اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

بین الملل  /  آمریکا، اروپا

حامد شهبازی

تفسیر موسع آمریکا از مفهوم «جنایت جنگی»

کری به نحوی رفتار می‌کند که حملات نیروهای روسی و سوری برای شکست تروریستها در یک شهر را ناگهان جنایت جنگی تلقی می‌کند اما در قبال جنایت جنگی واقعی که از سوی عربستان و عواملش علیه یمن در جریان است، پاسخی ندارد و خود را به نشنیدن و ندیدن می زند.

تفسیر موسع آمریکا از مفهوم «جنایت جنگی»

گروه بین‌الملل خبرگزاری فارس - حامد شهبازی: «جان کری خواستار تحقیقات جنایات جنگی روسیه و سوریه در حملات به حلب شده است»؛ خبری که به سرعت در صدر اخبار جهان قرار گرفت و از خشم وزیر خارجه آمریکا به دلیل شکست طرحهای آمریکا در قبال سوریه حکایت دارد.

کری خشمگین است به این دلیل که ارتش سوریه دیری نمی پاید که شرق حلب را از کنترل تروریستهای تحت حمایت آمریکا و عربستان خارج خواهد کرد و آمریکا هیچ نیروی قابل اتکایی برای جلوگیری از این دستاورد بزرگ نیروهای سوری در اختیار ندارد. کری خشمگین است که اسد همچنان در قدرت و از حمایتهای ایران، روسیه و حزب الله برخوردار است. کری دلایل بسیاری برای خشمگین شدن دارد و به طرح اتهامات بی اساس علیه روسیه ادامه می هد چرا که گزینه‌های دیگری پیش رو ندارد.

کری به نحوی رفتار می کند که حملات نیروهای روسی و سوری برای شکست تروریستها در یک شهر را ناگهان جنایت جنگی تلقی می کند اما کری در قبال جنایت جنگی واقعی که از سوی عربستان و عواملش علیه یمن در جریان است، پاسخی ندارد و خود را به نشنیدن و ندیدن می زند. کری در قبال جنایات کشورش در لیبی، حمله به عراق و افغانستان چه می تواند بگوید؟ وی به گونه‌ا‌‌ی رفتار می کند که مفاهیم اخلاقی در قبال تعریف جنایات جنگی از زمانی که آمریکا ویتنام، لائوس و کامبوج را بمباران کرد، تغییرات شگرفی کرده است. اما تاریخ هیچگاه این جنایات را 45 سال پیش روی داد از یاد نمی برد. حال چطور می شود که در قرن بیستم تفسیر درباره یک اقدام جنگی آن هم در حمله به شهری از سوی نیروهای بومی آن کشور و نیروهای خارجی که به دعوت از دولت رسمی آن، علیه تروریستهایی که حلب را به خاک و خون کشیده‌اند، جنایت جنگی تعبیر می شود؟ اگر اینگونه است که دولت آمریکا در راس جنایتکاران جنگی قرار دارد.

کری آنچنان خشمگین و دست‌وپا بسته است که دست به عملیاتی روانی برای دستیابی به آنچه می زند که در میدان نبرد دستیابی به آن ممکن نیست. کری روسیه و سوریه را مورد حملات شدید لفظی قرار می دهد تا به اسراییل، عربستان و واشنگتن خدمت کرده باشد. اما به نظر نمی رسد که این عملیات روانی دیگر جوابگو باشد چرا که وی از روسیه و سوریه خواستار آن است که به تروریستهایی که در شرق حلب حضور دارند، حمله نکنند در حالی که این تروریستها به القاعده و داعش و دیگر گروه‌های بنیادگرای مشابه مرتبط هستند. تفسیر موسع واشنگتن از حقوق بین الملل عمدتا در راستای تامین منافع خود و متحدانش است.

به نظر می رسد که کری نسبت به تحولات سوریه سردرگم شده است. آمریکا 10 ماه پیش یک قطعنامه سازمان ملل را به امضا رساند که خواستار دست زدن به چنین حملاتی علیه تروریستها شده بود. در این سند از کری نقل می شود که «آزمون کنونی در حال حاضر شکست تروریستها و بازگرداندن سوریه به مسیر انتقال سیاسی است که در اعلامیه ژنو پیش بینی شده است.» این سند به نوبه خود «درخواستش در قطعنامه 2249(2015) برای کشورهای عضو را به منظور جلوگیری و سرکوب اقدامات تروریستی‌ای را تکرار می کند که به ویژه از سوی داعش، جبهه النصره و دیگر افراد و گروه‌های منتسب به القاعده ای داعش و دیگر گروه‌های تروریستی صورت می گیرند».

در واقع سردرگمی کری یک منشاء دارد و آن این است که وی خواهان خروج اسد از قدرت است در حالی که می داند تروریستهایی که تحت حمایت واشنگتن و برخی کشورهای عربی در سوریه فعال هستند، غیرقابل کنترل هستند. از این رو وی بین این دو گزینه حمایت از تروریستها را برگزیده است. البته این گزینه سالهاست که به قوت خود باقی است. آمریکا تسلیحات به عربستان می فروشد و ریاض نیز این سلاحها را در اختیار تروریستها قرار می دهد.

