به گزارش خبرگزاری فارس از گلستان، مشکلات اقتصادی، خودکشی، طلاق و دیگر ناهنجاریهای اجتماعی مسایلی که در مناطق جدید، زندگی افراد کوچ یافته را تحت تاثیر خود قرار داده است.
طی سالیان گذشته و به ویژه در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 با وقوع سیلهای متعدد، جابه‌جایی روستاهای در معرض سیل به عنوان یک گزینه مهم، پیش روی مسئولان گلستانی قرار گرفت، موضوعی که در آن زمان برای کنترل افکار عمومی و به عنوان یک عامل پیشگیرانه عملی، راهکار خوبی تلقی میشد.
این موضوع در سالهای بعد هم تداوم یافت تا آن جا که نام 50 روستا به عنوان روستاهای در معرض خطر سیل در مصوبه سفر دولت نهم درج شد، هر چند به دلایل متعددی این مصوبه کاملا اجرا نشد و بسیاری از روستائیان نیز از جابه‌جایی خودداری میکردند.
چندی قبل با هدف آسیبشناسی موضوع جابه‌جایی روستاهای در معرض خطر سیل گلستان مورد نقد و بررسی قرار گرفت، اما گویا تبعات اجتماعی این موضوع همچنان دامنگیر گلستانیهاست.
*بحران هویت و تبعات منفی اجتماعی ناشی از جابه‌جایی روستاها
فرماندار شهرستان مراوه‌تپه گفت: نتایج جابه‌جایی روستاهای در معرض خطر سیل این شهرستان نشان داد که جابه‌جایی آخرین راه حل نیست و نتیجه مطلوبی نداشته است.
به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، اسماعیل تاجی، در جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران استان گلستان اظهار کرد: این جابهجاییها تبعات اجتماعی منفی بسیاری داشته و آمار این مشکلات چند برابر تلفات سیل بوده است.
وی خاطرنشان کرد: آمار طلاق و خودکشی جامعه انتقال یافته افزایش یافته و با توجه به فشارهای روانی حاصل از این جابه‌جایی و بحران هویت در این منطقه، شرایط برای ناهنجاری اجتماعی مساعد شده است.
*عجولانه و غیر کارشناسی خواندن برخی از جابهجاییها
تاجی با اشاره به فقدان توجیه برای جابه‌جایی برخی روستاهای منطقه افزود: روستای «قپان» را که کوچ دادیم سه‌هزار و 100 دام سبک و 708 دام سنگین داشت و مقام اول تولید گندم منطقه را دارا بود و اکنون این روستای فعال را تبدیل به یک جامعه مصرف‌کننده در شهر فراغی کردهایم.
وی یادآور شد: بسیاری افراد جابه‌جا شده به دلیل فقدان پیش‌بینی محیط مناسب برای امکانات کشاورزی و دام در سکونتگاههای جدید، به روستاهای قبلی خود بازگشتهاند و تاکنون بابت این رفت و آمد به سرزمینهای قبلی در مجموع هشت نفر به دلیل حوادث جادهای جان باختهاند.
رئیس شورای هماهنگی مدیریت بحران شهرستان مراوه‌تپه ضمن عجولانه و غیرکارشناسی خواندن برخی از این جابهجاییها تصریح کرد: برخی از روستاهای انتقال یافته همچون روستاهای «چاتال» و «قپان‌علیا» در محدوده سیل هم قرار نداشته و بیدلیل جابه‌جا شدند.
*نشست برخی از منازل احداثی در شهر تازه تاسیس فراغی
تاجی خاطرنشان کرد: تعداد پنج هزار نفر از سکنه بخش روستایی گلیداغ را که تولیدکننده بودند به جای دیگر کوچ دادیم و به مصرف‌کننده مبدل ساختیم و با این کار به اقتصاد منطقه لطمه وارد کردهایم.
وی یادآور شد: به نظر میرسد شهر جدید فراغی نیز بدون مطالعه ساختگاهی تاسیس شده و نشست سه باب از منازل احداث شده در این شهر میتواند موید این نظر باشد.
بیان مشکلات روستاهای جابه‌جا شده مراوه‌تپه از سوی فرماندار شهرستان مراوه‌تپه بخشهایی از واقعیت جامعهای بود که به بحران هویت دچار شده و بر اثر سیاستهای هیجانی زمان گذشته، حضور در منطقه دیگری را برای زندگی تجربه کردهاند.
*همه مشکلات را نباید به جابهجاییها گره زد
با این وجود معاون عمرانی استاندار گلستان چندان با برخی از اظهارات فرماندار مراوه‌تپه موافق نیست و اعتقاد دارد نباید همه مشکلات شهر فراغی را به جابه‌جایی روستاهای در معرض خطر مرتبط دانست.
به گزارش خبرگزاری فارس از گرگان، رضا مروتی در جلسه شورای هماهنگی مدیریت بحران استان گلستان خاطرنشان کرد: نباید همه اتفاقاتی که در شهر و روستا روی می‌دهد را به جابهجاییها گره بزنیم و چه بسا عواملی دیگر در این مشکلات دخیل باشد.
وی با تاکید بر اصل مطالعات در جابهجاییها یادآور شد: در این بخش نیازمند مطالعه هستیم تا بر اثر هیجان همه روستاها را جابه‌جا نکنیم و نه اینکه همه معضلات روستاها را به اصل جابه‌جایی مرتبط بدانیم.
مروتی ادامه داد: ما تابع مطالعات هستیم و در این موضوع هم باید مطالعات ساختگاهی و دیگر مطالعات مرتبط در مورد روستاهایی که نامزد جابه‌جایی هستند، در اولویت قرار گیرد.
وی با اشاره به نشست برخی منازل در شهر فراغی اضافه کرد: این چنین نشستهایی در گرگان هم وجود دارد و بهتر است کمک کرده و مشکلات موجود را مدیریت کنیم.
در این موضوع، می‌توان با معاون امور عمرانی استاندار گلستان موافق بود که همه مشکلات روانی و اجتماعی موجود در بین افرادی که جابه‌جا شدهاند را نمیتوان به فرآیند انتقال به محیط جدید پیوند داد هر چند با یک پژوهش علمی می‌توان درست یا غلط بودن این فرضیه را اثبات کرد.
*قیاس شهر گرگان و فراغی مع‌الفارق است
البته در مورد نشست منازل، موضوع فرق میکند و قیاس شهر تازه تاسیس فراغی با شهر تاریخی گرگانی که سالیان سال از بنای آن میگذرد قیاس مع‌الفارق است، بدون شک مطالعات ساختگاهی به عنوان اولین اصل در بنای شهر جدید باید مد نظر قرار میگرفت، در عین حال این موضوع هم باید مورد بررسی قرار گیرد که آیا ساختگاه دچار مشکل بوده و یا احداث کننده بنا اصول فنی و معماری را رعایت نکرده است.
بدون شک این جابهجاییها قابل نقد است و اگر چه ممکن است در روزگاری به عنوان یک راه حل مناسب دیده میشد، اما اکنون بدون مطالعه، این چنین جابهجاییها هرگز عقلانی نیست.
انتهای پیام/83002/ب40/ظ1004
