اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

سیاسی  /  امنیتی و دفاعی

گزارش خبرنگار اعزامی فارس از محله‌ای خاص در دمشق

روایت دست اول از زندگی شیعیان سوریه در محله مسیحیان/ اینجا همه عاشق ایران‌اند

حال و هوای این محل (باب توما) بیش از هرجای دیگر، شبیه «ضاحیه» بیروت است. جوانها هم تیپ‌هایی مثل بچه‌های حزب الله دارند و پوشش زنان هم بسیار شبیه لبنانی هاست.

روایت دست اول از زندگی شیعیان سوریه در محله مسیحیان/ اینجا همه عاشق ایران‌اند

گروه امنیتی دفاعی خبرگزاری فارس- مهدی بختیاری خبرنگار اعزامی به دمشق: در منطقه مسیحی نشین دمشق به نام «باب توما»، محله کوچک و متفاوتی وجود دارد که شامل خیابانی باریک به طول کمتر از یک کیومتر با کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ و چسیبده به هم است. ساکنان این محله که در میان دو منطقه امویان و مسیحیان واقع شده، همگی شیعه هستند و سرتاسر آن پر شده است از تصاویر شهدای نبرد با تکفیری ها، عکس ها و نمادهای حزب الله لبنان، سید حسن نصرالله، حضرت ایت الله خامنه ای.

گزارشی که در زیر خواهید خواند حاصل سه ساعت حضور تیم خبری خبرنگاران فارس در این محله در پنجمین روز از محرم است.

***

«باب توما» (دروازه توما) در شمال شرقی دمشق قدیم قرار گرفته و برخی معتقدند که علت نامگذاری آن منتسب به «سنت توما» یکی از حواریون دوازده گانه حضرت مسیح (علیه السلام) است و برخی دیگر می‌گویند «توما» یکی از سرداران رومی است که نسب وی به روستای «دوما» یا «دومه» می رسد.

در گذشته و در کنار این دروازه، کلیسایی قرار داشت که توسط مسلمانان به مسجد تبدیل و در دوران استعمار فرانسه، ویران شد.

محله «باب توما» از همان قدیم الایام سکونت گاه مسیحیان بوده و بیشتر ساختمان های آن در دوران تسلط فرانسوی‌ها ساخته شده است.

در سالهای اخیر و پس از شروع بحران سوریه، این منطقه بارها مورد حمله تکفیریون قرار گرفته و در همینجا بود که دکتر «نبیل ابراهیم زغیب» - مغز متفکر موشکی سوریه- به همراه خانواده اش -همسر و دو فرزندش- ترور شد.

وارد منطقه «باب توما» که شدیم، بعد از رد شدن از اولین پست ایست بازرسی، در کنج محوطه ای شبیه به میدان، تصاویر زیادی از شهدای سوری نبرد با تکفیریها نظرمان را جلب کرد؛ خصوصا اینکه در کنار تصاویر شهدا، بنرهای بزرگی هم از تصاویر آیت الله خامنه‌ای و سید حسن نصرالله قرار داشت و پوسترهای شهدا هم به سبک شهدای حزب الله لبنان طراحی شده بود.

این تصاویر در ابتدای یک خیابان باریک قرار داشت که ورودی آن توسط چند نفر از افراد مسلح با لباس فرم لجنی محافظت می‌شد.

جلو رفتیم. مجوزمان را نشان دادیم و برای عکسبرداری اجازه گرفتیم. مجوز را که دیدند موافقت کردند.

ابتدای کوچه -که روی تابلوی آن نوشته شده بود «حیّ (محله) امام صادق» یک حمام قدیمی وجود داشت.

برای عکاسی وارد آن شدیم. وقتی فهمیدند ایرانی هستیم، با خوشرویی پذیرفتمان. چند نفر از اهالی عراق در حمام بودند که یکی از آنها کمی فارسی بلد بود.

چند دقیقه‌ای که آنجا بودیم، یکی دیگر از افراد نظامی وارد حمام شد و درخواست کرد بار دیگر مجوزمان را ببیند.

مجوز را گرفت و گفت تا 10 دقیقه دیگر بر می‌گردد.

کمتر از 10 دقیقه طول کشید تا آمد. مجوز را برگرداند و گفت در این منطقه هرجا که خواستید -جز مراکز ایست و بازرسی- می توانید گزارش تهیه کنید. بعد خودش را معرفی کرد، اسم و شماره تلفنش را داد و گفت هرکس جلوی شما را گرفت، اسم من را بگویید و نیازی نیست که دیگر مجوز نشان دهید.

از حمام بیرون آمدیم. خود او هم چند قدمی با ما آمد تا به اولین حسینیه رسیدیم.

سرتاسر «حیّ امام صادق» پر بود از تصاویر شهدا، کتیبه های محرم و پارچه‌های سیاه بر روی دیوارهای خانه‌های قدیمی.

مداحی «باسم کربلایی» به زبان های عربی و فارسی با صدای بلند پخش می شد و همه آماده می شدند تا غروب مراسم عزاداری بپا شود.

به اولین حسینیه که رسیدیم، متوجه شدیم مراسمی در حال برگزاریست. پیرمردی که گویا صاحب حسینیه بود وقتی ما را با آن فرد نظامی دید، فهمید ایرانی هستیم. پرسید «شیعه اثنی عشری؟» گفتیم بله. بعد شروع کرد از ما نام ائمه را پرسیدن. به ترتیب گفتیم. وقتی به امام صادق(ع) رسیدیم، اعتمادش کاملا جلب شد. خوش آمد گفت و اظهار کرد که هیچ مشکلی وجود ندارد.

مراسم مخصوص بانوان بود و ما اجازه عکسبرداری نداشتیم اما گفتند که مراسم آقایان بعد از نماز مغرب و عشا برگزار خواهد شد.

جوانهای زیادی با لباس های مشکی، شلوار شش جیب و پوتین در محله در حال آماده سازی تکیه‌ها بودند. ایستگاه های صلواتی را بر پا کرده بودند و همان ابتدای کار هم از ما با «زربحلیب» که چیزی شبیه شیربرنج بود، پذیرایی کردند.

هر چند قدم، دو سه نفر با لباس نظامی و اسلحه از محله حراست می کردند و جای جای آن نیز با دوربین مدار بسته رصد می‌شد.

طبیعی بود. منطقه «باب توما» در یکی دو سال اخیر چندین بار توسط تکفیری‌ها مورد حمله قرار گرفته و آخرین بار همین سه چهار روز قبل دو خمپاره به این محل اصابت کرده بود.

شهدای این محل عمدتا در «درعا» به شهادت رسیدند. برخی از آنها عضو ارتش بودند اما بیشترشان عضو گروه‌های جهادی نظیر حزب الله، کتائب سید الشهدا و یگان هایی بودند که حراست از حرم حضرت رقیه(س) و حضرت زینب(س) را برعهده داشته‌اند.

معروف ترین آنها که تصویرش بیش از بقیه دیده می شد، «علاء کویفاتی» ملفب به «دوشکا» بود. احتمالا اسم مستشارش برای این بوده که در نبرد، بیشتر از این سلاح استفاده می کرده و در فیلم های کوتاهی هم که از او منتشر شده، می توان اوج شجاعتش را دید.

«حیّ امام جعفر صادق» اگرچه کوچک است اما حدود 70 شهید مدافع حرم دارد که متوسط سنی آنها 20 تا 25 سال است.

هرچه می گذرد، کوچه شلوغ تر می شود. از کوچک و بزرگ همه سیاه پوشیده اند.

روی تی شرت‌های مشکی کودکان عمدتا عباراتی نظیر «لبیک یا رقیه»، «لبیک یا زینب»، «لبیک یا حسین» و «کلنا عباسک یا زینب» دیده می‌شود.

زنان هم برای عبور و مرور در محله می بایست از اماکن بازرسی مخصوص بانوان که با برزنت پوشیده شده عبور کنند. البته عبور و مرور برای اهالی که شناخته شده هستند، آسان‌تر است.

حال و هوای این محل بیش از هرجای دیگر، شبیه «ضاحیه» بیروت است. جوانها هم تیپ هایی مثل بچه های حزب الله دارند و پوشش زنان هم بسیار شبیه لبنانی هاست.

اینجا همه عاشق ایران هستند و این را در صحبتهایشان به راحتی ابراز می‌کنند.

فقط کافیست بدانند ایرانی هستی. همه دورت حلقه می‌زنند و عکس یادگاری می‌گیرند. می گویند ایرانی ها برادران ما هستند و از اینکه جمهوری اسلامی در نبرد با تکفیری ها در کنار سوریه ایستاده تشکر می‌کنند.

فرزندان خردسال شهدا را می آوردند در حالی که هر کدام سربندی مشکی یا سرخ بر سر دارند که روی آنها اسامی ائمه نوشته شده است.

هیچ فردی غمگین نیست. همه با روی باز مشغول کارهای محرم هستند و زندگی جریان دارد.

زن‌ها در مراسم عزاداری هستند و برای همین حضورشان در خیابان کمتر است.

انتهای «حیّ امام صادق» به مسیری منتهی می شود که به سمت حرم حضرت رقیه(س) می رود و در انتها هم یک پست ایست بازرسی قرار دارد که نشانه پایان محله است.

به دلیل قرار مصاحبه‌ای ک در یکی از مناطق دیگر دمشق داریم، نمی توانیم برای مراسم غروب بمانیم؛ «حیّ امام جعفر صادق» را ترک می کنیم در حالی که حتی نظامی های پاسدار محله هم برای خداحافظی بدرقه‌مان می‌کنند.

انتهای پیام/

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        تازه های کتاب
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول