به گزارش خبرگزاری فارس از مشهد، موزه خراسان در مساحتی نزدیک به 4 هزار و 500 متر مربع و در 13 طبقه به عنوان بزرگترین موزه کشور در پارک کوهسنگی مشهد واقع شده است.
طرح ایجاد موزه بزرگ خراسان به پیش از انقلاب اسلامی بر میگردد که هدف از تاسیس آن به نمایش گذاشتن تاریخ و فرهنگ خراسان بزرگ است.
این موزه در 13 طبقه ساخته شده که هر کدام از طبقات آن به کار و برنامهای مجزا اختصاص داده شده، از جمله طبقه مخازن اموال تاریخی نفیس موزه و سایر طبقات مربوط به کتابخانه تخصصی در حوزه میراث فرهنگی و صنایع گردشگری، کارگاه و آزمایشگاه مرمت آثار تاریخی و سه طبقه نیز در این مجموعه به نمایش آثار 14 قرن تاریخ و تمدن ایران دوره اسلامی اختصاص یافته است.
برای اطلاع هرچه بیشتر از آثار این مرکز و آشنایی با این مجموعه در یکی از روزهای بهاری به سراغ این موزه میروم، موزهای که در سکوت روح نواز بوستان کوهسنگی مشهد آرمیده است.
موزهای پر از عبرت
از در بزرگ موزه که وارد میشوم اول از همه چشمانم به سه قبر میافتد که اسکلتهایی متعلق به هزاران سال قبل در آن خفتهاند. اسکلتهای بیجانی که روزگاری همچون من برخوردار از کالبد، روحی و اندیشه بودهاند، آنها سر شار از حس زندگی، امید و البته ترسهایی که همه آن را تجربه میکنند. در کنار این استخوانها بر اساس بینش آن زمان برای این سفر توشهای و بخشی از ثروتی که متوفی داشته به همراه او دفن میشده است، دفینهای شامل ظروف و مهرهای رنگی که اسناد مهمی از اعتقاد این اقوام به زندگی بعد از مرگ اما به شکلی ابتداییتر است.
حسنزاده راهنمای موزه که در این گشتوگذار مرا از راهنماییهایش بینصیب نمیگذارد در این خصوص میگوید: چندی است که در موزه بزرگ خراسانرضوی مهمان آثاری از تمدن پنج هزار ساله سیستان هستیم و این اسکلتها در واقع بخشی از شهر سوخته زابل هستند. این شهر در سال 1385 به ثبت ملی رسید و در سال 1393 در لیست میراث جهانی یونسکو قرار گرفته است. اولین بار یک مامور نظامی بریتانیایی بود که پس از بازدید از این شهر و دیدن خاکسترهای به جا مانده از اجاقهای پخت و پز، آن را شهر سوخته نامید. اما علت اصلی از بین رفتن این شهر آتشسوزی نبوده بلکه دو عنصر آب و باد بود که طی سالیان این شهر را از بین برد و مردم آن را وادار به کوچ کرد.
در خلال شنیدن این اطلاعات ذیقیمت گشتوگذار ما هم ادامه پیدا میکند و همانگونه که به این اسکلتهای تاریخی نظر دوختهایم صحبت از مرگ و اعتقاد به جهان بعد از مرگ کشیده میشود که حسنزاده ادامه میدهد: ما از آثار کشف شده در این گورها پی به سطح زندگی و انواع مشاغل و میزان رشد علم و هنر در بین مردمان این شهر میبریم. تنها وجه مشترک گورها تدفین اجساد در جهت تابش آفتاب است و از این اسناد کهن ما به اعتقادات، تاریخ و دیگر تواریخ مهم ایرانیان پنج هزار سال قبل پی میبریم.
از کشف چشم مصنوعی تا اولین جراحی سر تاریخ
گشتوگذار در دل تاریخ، انسان را به وادی حیرت و سرگردانی میکشاند و مدام این فکر که آیندگان در خصوص رفتارهای امروز ما چه فکر میکنند، ذهنم را درگیر خود میکند، اما شنیدن این جمله که «اولین چشم مصنوعی جهان در شهر سوخته زابل کشف شده» رشته افکارم را پاره میکند.
از راهنما میخواهم که در این خصوص بیشتر توضیح دهد که چنین میشنوم: «از جمله مواردی که به پیشرفته بودن مردمان این شهر اشاره دارد، میتوان به کشف چشم مصنوعی کبود ساخته شده از قیر و چربی حیوانی، جراحی جمجمه سر نوجوانی که بعد از این جراحی سالها به زندگی خود ادامه داده است و ظرف منقش به اولین انیمیشن حیوانات و بازی تخته نرد اشاره کرد.»
پرواز تاریخ در فضای سیال ذهن
در ادامه بازدید از موزه به همراه خانم راهنما به بخش سفالینههایی از طلا و نقره میرسیم، اشیائی قیمتی و بسیار زیبا پر از نقش و نگار که چشم هر بینندهای را به خود خیره میکند و حکایت از میزان ذوق سازندگان و صاحبان آن دارد. پرندهها و آهوهای داخل ظروف انگار آماده پر گشودن و دویدن هستند و هنوز احساس میشود که در لابهلای این اشیاء بیجان زندگی در جریان است.
