع پیوسته باید تفسیر و تبیین گشته و چگونگی آن روشن شود؛ نه اینکه از حوزه شیوه سیاسی و نظامی مدیریت اسلامی حذف شود.
* نتیجهگیری:
بنا بر آموزههای اسلامی در زمینه مدیریت و راهبری نظام اجتماعی، سیاست دفاعی باید طوری تنظیم شود که رسیدگی به امور ایثارگران به نحو مطلوب، حفظ منزلتهای آنها در جامعه و اشاعه فرهنگ ایثارگری در بین تودههای مردم را به طور مستمر و با برنامه مورد توجه قرار دهد تا نظام سیاسی از حمایت و پشتیبانی دائمی، انبوه و پرانگیزه آنها برخوردار باشد.
در مدیریت اسلامی، حفظ و ارتقای منزلت ایثارگران در ابعاد و منزلت های فردی، اجتماعی، حکومتی و اعتقادی قابل طرح است و در این راستا، تکریم منزلت اعتقادی آنها یعنی تحقق آرمانها و ایدهآلهایی که در واقع ایثارگری به خاطر تحقق آنها در جامعه صورت میگیرد، مهمترین نوع منزلت بوده و ارزش و اثربخشی آن برای تقویت فرهنگ ایثارگری و روحیه دفاعی به مراتب بیشتر از سایر انواع منزلت ایثارگران است.
در مدیریت اسلامی، سیاستگذاری دفاعی باید طوری باشد که دستاوردهای سیاسی و اقتصادی ناشی از دفاع و ایثارگری، مورد استفاده خود ایثارگران و طبقات محروم جامعه و ارتقای آنها در نظام سیاسی و اجتماعی قرار گیرد و از در اختیار گذاشن فرصتهای شغلی و اقتصادی و سیاسی برآمده از دفاع عمومی برای طبقات بالا و گروههایی که در راستای دفاع از جامعه دریغ ورزیدند، جلوگیری شود.
حضور رهبران و زمامداران جامعه در جبههها با حفظ اصول امنیتی و شرایط دفاعی، بهشدت در تقویت انگیزههای دفاعی و فرهنگ ایثارگری در بین تودههای مردم مؤثر است و تشویق نزدیکان و مدیران برای پشتیبانی و حضور عملی در جبهههای دفاعی از وظایف رهبری برای تقویت بنیه دفاعی جامعه محسوب میشود.
تاریخ صدر اسلام و سیره نبوی و علوی این نوع سیاستهای دفاعی را تأیید میکند و تاریخ دفاع مقدس ایران نیز تا حد زیادی از این شیوهها یعنی توجه و حضور زمامداران در امر دفاع، هدایتکردن مردم به سمت تقویت جبههها، اعزام کارگزاران و مدیران کارآزموده و باتجربه به مناطق جنگی و حفظ و صیانت از منزلت فردی، اجتماعی، سیاسی و به ویژه عقیدتی ایثارگران و گسترش آن در جامعه برای تقویت فرهنگ ایثارگری و تقویت ساختار دفاعی در جامعه و افزایش انگیزههای لازم برای حضور داوطلبانه ایثارگران و تودههای مردم در جبههها حکایت دارد.
این تجارب ارزشمند از تاریخ صدر اسلام و جامعه اسلامی ایران، شیوههای مدیریت اسلامی در بخش دفاعی و سیاستهای تحقق یافته در این زمینه حیاتی جامعه اسلامی را به خوبی اثبات میکند.
حضور رهبران و زمامداران جمهوری اسلامی در جبهههای دفاع مقدس، توجه و پرداختن دولت و کارگزاران و مدیران زمان دفاع مقدس به رفع نیازهای جنگ و ایثارگران در جبههها و پشت جبههها و تلاش هماهنگ سیاسی و دفاعی و دفاع همهجانبه از کیان دین و کشور اسلامی در طول 8 سال دفاع مقدس را نشان میدهد.
امروز جهان اسلام به تمام و کمال نیازمند تجاب ارزشمند جمهوری اسلامی به ویژه در دوران انقلاب و دفاع مقدس است؛ لذا همه مردم به ویژه مدیران و دولتمردان ایران اسلامی باید بر اساس آموزههای اسلامی، سیره امام راحل(ره) و رهنمودهای رهبر معظم انقلاب در انتقال درست و صادقانه این تجارب ارزشمند و تمدنساز در راستای بیداری اسلامی در مقابل کفر و شرک جهانی و جاهلیت مدرن آن از هیچ کوششی فرو گذار نکنند و فرصتها را از دست ندهند.
انتهای پیام/
یادداشت میهمان/
دفاع مقدس و مدیریت اسلامی در حفظ منزلت ایثارگران
خبرگزاری فارس: یک عضو هیئت علمی دانشگاه تهران معتقد است "واگذاری دستاوردهای سیاسی و اقتصادی جنگ به طبقه ممتاز و کسانی که در خانه ماندند و قعود را بر قیام ترجیح دادند، تضعیفکننده فرهنگ ایثار و مغایر سیره امام علی (ع) در مدیریت اسلامی است".
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد
شد
پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.