به گزارش خبرنگار حواث فارس، عصر 27 آبان سال ۸۸، مرد میانسالی با حضور در دادسرای جنایی شهریار، از فقدان دو برادر خود خبر داد. تحقیقات پلیس برای مشخص شدن سرنوشت این دو برادر به نام‌های حجت، 43 ساله و رضا 31 ساله، آغاز شد تا اینکه 35 روز بعد اجساد آنها داخل چاهی در یک باغ کشف شد.
با تحقیقات انجام شده، مشخص شد حجت با زنی به نام سالومه ارتباط داشته است که این زن بعد از دستگیری پرده از قتل دلخراش دو برادر توسط 3 مرد افغانی و ایرانی برداشت. مدتی کوتاه بعد از اظهارات سالومه، 3 مظنون دیگر پرونده نیز دستگیر و به ارتکاب قتل اعتراف کردند.
سالومه معتقد بود، توسط حجت اغفال شده است و مدتی قبل در همین رابطه، توسط 2 افغانی و یک ایرانی در یکی از باغ‌های شهریار به همراه برادرش به قتل رسیده است.
قرار مجرمیت متهمان پرونده از سوی دادسرای جنایی صادر و پرونده به شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران ارجاع شد که جلسه محاکمه 2 شهریور ۸۹، به ریاست قاضی نورالله عزیزمحمدی برگزار شد.
اصغری روشن، نماینده دادستان کیفرخواست صادره را قرائت و طبق مدارک موجود در پرونده خواستار مجازات متهمان شد. اولیای‌دم نیز خواسته خود را قصاص متهمان عنوان کردند.
در ابتدای جلسه، سالومه به عنوان اولین متهم در جایگاه قرار گرفت و در بیان دفاعیات خود، گفت: حجت با ایجاد مزاحمت مرا به همراهی با خود در اجرای اعمال شیطانیش وادار کرد.
بعد از اظهارات سالومه، ادامه جلسه رسیدگی، به دستور قاضی عزیزمحمدی و برای شنیدن اظهارات متهم درباره روابط غیراخلاقی او با دیگر متهمان، به صورت غیرعلنی برگزار شد. وکیل سالومه بعد از علنی شدن مجدد جلسه دادگاه، در دفاع از موکلش گفت: موکل من به خاطر فقر مالی از سوی شوهرش مجبور به تکدی گری شده بود و در این رهگذر از سوی عده‌ای اغفال شد. وی همچنین با ذکر دلایلی خواستار تبرئه موکلش ار اتهام زنای محصنه شد.
در ادامه جلسه، مجتبی دیگر متهم پرونده برای دفاع از خود در مقابل اتهاماتی مانند ارتباط نامشروع و مشارکت در 2 فقره قتل، گفت: من برای درآمد بیشتر در باغ کار می‌کردم. قبل از حادثه یک بار حجت و سالومه را دیده بودم.
وی ادامه داد: شب حادثه که دو هفته بعد از اولین دیدار ما بود، حسین با حجت تماس گرفت و از او خواست دوباره سالومه را به باغ بیاورد. حجت به من زنگ زد و گفت قصد ندارد به باغ برود و از طرفی حسین به من زنگ زد و گفت حجت در این‌باره اصرار دارد.
متهم ادامه داد: حجت، رضا و سالومه را به باغ بردم؛ نیم ساعت بعد، از باغ رفتم و سر شب متوجه شدم آنها سر 50 هزار تومان باهم درگیر شده‌اند. به شادمهر، (دوست حسین) زنگ زدم و از او خواستم به باغ بیاید تا دوستش را کمک کند. با شادمهر به باغ رفتیم و به محض اینکه وارد اتاق شدیم، شادمهر با چاقو به حجت حمله کرد و من هم با داسی که از حجت گرفتم، ضربه‌ای به سرش زدم.
وی افزود: درگیری با آشتی تمام شد و آنها با هم شام خوردند و من هم با رضا تریاک کشیدم. صبح، با صدایی که از سوی انبار می‌آمد از خواب بیدار شدم و وقتی به آنجا رفتم متوجه شدم حسین و شادمهر، دو برادر را زده‌اند. مجتبی گفت: از آنجا رفتم و چند روز با پیچیدن خبر مفقود شدن دو برادر، به حسین زنگ زدم و او گفت دو برادر را کشتیم. قرار بود بعد از اینکه من از باغ رفتم، دو برادر را رها کنند، همان طوری که سالومه را با دادن مقداری پول رها کردند.
متهم اظهارات قبلی خود مبنی بر اینکه با شادمهر تماس گرفته و از او خواسته برای انتقام‌گیری از کسانی که حسین را «خفت» کردند به باغ بیاید را تکذیب کرد.
سالومه در پاسخ به ادعای متهم درباره اینکه قبل از قتل، باغ را ترک کرده است، گفت: او دروغ می‌گوید و حداقل تا شب قتل آنجا بود.
قاضی از متهم سؤال کرد اگر از نحوه قتل بی‌خبر بودی چگونه در بدو دستگیری، چاه محل قتل 2 برادر را به مأموران نشان دادی که متهم گفت: از حسین شنیدم.
قاضی، اظهارات قبلی متهم را مبنی بر اینکه یک روز بعد از قتل سر چاه رفته و برای اطمینان از مرگ آنها در چاه را تخریب کرده است، برایش بازگو کرد که متهم آن را تکذیب کرد.
بعد از اظهارات مجتبی، شادمهر در جایگاه قرار گرفت و با بیان اینکه فقط اتهام ورود غیرقانونی به ایران را قبول دارم، گفت: اتهام مشارکت در قتل و رابطه نامشروع با سالومه را نمی‌پدیرم. مجتبی به من زنگ زد و گفت عده‌ای قصد کشتن حسین را دارند و من خودم را به آنجا رساندم.
وی ادامه داد: رضا و سالومه داخل اتاق بودند و حسین و حجت در اتاقی دیگر با هم درگیر شدند. مجتبی از من خواست به کمک حسین برویم که آنجا حجت را زدیم. صبح روز بعد در حال کشیدن تریاک بودیم که حسین گفت حجت و رضا در حال فرار هستند.
متهم ادامه داد: مجتبی آنها را زد و در جواب حسین که گفت نکند قصد کشتن آنها را داری، گفت خفه شو. من سالومه را به خانه‌اش بردم و بعد حسین به من گفت مجتبی آنها را کشته است و بیا فرار کنیم.
حسین نیز در بیان دفاعیات خود مانند هموطنش اتهامات قتل و رابطه نامشروع را نپذیرفت و گفت: مجتبی بعد از اینکه فهمید حجت قصد اخاذی از من را داشته است، گفت باید سر او را زیر آب کنیم.
وی ادامه داد: شب حادثه مجتبی موضوع درگیری من و حجت بر سر 50 هزار تومان را فهمید و به همراه شادمهر به باغ آمد. قبل از درگیری، به خواسته مجتبی، در را روی رضا که در اتاقی دیگر بود قفل کردیم تا راحت‌تر با مجتبی درگیر شویم. اما رضا شیشه را شکست و خودش را به اتاق درگیری رساند.
متهم گفت: درگیری اول تمام شد؛ ما و مقتولان با هم شام خوردیم و بعد از آن دست‌وپایشان را بستیم. صبح روز بعد رفتم سیگار بخرم و وقتی که برگشتم متوجه شدم شادمهر و مجتبی، دو برادر را کشته‌اند. سه نفری آنها را داخل چاه انداخیم و دهانه چاه را بستیم. زمانی که آنها را داخل چاه انداختیم زنده بودند.
بعد از آخرین اظهارات متهمان، قاضی عزیزمحمدی ختم جلسه را اعلام و بعد از مشورت با مستشاران دادگاه حکم متهمان را اینگونه اعلام کرد:
سالومه به علت ارتباط نامشروع به تحمل 100 ضربه شلاق محکوم شد( زنای محصنه وی اثبات نشد). مجتبی، شادمهر و حسین هر سه به علت مشارکت در قتل، رابطه نامشروع و حبس غیرقانونی، به قصاص، تحمل 100 ضربه شلاق و 3 سال حبس محکوم شدند.
اولیای‌دم نیز با توجه به اینکه مقتولان، 2 نفر بودند و متهمان 3 نفر، باید تا قبل از اجرای حکم، به ازای هر یک از متهمان، یک سوم دیه را به حساب دادگستری واریز کنند.
با اعتراض متهمان، پرونده برای اعلام‌نظر به دیوان عالی کشور ارسال شد که در نهایت با ایراد نواقصی مانند نظریه پزشکی قانونی درباره علت اصلی مرگ مقتولان و همچنین مجازات یک بار قصاص برای متهمان در مقابل دو قتل، حکم صادره را نقض و پرونده را برای رسیدگی مجدد به دادگاه کیفری استان تهران ارسال کرد.
صبح امروز جلسه محاکمه مجدد متهمان در همین شعبه برگزار شد که عطار، نماینده دادستان با اشاره به کیفرخواست صادره بزه انتسابی به متهمان را محرز دانست و خواستار مجازات آنها شد. اولیای‌دم نیز خواسته خود را قصاص متهمان عنوان کردند.
در ادامه جلسه متهمان در جایگاه قرار گرفتند و هر سه منکر دخالت در قتل دو برادر شدند.
بعد از اظهارات و آخرین دفاعیات متهمان، قاضی عزیزمحمدی ختم جلسه را اعلام کرد و بعد از مشورت با مستشاران دادگاه، حکم قبلی متهمان را تکرار کرد ولی با این تفاوت که هر کدام از متهمان به دوبار قصاص محکوم شدند.
انتهای پیام/
افشای کامل
روایتگری موثر
زیستگاه رسانه
قصه های کرونا
کد اقناع
کیفیت حکومت