در همین رابطه حسنزاده بیان میکند: «سفالینههایی که در اینجا قرار دارد شامل سفالهای زرینفام، مینایی، کندهکاری شده زیر لعاب، نیشابوری، مشبک و سبک سلطانآباد است و بیشتر متعلق به قرون ششم، هفتم و هشتم هجری قمری هستند که با نقوش پرندگان و گلها و حیوانات به نوعی تداعیکننده باغ شهرهای ایران باستان هستند.»
در ادامه سفرم به دل تاریخ، چشمم به انواع لباسهای فاخر زردوزی شده با نماد ترنج ایرانی، وسایل زینتی ظریف و زیبای زنانه، همچون انواع طلا و جواهرات زینتی و جعبههای مشاطهگری از چوب سدروس میافتد.
تمامی آثار زیبا هستند و پر از درس هنر و عشق و عبرت، فرشهای خوش نقش و ریزبافت، لباسی جنگی که سرتاسر آن آیات قرآنی نوشته شده تا محافظ و سپری معنوی و روحانی باشد برای جنگجویی که آن را میپوشیده است و در چوبی نقاشی زیر لاکی متعلق به دوره قاجار که با ظرافت و هنرمندی هر چه تمامتر حکاکی و نگارگری شده است و همگی گواه ذوق هنری بسیار خالقان آنها است.
نمایش 14 قرن زندگی
پس از بازدید از موزه و خروج از گوشههایی از تاریخ پر رمز و راز کشورم، به سراغ مدیر موزه بزرگ خراسان میروم و گپ و گفتی در خصوص مجموعههای حاضر و آینده این موزه میزنیم.
محمدرضا پهلوان در این خصوص میگوید: پس از اینکه مشهد به عنوان پایتخت معنوی جهان اسلام برگزیده شد، کارشناسان امر تصمیم گرفتند آثار برجسته و منحصر به فرد هر قرن را در این موزه با عنوان «نمایشگاه 14 قرن تاریخ و تمدن فرهنگ ایرانی اسلامی» به نمایش بگذارند. که در نوع خود بینظیر و منحصر به فرد هستند. این آثار از موزههای مختلف ایران مانند موزه ملی، گلستان و موزه فرش و آبگینه جمعآوری شده و یکجا در این مجموعه برای نمایش به عموم گذاشته شده است.
وی میافزاید: از ابتدای امسال نمایشگاهی ویژه نمایش آثاری از شهر پنج هزار ساله سوخته زابل به نمایش درآمده که از استقبال خوب گردشگران برخوردار شد و در ایام نوروز پنج هزار و 500نفر از این مجموعه بازدید کردند که نسبت به سالهای گذشته 50درصد رشد داشته است.
موزه لوور در مشهد
پهلوان درباره برنامهها و طرحهای آینده موزه بزرگ خراسان چنین میگوید: به مناسبت روز ملی فردوسی شاهنامه بایسنقری از تهران به موزه بزرگ خراسان انتقال داده میشود، همچنین برنامه بعدی موزه انتقال 54 اثر تاریخی از سه تمدن بزرگ دنیا متعلق به موزه لوور فرانسه است که هماکنون در تهران است و از این آثار دو اثر متعلق به تاریخ و تمدن ایران و ما بقی متعلق به تمدنهای مصر و یونان است.
مدیر موزه بزرگ خراسان با اشاره به اینکه این نمایشگاه که در هفتههای آینده بازگشایی خواهد شد و تا پایان خردادماه پذیرای شهروندان و زائران خواهد بود، بیان میکند: بعد از اتمام این نمایشگاه، از اوایل تیر تا پایان مردادماه آثاری مربوط به تاریخ و تمدن خراسان بزرگ از قبل و بعد از اسلام به نمایش درمیآید.
موزه بزرگ خراسان در اندیشه جهانی شدن
پهلوان در خصوص وضعیت موزه خراسان در جهان میگوید: اقدامات لازم جهت ثبت موزه بزرگ خراسان در فهرست موزههای جهانی در شورای جهانی موزهها (ایکم) انجام شده و بعد از انجام این پروسه این موزه به عنوان یک مقصد گردشگری در سفر به ایران مانند قنات قصبه گناباد به توریستها معرفی میشود، همچنین در ورودیهای زمینی و هوایی مشهد طرح آشناسازی و معرفی مسافرین با این موزه را در دست انجام داریم.
بعد از این پایان این سفر کوتاه، هنگام خروج دوباره نگاهی اجمالی بر آثار کهن سرزمینم که یادآور نیاکانمان است میاندازم، آثاری که نشانگر هنر ایرانی است و یاد این جمله معروف میافتم که «هنر نزد ایرانیان است و بس».
=======================
گزارش: میثاق اشرافیان
=======================
انتهای پیام/چ