گزینه حمایت کری از تروریستها و نقش پیشین دولت آمریکا در عدم ارائه مستقیم سلاح به تروریستها که البته آنها به خوبی واقفند که سلاحهای در اختیارشان ساخت آمریکاست، حمله آمریکا علیه نیروهای سوری در 15 اوت 2016، بدشگون تلقی شد و این برداشت تعمدی بود به گونه ای که پنتاگون سرخود دست به این اقدام زده است؛ پنتاگونی که به طور علنی در برابر هماهنگی با روسها علیه تروریستها مقاومت می کرد؛ پنتاگونی که به ناگهان پلها بر فراز فرات را بمباران  کرد. اکنون ارتش آمریکا و کارشناسان تندروی آمریکایی بمباران باندهای پرواز هواپیماهای نیروی هوایی سوریه را پیشنهاد می کنند.

همه این طرحها و جنگ روانی‌ها به این دلیل است که شرق حلب در آستانه سقوط به دست نیروهای سوری است. این پیروزی دست نیروها را برای حملات در جریان در دیگر بخشهای سوریه باز می کند. آمریکا در عین حال گزینه‌های دیگری برای جلوگیری از پیروزی اسد یا دستکم گزینه‌ای ایمن برای عدم تقابل مستقیم با روسیه و درگیر شدن در جنگی اعلام نشده در سوریه در اختیار ندارد.
در ساختار حاکمیتی کنونی آمریکا رییس جمهوری این کشور با مصونیت کامل می تواند نیروهای ویژه را بدون دعوت راهی سوریه کرده و در عین حال خاک این کشور را بمباران کند بدون آنکه یک نهاد اجتماعی یا سیاسی مشروع بودن این اقدام را به چالش بکشد. انتظار می رود رییس جمهوری آتی آمریکا حضور این کشور در جنگ سوریه را گسترش دهد و این دلیلی است که چرا نیروهای بشار اسد به دنبال کسب پیروزی تا جای ممکن هستند و این در حالی است که تلاش آمریکا برای استقرار و آموزش نیروهای به اصطلاح میانه‌رو که دنباله‌روی سیاستهای آمریکا باشند، تا کنون راه به جایی نبرده است و در عین حال سابقه نشان داده که نیروهایی که تحت حمایت آمریکا قدرت گرفته‌اند در پی تحولات آتی دیگر دنباله‌روی محض واشنگتن نبوده‌اند. این سیاست در ویتنام،‌عراق و افغانستان جواب نداد.

تجزیه سوریه هدف اصلی رژیم صهیونیستی و عربستان بوده و آمریکا از این هدف به عنوان یکی از چندین هدف خود حمایت می کند چرا که در راستای اقدامات آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران و در عین حال حمایت از اسراییل و عربستان سعودی بوده است.

با این حال حمایت آمریکا از رژیم صهیونیستی و عربستان هرگز مبنای معقولی در ارتباط با منافع آمریکا نداشته است چرا که نتیجه‌ای جز دردسر، مرگ و گرفتاری نظیر حملات 11 سپتامبر، حمله به نیروهای نظامی آمریکا، تلفات جنگ، معلولان جنگی، خودکشی کهنه سربازان، کسری بودجه هنگفت، به هدر رفتن مالیات، از بین رفتن آزادی‌ها در داخل آمریکا، گسترش تروریسم داخلی، افزایش هراس، رشد بنیادگرایی و تبدیل شدن آمریکا به یک دولت پلیسی و بی اعتباری روزافزون واشنگتن در عرصه بین المللی، به دنبال نداشته است.

در حال حاضر، حمایت آمریکا از اسراییل و عربستان آمریکا را به رویارویی با روسیه در سوریه‌ای واداشته که آمریک هیچ منافع جدی‌ای در آن ندارد. کری روسیه را به دلیل اقداماتی سرزنش می کند که پیامد مستقیم اقدامات آمریکا بوده است. آمریکا بر روسیه اعمال تحریم کرد و روابط روسیه و آمریکا از جمله در حوزه هسته‌ای به وخامت جدی گراییده است.

آمریکا توجه جدی به پیامدهای منفی حمایت بی چون و چرا از اسراییل ندارد و هر مقام ارشد سیاسی یا اجتماعی که نسبت به روابط آمریکا و اسراییل دست به انتقادات جدی بزند، با برچسب ضدیهودی بودن، بی اعتبار می شود و این در حالی است که تقابل آمریکا و روسیه که میراث اوباما برای رییس جمهوری آتی این کشور خواهد بود، چالشی نیست که واشنگتن و رییس جمهور تازه کاری چون کلینتون یا ترامپ سربلند از آن بیرون آید. به نظر نمی رسد که روسیه و در راس آن پوتین اجازه جولان واشنگتن در قبال موضوع سوریه را داده و عربستان و اسراییل از اوضاع آشفته خاورمیانه به نفع خود بهره برند به ویژه عربستان که در حال حاضر هم در باتلاق یمن بشدت زمینگیر شده است.

انتهای پیام/.

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول