اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

یادداشت  /  سیاست و امنیت

محمد عبدالهی

نقشه مشابه آمریکا برای کوبا و ایران

آنچه مسلم است سرمایه گذاری آمریکا برای ناکام گذاردن انقلاب کوبا از مسیر «تغییر محاسبات افکار عمومی» و « تاثیر برفرآیند تصمیم گیری نخبگان سیاسی می گذرد» یعنی دقیقا مشابه همان فرآیندی که خصوصا از سال 2009 و بعد از ناکامی کودتای 88 در ایران دنبال شده است .

نقشه مشابه آمریکا برای کوبا و ایران

سفررسمی باراک اوباما به کوبا پس از 5 دهه بیش از آن که برای خبرنگاران مهم باشد برای تحلیل گران حایز اهمیت است. اصلی ترین پرسش های تحلیلی در این خصوص آنست که؛ کدام فرآیند کوبای انقلابی و ضد آمریکایی را به این نقطه رسانده است؟ چه شد که رییس جمهور آمریکا به عنوان کشوری که دستور تیرباران رهبر انقلابی کوبا یعنی چگوارا را داده است با لبخند زیر تصویر او عکس یادگاری می گیرد؟ آمریکا در سیاست های خود تغیر بنیادین داده است یا کوبا مسیر دگرگونی و استحاله را پیموده است؟ آیا مردم کوبا از انقلاب « فیدل کاسترو» رویگردان شده اند؟ و مهمتر آن که مشابهت های استراتژی آمریکا در خصوص انقلاب ایران و کوبا چیست ؟  برای پاسخ به این پرسش ها و در خصوص برنامه ریزی راهبردی آمریکا برای زمین زدن انقلاب کوبا در طول سال های گذشته ، گفتنی ها و اسناد بسیار مهمی وجود دارد که به نظر میرسد با شرایط روز سیاسی کشور و سیاست های آمریکا دارای انطباق های غیر قابل انکاری است:

1-از نیم قرن پیش، هدف سیاست خارجی واشنگتن در رابطه با هاوانا بر این پایه بوده است که رژیم حاکم را سرنگون سازد. شیوه ای که  در طول این سال ها واشنگتن برای دست یابی به چنین هدفی پیوسته به کار بسته، شامل دو اصل بنیادین بوده است : تحمیل تحریم های اقتصادی بسیار سخت – که تمام اقشار جامعۀ کوبا را متأثر می سازد - و سازمان دهی گروه های اپوزیسیون در داخل و تأمین هزینۀ آن .

تحقق " تحریم های شکننده برای مردم کوبا " به سرعت پس از انقلاب کوبا و رهبری فیدل کاسترو اجرایی شد . به این ترتیب، در 6 آوریل 1960 ،« لستر دی. مالوری » معاون وزیر امور میان قاره ای آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی، در یاداشتی برای «روی. روبوتوم» معاون وزیر امور میان قاره ای دربارۀ اهداف تحریم اقتصادی نوشت :

«بیشتر کوبایی ها از کاسترو پشتیبانی می کنند. اپوزیسیون قابل توجه و مؤثری وجود ندارد […]. تنها راه برای از بین بردن پشتیبانی داخلی رژیم کوبا، تحریک نارضایتی و ناامیدی، ایجاد مشکلات اقتصادی و قحطی است […]. تمام امکانات به فوریت باید برای تضعیف زندگی اقتصادی کوبا به کار بسته شود[…]. راه کاری که می تواند خیلی کارا باشد، عبارت است از تحریم هر گونه سرمایه گذاری و تحویل کالا به کوبا است، در نتیجه، درآمد مالی و حقوق واقعی کاهش پیدا کرده و موجب گرسنگی و نا امیدی و سرانجام به سرنگونی دولت خواهد انجامید»

2- برای تحقق محور دوم از سیاست های " پایان انقلاب کوبا " از سال 1991 ایالات متحده بر این باور بود که زمان انقلاب کوبا فرا رسیده و از همین روی به شکل رسمی از اپوزیسیون های داخلی این کشور پشتیبانی کرد.برای تحقق این مهم ، در بخش نامۀ 1705 قانون توریچلی  در سال 1992 قید شده است که«ایالات متحده به سازمان های غیر دولتی با صلاحیت و افراد و سازمان هایی که برای دگرگونی صلح آمیز و دموکراتیک در کوبا فعالیت می کنند کمک خواهد کرد.»(1)

بخش نامۀ 109 در قانون هلمز بورتن(2) نیز در سال 1996 از همین واقعیت پیروی می کند : «رئیس جمهور ایالات متحده مجاز است که به افراد و سازمان های غیر دولتی مستقل برای پشتیبانی از فعالیت های دموکراتیک در کوبا یاری رساند»(3)

3- سیاست آمریکا برای" تقویت جامعه مدنی" یکی دیگر از سرفصل هایی است که در کوبا به اجرا گذاشته شد .در اسناد ایالات متحده آمده است :  نخستین گزارش کمیسیون کمک برای کوبای آزاد، «در نظر دارد که برنامۀ پایداری برای پشتیبانی از جامعۀ مدنی کوبا به اجرا بگذارد». بین کمک هایی که پیش بینی شده، مبلغ 36 میلیون دلار « برای پشتیبانی از اپوزیسیون دموکراتیک و تقویت جامعۀ مدنی سازمان یافته اختصاص داده شده است.»(4)

همچنین در 3مارس 2005، راجر نوریگا در دولت بوش، اعلام کرد که 14،4 میلیون دلا ربه بودجۀ 36 میلیون دلاری که در کزارش سال 2004 اعلام شده، اضافه می گردد.

بعد ها «نوریگا» برای نشان دادن «نفوذ سازمان یافته در کوبا » هویت چند تن از افرادی را فاش کرد که برای اجرای سیاست های ایالات متحده علیه کوبا فعالیت می کردند، که عبارتند از : مارتا بیتریز روک، مادران سفید پوش و اوسوالدو پایا.

4- در سال های بعد نیز کمک های نقدی برای ایجاد و تقویت شبکه داخلی اپوزیسیون در کوبا از سوی ایالات متحده آمریکا ادامه یافت . این بار اما سخن از تجهیز پیاده نظام رسانه ای در این کشور به میان آمد . دومین گزارش کمیسیون مددکارانه برای کوبای آزاد 31 میلیون دلار برای اپوزیسیون داخلی اعلام می کند. علاوه بر این برای سال های آینده، دست کم سالیانه 20 میلیون دلار را به کوبای آزاد اختصاص می دهد «تا زمانی که دیکتاتور سرنگون شود»

در این طرح « آموزش و تجهیز روزنامه نگاران مستقل رسانه های نوشتاری، رادیویی و تلویزیونی در کوبا» پیش بینی شده است.»

مستقل از دولت فدرال ،«آژانس ایالات متحده برای گسترش بین المللی» پشتیبانی از اپوزیسیون کوبا را تأیید می کند. در عین حال این سازمان دولتی روی نکتۀ زیر تأکید می کند :

«ما صدها روزنامه نگار را طی این ده سال گذشته آموزش دادیم که کارهایشان در رسانه های بزرگ بین المللی منعکس شده است.»

جالب آنکه پس از مدتی دستورالعمل ایالات متحده بر آشکار سازی کمک های مالی به مخالفین تبدیل می شود . رنه گومز یکی دیگر از مخالفین رژیم کوبا در مورد پشتیبانی های مالی ایالات متحده در این خصوص می گوید : « چنین کمک هایی را نباید پنهان کنیم و یا از آن شرم داشته باشیم »

و یا« الیزاردو سانچز» اپوزیسیون کوبایی، در مورد پشتیبانی های مالی ایالات متحده می گوید:«مسئله این جا نیست که کمک ها از کجا به دست ما می رسد، بلکه نکتۀ مهم این است که ما با آن چه کار می کنیم »(5)

آژانس خبری ایالات متحده «آشوتت پرس » نیز دربارۀ همین موضوع مطالبی منتشر کرده و سیاست ایجاد مخالفان مصنوعی در داخل و تأمین مخارج آن را پدیدۀ تازه ای ندانسته و می گوید : « ایالات متحده از سال ها پیش میلیون ها دلار برای پشتیبانی اپوزیسیون کوبا هزینه کرده است»(6)

5- سرمایه گذاری بر طبقه سنی میانسال و کهنسال برای نفوذ در حاکمیت در زمره دیگر سرفصل هایی است که در فرآیند نفوذ و تغییر ماهیت انقلاب کوبا از سوی آمریکا به کار گرفته شده است .« جاناتان دی. فارار» یکی از مقامات دیپلماتیک دولت آمریکا در هاوانا طی گزارشی نه چندان امیدوارانه زیر عنوان «ایالات متحده و نقش اپوزیسیون کوبا» در 15 آوریل 2009 می نویسد :

«سن مخالفین غالبا بین 50 و 70 سال است، مانند فرانسیسکو شاویانو، رنه گومز مانزانو و اسوالدو پایا، چنین افرادی خیلی به ندرت با جوانان کوبا در رابطه هستند و پیغام هایشان مورد توجه این بخش از جامعۀ کوبا نیست، و جوان ها علاقه ای نسبت به آنها نشان نمی دهند.»

جاناتان فارار در مورد اهداف دیپلماسی ایالات متحده می گوید : «هدف، پشتیبانی از فعالیت های مؤثر جریان مخالفین سیاسی است»، تأکید ما در اردوگاه آنها علیه دولت هاوانا روی محور «حقوق بشر»، و «زندانیان سیاسی» تمرکز داشته، زیرا تحمیل محاصرۀ اقتصادی از جانب واشینگتن به همین دو علت علیه کوبا به اجرا گذاشته شده است. این اردوگاه به ویژه به هدف متوجه ساختن افکار عمومی بین المللی ایجاد شده است، « ولی خود کوبایی ها برای آن اهمیتی قائل نیستند، آنها نگران سطح زندگی خودشان هستند و می خواهند آزادانه مسافرت کنند.»(7)

6-آمریکا علاوه بر روش های پیش گفته ، طی چند سال متوالی برای ایجاد گسست درونی در کوبا اقدام به تشکیل و تقویت "اپوزیسیون طرفدار آمریکا " کرد و برای تسهیل ارتباطات این شبکه از تکنولوژی های تحت وب استفاده نمود . به عنوان نمونه آمریکا برای دامن زدن به ناآرامی و تشویق مخالفان در کوبا یک شبکه اجتماعی طراحی و راه اندازی کرد که در فاصله سال‌ های 2009 تا 2012 فعال بوده و تعداد مشترکان آن به 40 هزار نفر رسیده بود. دولت آمریکا برای پنهان کردن این اقدام خود از چندین شرکت پوشش و واسطه استفاده کرده است تا ظاهرا ارتباطی بین این شبکه اجتماعی با دولت ردیابی نشود.

بودجه این طرح از طریق« اداره کمک به سازمان توسعه بین‌‌المللی آمریکا »پرداخت می‌ شد که معمولا به عنوان نهادی برای کمک به پروژه‌ های بشر دوستانه در سطح جهان شناخته می‌ شود. هدف این طرح ایجاد یک شبکه ارسال پیامک مثل شبکه توئیتر بود که مردم و به خصوص ناراضیان در کوبا با استفاده از آن بتوانند از کنترل شدید دولت کوبا بر شبکه اینترنت بگریزند. این شبکه ارسال پیامک که «زون زونئو» نام داشت اصطلاحا «توئیتر کوبایی» نام گرفته بود که در اصطلاحات محاوره‌ ای در کوبا صدای مرغ مگس خوار معنی می ‌هد. 

7- تاکید سیاستمداران آمریکا برای ایجاد تغییرات گام به گام در کوبا جالب توجه است . آن ها مسیر تغییر ماهیت انقلاب کوبا را در فرآیندی واقع بینانه ارزیابی کرده و آن را پر چالش می دانند . چندی پیش و قبل از سفر اوباما به کوبا کری، وزیر امور خارجه آمریکا در این خصوص  گفت:

«این مسیر تازه بدون چالش نخواهد بود، اما این مسیر نه بر یک به تغییر ناگهانی عقیده بلکه بر یک اعتقاد راسخ  استوار است که این بهترین راه برای کمک به ارمغان بردن آزادی و فرصت برای مردم کوبا و ارتقاء امنیت ملی آمریکا در کشورهای آمریکایی، و از جمله ثبات بیشتر منطقه ای و ایجاد فرصت هایی برای صاحبان کسب و سرمایۀ آمریکایی است.»

8- مسیر نهایی چگونه طی شد ؟ بعد از چند دهه تلاش ناکام برای تغیییر سیرت انقلابی کوبا در نهایت این «اوباما » بود که "مسیر جدید بازگشت کوبا "را در «استراتژی تغییر رفتار آمریکا» جایگذاری کرده و بدین ترتیب ترسیم کرد:

- از سرگیری روابط دیپلماتیک

- تنظیم مقررات به منظور توانمندسازی مردم کوبا به شکلی موثرتر

- تسهیل و افزایش سفر به کوبا

- اجازه فروش و صادرات کالاها  خدمات خاص از ایالات متحده به کوبا

اوباما در این خصوص تصریح کرد : “مردم کوبا، آمریکایی ها دست دوستی به سوی شما دراز می کنند. بسیاری از شما به ما به عنوان چشمه امید نگریسته اید و ما هم همچنان به افروختن پرتو آزادی ادامه خواهیم داد.”

آنچه مسلم است سرمایه گذاری آمریکا برای ناکام گذاردن انقلاب کوبا از مسیر «تغییر محاسبات افکار عمومی» و « تاثیر برفرآیند تصمیم گیری نخبگان سیاسی می گذرد» یعنی دقیقا مشابه همان فرآیندی که خصوصا از سال 2009 و بعد از ناکامی کودتای 88 در ایران دنبال شده است . هرچند نمی توان منکر تفاوت های زیر ساختی انقلاب ایران و کوبا شد اما این نتیجه قطعی است که دولت آمریکا نظیر آنچه در تهدید نظامی ایران ،ترور مقامات، تحریم های هوشمند اقتصادی ، شبکه سازی و سازماندهی آشوب های خیابانی از طریق توییتر و سایر شبکه های اجتماعی ، تقویت اپوزیسیون از طریق کمک های مستقیم و غیر مستقیم مادی و معنوی و بعضا در پوشش جوایز بین المللی حقوق بشری و دموکراسی خواهانه دنبال کرده است را در کوبا نیز پی گرفته است. با این وجود اما بعید به نظر می رسد این روش، روح انقلابی کوبا را دچار دگرگونی بنیادین کرده باشد . با این وصف بازشناسی و دقت در نیرنگ آمریکایی دیپلماسی لبخند به عنوان مقدمه عقبگرد انقلاب در هر دو کشور و تهدیدی بنیادین برای تغییر سیرت انقلاب ضروری است.

پی نوشت:

1- Cuban Democracy Act, Titre XVII, Section 1705, 1992.

2- Helms-Burton

3- Helms-Burton Act, Titre I, Section 109, 1996

4-Colin L. Powell, Commission for Assistance to a Free Cuba, (Washington : United States Department of State, mai 2004). http://www.state.gov/documents/organization/32334.pdf  (site consulté le 7 mai 2004), pp. 16, 22.

Condolezza Rice & Carlos Gutierrez, Commission for Assistance to a Free Cuba, (Washington : United States Department of State, juillet 2006). http://www.cafc.gov/documents/organization/68166.pdf  (site consulté le 12 juillet 2006), p. 20.

5- Agence France-Presse, « Prensa estatal cubana hace inusual entrevista callejera a disidentes », 22 mai 2008.

6- Ben Feller, « Bush Touts Cuban Life After Castro », Associated Press, 24 octobre 2007.

7-Jonathan D. Farrar, « The U.S. and the Role of the Opposition in Cuba », United States Interests Section, 9 avril 2009, op. cit.

Ibid.

انتهای متن/

 

 

این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول